ورود به كربلا
نزول امام حسين عليهالسلام به زمين كربلا(1) روز پنجشنبه دوم محرم سال شصت و يك بوده است(2). در مقتل ابى اسحاق اسفراينى آمده است كه: امام عليهالسلام به يارانش سير مىكردند تا به بلدهاى رسيدند كه در آنجا جماعتى زندگى مىكردند، امام از ...
عمر بن سعد یک روز بعد از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا، یعنی روز سوم محرم، با چهار هزار سوار از اهل کوفه وارد کربلا شد و عروة بن قیس احمی را نزد امام فرستاد و گفت:« از او بپرس برای چه به این سرزمین آمده و چه میخواهد.» عروه چون خودش از کسانی بود ...
مانده بودم، غیرت حیدر به فریادم رسیددر وداعی تلخ، پیغمبر به فریادم رسیدطاقتم را خواهش اکبر ، در آن ظهر عطشبرده بود از دست، انگشتر به فریادم رسیدانتخابی سخت ، حالم را پریشان کرده بودشور میدانداری اکبر به فریادم رسیدتا بکوبم پرچم فریاد را بر بام ...
چو در سر داشت شور خالق اکبر علی اکبر
به میدان شهادت گشت روی آور علی اکبر
چو دشمن دید سرو قامت و بدر جمالش را
گواهی داد باشد شبه بیغمبر علی اکبر
بود برج ...
گاه ابر و گاه باران مي شوم گاه از يک چشمه جوشان مي شوم
گاه از يک کوه مي آيم فرود آبشار پر غرورم، گاه رود
گاه قطره، گاه دريا مي شوم گاه در يک کاسه پيدا مي شوم
روز و شب هر گوشه کاري مي کنم باغ ها را آبياري مي کنم
نيست چيزي برتر از من در جهانزندگي از آب مي ...
ديگران را براي خود خواستن، رسم جوانمردان نيست. در اين فتوت و رادي، معيار و ارزش، از خودگذشتگي و پاكبازي است و به تعبير اخلاق ناصري«ايثار آن بود كه بر نفس آسان باشد از سر مايحتاجي كه به خاصه او تعلق داشته بود برخاستن، و بذل كردن در وجه كسيكه استحقاق ...
بينتيجه بودن مذاكره حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) با عمر بن سعد براي وادار كردن لشكر وي به ترك جنگ و دعوت او و لشكرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.اول خلافت عثمان است . بدانكه گاهى كه عمر بن الخطاب در جناح سفر آخرت بود، امر خلافت را در ميان شش نفر به ...
آن روزی که حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) با دیدن چهره برادر، بر او گریست، در پاسخ سوال امام حسن (علیه السلام) که از علت گریه آن حضرت سوال کرد، فرمود: به جهت بلایی که به تو میرسد، که حکایت از مسموم کردن مظلومانه امام مجتبی (علیه السلام) داشت. ...
از ظریف ترین ، زیباترین و تأمل برانگیزترین مسايل عاشورا ، نوع ارتباط امام با یاران و همسفران خویش است . این ارتباط آمیزه ای از ستایش ، آزمایش و پالایش و رشد بخشی و آماده سازی است . ارتباط امام با یاران را در ابعاد آگاهی بخشی مستمر؛ آزمودن و پالایش ...
قافله عشق حق جانب دشت بلاستقافلهسالار آن بنده و خون خداستهمدم زینب کنون اشک بصرها شدهجایگه اطهرش عرش معلا شدهمیرود و رفتنش خون به دل میکندعشق بر این قافله در دل جا میکنداکبر سیمین بدن فکر شهادت بودقاسم شیرین سخن روح شهامت بودساقی طفلان او ...
هنوز پا به اين جهان نگذارده، آسمان و زمين بر حسين عليه السلام، گريستند. قضيه اين قدر حايز اهميت است. يعني ماجراي عاشورا و شهادت بزرگي که در تاريخ بي نظير است، در آن روز اتفاق افتاد. اين، جرياني بود که چشمها به آن بود. به راستي اين چه قضيه اي بود که از ...
قال الصادق علیه السلام:ان النبی لما جائته وفاة جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثة کان اذا دخل بیته کثر بکائه علیهما جدا و یقول: کانا یحدثانی و یؤانسانی فذهبا جمیعا.امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی خبر شهادت جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه به پیامبر خدا ...
قال الصادق علیه السلام:من دمعت عینه فینا دمعة لدم سفک لنا او حق لنا نقصناه او عرض انتهک لنا او لأحد من شیعتنا بوأه الله تعالی بها فی الجنة حقبا.امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که چشمش در راه ما گریان شود، بخاطر خونی که از ما ریخته شده است، یا حقی که ...
قال الصادق علیه السلام:اللهم...و ارحم تلک الأعین التی جرت دموعها رحمة لنا و ارحم تلک القلوب التی جزعت و احترقت لنا و ارحم الصرخة التی کانت لنا.امام صادق علیه السلام بر سجاده خود نشسته و بر زائران و سوگواران اهل بیت، چنین دعا میکرد و میفرمود: ...
عن ابی هارون المکفوف قال:دخلت علی ابی عبد الله علیه السلام فقال لی: انشدنی، فأنشدته فقال: لا، کما تنشدون و کما ترثیه عند قبره...ابو هارون مکفوف میگوید: خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم.امام به من فرمود: «برایم شعر بخوان» .پس برایش اشعاری ...
ساربانا ز اشتران بگشای بار لحظهای ما را به حال خود گذار
اینکه بینی سرزمین کربلاست خاک او آغشته با خون خداست
در حریم قدسی صحرای دوست بشنو این گلبانگ، این آوای اوست
نی نوا، در نینوای راستین مویهها دارد ز نای خود چنین
ناله آتش بال در پرواز بین ...
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام
خـــیلی دلـم برای دو خـــــط روضــــه لَـــک زده
انــــگار وقـــت روضــــــه مـــــادر رســیده بـــــاز
دردی که زخــــــم هـای دلـــــم را نمـــــک زده
حـــالا رســــیده لحــــظه در هـــــم ...