و كليه موجودات غير تو همه خوار و ذليل و در زندگى خود زبون و عاجز و مورد ترحمند و بر انجام امور خويش مغلوب (ارادهى ازلى تو و اختيار ذاتى تو) است و در شان (و كار و نيازمنديهاى) خود مقهور (قواى عالم بىحد و نهايت) است و كليه ما سواى تو محكوم به تحول و اختلاف حالات و انتقال و تغيير و تبدل صفاتند كه دليل عجز و فقر و فنا است (و تنها ذات يگانه ازلى متعالى تست كه از لا و ابدا دستخوش تغيير و زوال نخواهد بود و ما سواى تو همه تغيير و فنا پذيرند (كه فرمودى كل شىء هالك الا وجهه)
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.