كه شايد از آنان (كه در آسمان و زمينند) كسى به رحمتت بر حال زار من و موقف سخت (و حال پريشان) من ترحم كند يا بر احوال (و اهوال قلب فكارم) رقت آرد و عطوفت كند تا از او به دعائى در حق خود نائل شوم كه آن دعاى او از دعاهاى من نزد تو بهتر پذيرفته شود (و زودتر مستجاب شود) تا كسى (از آن اهل آسمان و زمين) كه شفاعتش به پيشگاه حضرتت از شفاعت من محكمتر است (و مقبولتر) شفاعت او از قهر و غضبت موجب نجات من گردد و سبب فوز و كاميابى من به مقام رضا و خشنودى تو شود (يعنى اى خدا من مىدانم كه گناه و خطايم بسيار است و هيچ سوابق اعمال زشتم را فراموش نكرده و لذا قابل آن نيستم كه به درگاهت دعا كنم و به اجابت رسد اما اين همه دعا و التماس به گفتار گوناگون به درگاهت از آن مىكنم كه شايد از اهل آسمان و زمين فرشتگان رحمت و بندگان با صدق و حقيقت ناله و فرياد و فغانم برخى بشنوند و به حالم ترحم كنند و بر من دعائى و شفاعتى به درگاهت كنند كه در حق من پذيرفته شود و موجب رضا و خشنودى حضرتت از من گردد و مرا به سعادت ابد نائل سازد و كشتيم به ساحل نجات و فيروزى رساند با آنكه همان ترحم و رقت قلب و عطوفت خلق هم رشحهاى از درياى رحمت بىانتهاى تو و از منبع اسم رئوف و رحيم تست پس نظرم به ترحم خلق نيز چشم به رحمت واسعهى تست نه طمع به خلق كه بىافاضه و احسان تو خلق آسمان و زمين همه فقير الذات ربطى الوجود معدوم الهويهاند و لا مدبر و لا مقدر و لا موثر فى الوجود الا الله تعالى شانه و سلطانه)