پس بار خدايا، تو را سوگند به آن نامها، كه تو راست و در گنجينه دارى، تو را سوگند به آن پردهها كه نور جمال تو را پوشيده است، اگر بر اين جان بس بيتاب از مصيبت رحمت نياورى و بر اين استخوان پوسيده كه تاب تابش آفتاب تو را ندارد، نبخشايى، گرماى آتش دوزخ را چگونه برتابد و كسى كه ياراى شنودن بانگ تندر تو را ندارد، چگونه بانگ خشم تو را تواند شنود؟