فارسی
چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 28 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 1 از دعای 33 ( درخواست خیر و نیکی )

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اقْضِ لِي بِالْخِيَرَةِ
از دعاهاى امام عليه‌السلام است در استخاره و درخواست خير و نيكى (در كارها از خداى تعالى، استخاره نزد سنى و شيعه مستحب و اخبار بسيار درباره‌ى آن رسيده است، از آن جمله حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: دو ركعت نماز بجا آور و از خدا طلب خير كن، سوگند به خدا مسلمانى كه از خدا طلب خير كند قطعا خدا براى او خير و نيكى قرار مى‌دهد، و هم از آن حضرت- عليه‌السلام- رسيده: خداى عزوجل فرموده: از شقاوت و بدبختى بنده‌ى من است كه كارها را انجام دهد و از من درخواست خير ننمايد، و هم آن حضرت- عليه‌السلام- فرنمودم باكى ندارم كه «كار من» به هر يك از دو طرف واقع شود «چون اگر به طرف خير هم واقع نگردد قطعا در پايان كار خير خواهد بود» و پدرم استخاره را به من مى‌آموخت، چنانكه سوره‌اى از قرآن را مى‌آموخت، و هم آن حضرت- عليه‌السلام- فرموده: هر كه در كارى بى‌استخاره وارد شود و سپس گرفتار گردد اجر و پاداشى نخواهد برد، و حضرت اميرالمومنين- عليه‌السلام- فرموده: هنگامى كه پيغمبر- صلى الله عليه و آله- مرا والى و حاكم يمن گردانيد، در حالى كه به من وصيت و سفارش مى‌نمود فرمود: يا على كسى كه استخاره كند سرگردان نمى‌شود، و كسى كه مشورت نمايد پشيمان نگردد. شيخ مفيد- عليه الرحمه- فرموده: شايسته نيست كسى كه از خداى تعالى استخاره مى‌نمايد در چيزى باشد كه او را از آن نهى كرده يا در بجا آوردن واجبى باشد، استخاره در امر مباح و چيزى است كه روا باشد مانند رفتن به يكى از دو مجلس كه جمع بين هر دو ممكن نباشد. از جمله‌ى آداب كسى كه استخاره مى‌كند آنست كه ظاهر و باطن يعنى آشكار و نهان او پاك و پاكيزه باشد: ظاهر او از بول و غايط و جنابت، و باطن او را از شك و دودلى حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: پدرم هرگاه در كارى مى‌خواست استخاره كند وضوء مى‌گرفت و دو ركعت نماز مى‌خواند، و اگر خادمه‌اى با آن حضرت سخن مى‌گفت آن بزرگوار مى‌فرمود: سبحان الله و تكلم نمى‌فرمود تا اينكه فراغت مى‌يافت. استخاره چهار جور است: نخست استخاره به دعاء، جابر ابن عبدالله گفته: رسول خدا- صلى الله عليه و آله- استخاره را به ما مى‌آموخت چنانكه سوره‌اى از قرآن را مى‌آموخت، و مى‌فرمود: هرگاه يكى از شما قصد كارى كند دو ركعت نماز غير از نماز واجب بجا آورد سپس بگويد: اللهم انى استخيرك بعلمك، و استقدرك بقدرك، و اسالك من فضلك العظيم، فانك تقدر و لا اقدر، و تعلم و لا اعلم، و انت علام الغيوب، اللهم ان كنت تعلم هذا الامر و تسميه خيرا لى فى دينى و معاشى و عاقبه امرى فاقدره لى، و يسره لى، و بارك لى فيه، و ان كنت تعلم انه شر لى فى دينى و معاشى و عاقبه امرى فاصرفه عنى، و اصرفنى عنه، و اقدر لى الخير حيث ما كان، و رضنى به يعنى بار خدايا من از تو بدانائيت خير و نيكى درخواست مى‌كنم، و به توانائيت مى‌خواهم كه خير را بهره‌ى من گردانى، و احسان بزرگ تو را مى‌طلبم، زيرا تو، توانائى و من توانا نيستم، و تو مى‌دانى و من نمى‌دانم، و تو به نهانيها دانائى، بار خدايا اگر مى‌دانى و ناميده‌اى اين كار را در دين و زندگى و پايان كارم براى من خير و نيكى است پس آن را برايم مقدر و آسان و مبارك و نيكو گردان، و اگر مى‌دانى آن در كيش و زندگى و پايان كارم براى من شر و بدى است پس آن را از من و مرا از آن دور فرما، و آنچه كه خير من است برايم مقدر كن و مرا به آن خشنود نما. دوم استخاره‌ى به مصحف «قرآن كريم» حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: هرگاه خواستى از كتاب عزيز «قرآن مجيد» استخاره كنى پس از بسم الله الرحمن الرحيم بگو: اللهم ان كان فى قضائك و قدرك ان تمن على شيعه ال محمد صلى الله عليه و آله: بفرج وليك و حجتك على خلقك فاخرج الينا ايه من كتابك نستدل بها على ذلك يعنى بار خدايا اگر در قضاء و قدر تو است كه بر پيروان آل محمد- صلى الله عليه و آله- به فرج و گشايش ولى خود «امام زمان» و حجت تو بر خلقت، منت گزارده خير و نيكى بخشى پس آيه‌اى از كتاب خود براى ما بيرون آور كه آن را بر منت نهادن تو دليل آوريم. پس از آن قرآن را مى‌گشائى و شش ورق مى‌شمارى و از ورق هفتم شش سطر و آنچه را در آن است مى‌انديشى. سوم استخاره به رقاع «تكه كاغذهائى كه روى آنها مى‌نويسند» در كافى است: از يكى از ائمه- عليهم‌السلام- رسيده كه آن حضرت به يكى از اصحاب خود كه پرسيد از كارى كه مى‌خواهد انجام دهد و كسى را نمى‌يابد كه مشورت نمايد چه كند فرمود: از پروردگارت مشورت كن، گفت چگونه مشورت كنم؟ فرمود: حاجت و خواسته‌ى خود را قصد كن پس دو رقعه در يكى لا «نه» و در يكى نعم «آرى» بنويس و آنها را در دو گلوله‌ى از گل نهاده سپس دو ركعت نماز بجا آور و زير دامنت بگذار و بگو: يا الله انى اشاورك فى امرى هذا و انت خير مستشار و مشير، فاشر على بما فيه صلاح و حسن عاقبه يعنى خدايا من در اين كار خود از تو مشورت مى‌كنم و تو بهتر كسى هستى كه از او مشورت و كنكاش مى‌شود و بهتر راهنمائى پس مرا به آنچه كه در آن شايستگى و پايان نيكو است راهنمائى نما. پس دستت را زير دامنت ببر «و يكى را بردار» اگر در آن نعم بود بجا آور، و اگر لا بود بجا نياور، اين چنين با پرورگارت مشورت مى‌كنى. چهارم استخاره به سبحه «مهره‌هائى كه به يك رشته پيوسته و به آنها تسبيح شمارند» حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: سوره‌ى حمد يكبار و سوره‌ى اخلاص «قل هو الله احد» سه بار مى‌خوانى و بر محمد و آل او پانزده بار درود مى‌فرستى «مى‌گوئى: اللهم صل على محمد و آله» سپس مى‌گوئى: اللهم انى اسالك بحق الحسين وجده و ابيه و امه و اخيه و الائمه من ذريته ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تجعل لى الخيره فى هذه السبحه و ان ترانى ما هو الاصلح لى فى الدين و الدنيا، اللهم ان كان الاصلح لى فى دينى و دنياى و عاجل امرى و اجله فعل ما انا عازم عليه فامرنى و الا فانهنى انك على كل شى‌ء قدير يعنى بار خدايا به حق و سزاوارى حسين و پدر و مادر و برادر و پيشوايان از فرزندان او من از تو مى‌خواهم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى و براى من در اين سبحه خير و نيكى قرار دهى و آنچه را كه در دين و دنيا براى من شايسته‌تر است ببينى «مقدر فرمائى» بار خدايا اگر كارى را كه تصميم دارم در دين و دنيايم و هم اكنون پس از اين براى من شايسته‌تر است مرا به آن امر كن و اگر نه پس نهى فرما، زيرا تو بر هر چيز توانائى. سپس يك قبضه «مشت» از سبحه مى‌گيرى و مى‌شمارى و مى‌گوئى: سبحان الله، و الحمد لله، و لا اله الا الله تا آخر قبضه پس اگر دانه‌ى آخر سبحان الله بود در بجا آوردن و به جا نياوردن اختيار دارى، و اگر الحمد لله بود آن امر است «بجا آور» و اگر لا اله الا الله بود آن نهى است «بجا نياور»): بار خدايا من به دانائيت (به خير و شرم) از تو خير و نيكى درخواست مى‌نمايم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و خير و نيكى را برايم مقدر فرما

حقيقت استخاره‌

استخاره به معناى توسّل و دعا است. استخاره به معناى رو آوردن به پيشگاه حق و درخواست تحقق خير در انجام امر از حضرت حق است.

استخاره توكّل به خدا در جميع امور، و اقرار به جهل به مصالح خويش نزد حق و واگذارى تمام جهات زندگى به دست رحمت اوست، و طلب خير براى امر دنيا و آخرت از حضرت حق است.

اصل استخاره در اكثر روايات معتبره به اين معناست كه انسان از استبداد به رأى در تمام امورش كه روزنه‌اى براى تسلط شيطان است، و از اعتماد به نظر و عقل خودش بدون رعايت نظر اهل بصيرت و انديشه در امان بماند، كه استبداد به رأى و تنها به نظر و عقل خود تكيه كردن، عين ضلالت، و افتادن در مسير شقاوت، و زمينه سازى براى انواع شرور و ضرر و زيان است.

اين گونه استخاره بنابر روايات و عمل اولياى خدا از طريق دعا، يا باز كردن قرآن البته با رعايت شرايط لازم، يا تسبيح يا قرعه يا مشورت با پاكان، عملى مستحب است و در مجموع داراى نتيجه مثبت است. اما فال گرفتن و رمّالى براى درك خير، كارى نامشروع و عملى خلاف عقل و منطق، و محل كسب مال براى تنبلان و تن پروران است.

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود:

اذا ارادَ احَدُكُمْ امْراً فَلا يُشاوِرْ فِيهِ احَداً حَتّى يَبْدَأَ فَيُشاوِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقيلَ لَهُ: ما مُشاوَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قالَ: يَسْتَخيرُ اللَّهَ فيهِ اوَّلًا ثُمَّ يُشاوِرُ فيهِ، فَانَّهُ اذا بَدَأَ بِاللَّهِ اجْرَى اللَّهُ لَهُ الْخَيْرَ عَلى لِسانِ مَنْ شاءَ مِنَ الْخَلْقِ.«1»

هرگاه يكى از شما اراده كارى كرد، با احدى قبل از حضرت حق مشورت‌ نكند، ابتداى مشورت خود را با پروردگار قرار دهد. عرضه داشتند: مشاوره با خداوند چگونه است؟ فرمود: به صورت دعا از حضرت حق بخواهد كه آنچه خير اوست پيش آورد، سپس با اهلش مشورت كند، كه هر كس از خداوند خير بخواهد حضرت محبوب خيرش را بر زبان هر كه از خلقش بخواهد جارى كند.

پس حقيقت استخاره گدايى و درخواست خير از خداوند است، و چون اكرم الاكرمين كسى را از درگاهش نااميد نمى‌كند و استجابت اين گونه دعا را جارى شدن خير به وقت مشورت بر زبان غير براى دعا كننده قرار مى‌دهد.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

حدود مشورت را نيز رعايت كن و آن چهار چيز است: طرف مشورت بايد عاقل، آزاد و مؤمن، رفيق موافق، و نگهدارنده اسرار باشد.«2»

حضرت صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

وقتى يكى از شما خواست بخرد يا بفروشد يا وارد كارى شود، با ياد خدا شروع كند و اين گونه از او بخواهد: الهى قصد چنين كارى دارم اگر اين كار برايم در دين و دنيا و آخرت خير است بر من آسان كن، اگر شرّ است از من بگردان. سپس با ده مؤمن يا پنج مؤمن دوبار يا با دو مؤمن پنج بار يا با يك مؤمن ده بار مشورت كند.«3»

عبداللَّه بن يعفور مى‌گويد: از حضرت صادق (عليه السلام) در باب استخاره شنيدم:

خدا را به عظمت و بزرگى ياد كن، و او را سپاس بگو، سپس بر محمّد و آلش درود فرست آنگاه بگو:

اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِانَّكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ، وَ انْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ، اسْتَخيرُاللَّهَ بِرَحْمَتِهِ.«4»

خداوندا! از تو درخواست مى‌كنم كه داناى پنهان و آشكارى، رحمتت بى‌اندازه و مهربانى‌ات هميشگى است و تو عالم و داناى به غيب و پنهان هستى. مشورت و از خدا به خاطر رحمت بى‌انتهايش طلب خير مى‌كنم.

در مقدمه دعاى سى و سوم «صحيفه سجاديه» فيض‌الاسلام آمده است كه شيخ مفيد فرموده است:

شايسته نيست كسى كه از خداى تعالى استخاره مى‌نمايد در چيزى باشد كه او را از آن نهى كرده يا بر او واجب نموده است، استخاره در امر مباح و چيزى است كه روا باشد، مانند رفتن به يكى از دو مجلس كه جمع بين هر دو ممكن نباشد.

از جمله آداب كسى كه استخاره مى‌كند آن است كه ظاهر و باطن و آشكار و نهان او پاك و پاكيزه باشد، ظاهر او از نجاسات ظاهرى و باطنش از شك و دودلى.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

پدرم هرگاه مى‌خواست در كارى استخاره كند وضو مى‌گرفت و دو ركعت نماز مى‌خواند، و اگر خادمه‌اى با حضرت سخن مى‌گفت آن بزرگوار مى‌فرمود: سبحان اللَّه و حرف ديگر نمى‌زد تا فراغت مى‌يافت.«5»


استخاره در كلام بزرگان‌

از مجموع روايات و گفتار بزرگان استفاده مى‌شود كه استخاره بر چهار نوع است:

1- استخاره به دعا

2- استخاره به قرآن‌

3- استخاره به رقاع‌

4- استخاره به تسبيح‌


1- استخاره به دعا

جابر بن عبداللَّه مى‌گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) استخاره را به ما آموخت چنانكه سوره‌اى از قرآن را آموخت، و مى‌فرمود:

هرگاه يكى از شما قصد كارى كند دو ركعت نماز غير از نماز واجب بجا آورد سپس بگويد:

اللَّهُمَّ انّى اسْتَخيرُكَ بِعِلْمِكَ، وَ اسْتَقْدِرُكَ بِقُدْرَتِكَ، وَ اسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ الْعَظيمِ، فَانَّكَ تَقْدِرُ وَ لا اقْدِرُ، وَ تَعْلَمُ وَ لا اعْلَمُ، وَ انْتَ عَلّامُ الْغُيُوبِ. اللَّهُمَّ انْ كُنْتَ تَعْلَمُ انَّ هذا خَيْرٌ لى فِى دينى وَ مَعاشِى وَ عاقِبَةِ امْرى اوْ قالَ عاجِلِ امرى‌ و آجِلِه‌ فَاقْدِرْهُ لى وَ يَسِّرْهُ لى، ثُمَّ بارِكْ لى فيهِ، اللَّهُمَّ وَ انْ كُنْتَ تَعْلَمُ انَّ هَذا الاْمْرَ شَرٌّ لى فِى دينى وَ مَعاشى وَ عاقِبَةِ امْرى فاصْرِفْهُ عَنّى، وَ اصْرِفْنى عَنْهُ، وَاقْدِرْ لِىَ الْخَيْرَ حَيْثُ كانَ، ثُمَّ رَضِّنى بِهِ.«6»

الهى! من از تو به دانائيت خير و نيكى درخواست مى‌كنم، و به توانائيت مى‌خواهم كه خير را بهره من گردانى، و احسان بزرگ تو را مى‌طلبم زيرا تو توانائى و من ناتوانم، و تو مى‌دانى و من نمى‌دانم، و تو به نهانى‌ها عالِمى، بار خدايا! اگر مى‌دانى اين كار در دين و زندگى و پايان كارم براى من خير و نيكى است پس آن را برايم مقدّر و آسان و مبارك و نيكو گردان. و اگر مى‌دانى اين كار در دين و زندگى و پايان كارم براى من شرّ و بدى است پس‌ آن را از من و مرا از آن دور فرما، و آنچه كه خير من است برايم مقدّر كن، سپس مرا به آن خشنود نما.

اين مرحله از استخاره در حقيقت دعا و درخواست از حضرت ربّ العزّه براى گشايش كار و پيشگيرى از ضرر با كمك رحمت اوست.


2- استخاره به قرآن‌

استخاره به قرآن به فرموده حضرت صادق (عليه السلام) بدين صورت است.

هرگاه خواستى از كتاب عزيز استخاره كنى پس از بسم‌اللَّه الرحمن الرحيم بگو:

اللَّهُمَّ انْ كانَ فِى قَضائِكَ وَ قَدَرِكَ انْ تَمُنَّ عَلى شيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) بِفَرَجِ وَليِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ فَاخْرِجْ الَيْنا آيَةً مِنْ كِتابِكَ نَسْتَدِلَّ بِها عَلى ذلِكَ.«7»

بار خدايا! اگر در قضا و قدر توست كه بر پيروان آل محمّد (صلى الله عليه و آله) به فرج ولىّ و حجّتت بر خلقت منّت گذارده خير و نيكى بخشى، پس آيه‌اى از كتاب خود را براى ما بيرون آور كه آن را بر منّت نهادن تو دليل آوريم.

حضرت مى‌فرمايد: سپس قرآن را مى‌گشايى و شش ورق مى‌شمارى و از ورق هفتم شش سطر، و آنچه در آن است مى‌انديشى.


3- استخاره به رقاع‌

امام صادق (عليه السلام) فرمود: استخاره به رقاع به اين نحو است: روى سه قطعه كاغذ بنويس:

بِسْمِ اللَّهِ الرّحمن الرّحيم، خِيَرَةٌ مِنَ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكِيمِ لِفُلانِ بْنِ فُلانَةَ، افْعَلْ.

و روى سه قطعه ديگر بنويس:

بِسْمِ اللَّهِ الرّحمن الرّحيم، خِيَرَةٌ مِنَ اللَّهِ الْعَزيزِ الْحَكِيمِ لِفُلانِ بْنِ فُلانَةَ، لا تَفْعَلْ.

آنگاه هر شش قطعه را زير جانماز بگذار، سپس دو ركعت نماز بجاى آور، چون از نماز فارغ شدى به سجده برو و صد مرتبه بگو:

اسْتَخيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِيَرَةً فى عافِيَةٍ.

پس بنشين و بگو:

اللَّهُمَّ خِرْلى وَ اخْتَرْلى فى جَميعِ امُورى فى يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ.

آنگاه شش قطعه را با دست خود مخلوط كن و تك تك بردار اگر سه مرتبه پشت سر هم «افعل» آمد آن كار را انجام بده، و اگر سه بار پشت سر هم «لا تفعل» آمد آن را ترك كن، و اگر يكى افعل بود و ديگرى لاتفعل وقتى قطعه‌ها به پنج رسيد به آنچه كه در آن اكثريت دارد عمل كن و ششمين كاغذ را رها نموده توجّه مكن.«8»


4- استخاره با تسبيح‌

حضرت صادق (عليه السلام) در باب استخاره با تسبيح فرمود:

«يك بار سوره حمد را، و سه بار توحيد را بخوان، و پانزده مرتبه صلوات فرست آنگاه بگو:

اللَّهُمَّ انّى اسْألُكَ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ وَجَدِّهِ وَ ابيهِ وَ امِّهِ وَ اخيهِ وَ الاْئِمِّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ انْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ انْ تَجْعَلَ لِىَ الْخِيَرَةَ فِى هذِهِ‌ السَّبْحَةِ، وَ انْ تُرِيَنى ما هُوَ الاْصْلَحُ فِى الدِّينِ وَ الدُّنْيا. اللَّهُمَّ انْ كانَ الاْصْلَحُ لى فِى دينى وَ دُنْياىَ وَ عاجِلِ امْرى وَ آجِلِهِ فِعْلَ ما انا عازِمٌ عَلَيْهِ فَأْمُرْنِى، وَ الّا فَانْهَنِى، انَّكَ عَلى كُلِّ شَىْ‌ءٍ قَديرٌ.

بار خدايا! به حق حسين و جد و پدر و مادر و برادر و امامان از فرزندان او، از تو مى‌خواهم كه بر محمّد و آلش درود فرستى، و براى من در اين تسبيح خير و نيكى قرار دهى، و آنچه را كه در دين و دنيا براى من شايسته‌تر است مقدّر فرمائى.

بار خدايا! اگر كارى را كه تصميم دارم در دين و دنيايم و هم اكنون و پس از اين براى من شايسته است مرا به آن امر كن و اگر نه نهى فرما، زيرا تو بر هر چيز توانايى.

سپس يك مشت از تسبيح را مى‌گيرى و مى‌شمارى و مى‌گوئى:

سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ للَّهِ وَ لا الهَ الَّا اللَّهُ.

پس اگر دانه آخر سبحان اللَّه بود در بجا آوردن و نياوردن آن كار مختارى، و اگر الحمدللَّه بود آن امر است، بجاى آور، و اگر لااله‌الّا اللَّه بود نهى است، آن را بجا نياور«9»

گر پذيرى تو زمن جان چه شود

كار بر من كنى آسان چه شود

دل زمن بردى و جان شد مشتاق‌

گر فداى تو شود جان چه شود

برقع از روى چو مه برگيرى‌

تا شوم واله و حيران چه شود

از گلستان رخ و زلف تو من‌

گر بچينم گل و ريحان چه شود

گر دهان را به سخن بگشائى‌

تا برم قند فراوان چه شود

ساقى چشم تو گر باده دهد

تا خرد مست شود زان چه شود

فكنى زان لب شيرين شورى‌

در نهاد شكر ستان چه شود

گره از زلف اگر بگشائى‌

تا شود خلق پريشان چه شود

سر فيض ار بودت تا از تو

شودش كار بسامان چه شود

بنوازى تو اگر مورى را

تا شود رشك سليمان چه شود

(فيض كاشانى)

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 88/ 252، باب 6، حديث 1؛ فتح الابواب: 137.

(2)- بحار الأنوار: 88/ 253، باب 6، ذيل حديث 4؛ مكارم الأخلاق: 318.

(3)- بحار الأنوار: 88/ 252، باب 6، حديث 3؛ مستدرك الوسائل: 6/ 256، باب 4، حديث 6815.

(4)- بحار الأنوار: 88/ 256، باب 7، حديث 1؛ فتح الابواب: 255.

(5)- بحار الأنوار: 88/ 262، باب 7، ذيل حديث 14؛ وسائل الشيعة: 8/ 66، باب 1، حديث 10100.

(6)- بحار الأنوار: 88/ 265، باب 7، ذيل حديث 18؛ مستدرك الوسائل: 6/ 236، باب 1، حديث 6795.

(7)- بحار الأنوار: 88/ 246، باب 4، ذيل حديث 5؛ مستدرك الوسائل: 6/ 260، باب 5، حديث 6821.

(8)- بحار الأنوار: 88/ 228، باب 2، ذيل حديث 4؛ فتح الابواب: 155.

(9)- بحار الأنوار: 88/ 250، باب 5، حديث 5؛ مستدرك الوسائل: 6/ 246، باب 7، حديث 6828.

اللهم ان كان فى قضائك و قدرك ان تمن على شيعه آل محمد صلى الله عليه و آله بفرج وليك و حجتك على خلقك فاخرج الينا آيه من كتابك نستدل بها على ذلك.
(بار خدايا اگر در قضا و قدر توست كه بر پيروان آل محمد (صلى الله عليه و آله) به فرج ولى و حجتت بر خلقت منت گذارده خير و نيكى بخشى، پس آيه‌اى از كتاب خود را براى ما بيرون آور كه آن را بر منت نهادن تو دليل آوريم.)
بحارالانوار، ج 91، ص 246


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^