لطفا منتظر باشید

محبت سرشار يعقوب به يوسف

  • تاریخ انتشار:   12 ارديبهشت 1389
  • تعداد بازدید:   1289

  ويژگى‏ها و شاخص‏هاى بسيار با ارزشى در وجود يوسف باعث محبت و مهر خاصى از جانب يعقوب به او بود كه به سبب اين ارزشها يعقوب عشق و علاقه و محبت بيشترى نسبت به يوسف در مقابل ساير برادران داشت.
مسلم است كه اين برترى دادنِ يوسف، جهتى الهى و معنوى داشته نه اين كه مانند بعضى از پدران به خاطر امور دنيايى و ظاهرى، فرزندى را بر فرزند ديگر ترجيح دهند و هيچ قصد معنوى و الهى را در نيّت نداشته باشند ، از جمله: يوسف علاوه بر رويى زيبا و اندامى زيبا، روانى زيبا داشت و از زيبايى ظاهر و باطن برخوردار بود ، پاكيزه‏روى و پاكيزه خوى و پاكيزه سرشت بود ، داراى هوشى سرشار، ادب و خردمندى بى‏شمار و خوب خوبان روزگار بود.
روز به روز مهر پدر بر اين فرزند افزوده مى‏گشت تا اين كه يوسف خوابى ديد كه از آينده درخشنده‏اش خبر مى‏داد و مهر پدر را به وى دو چندان كرد.
يوسف خواب خود را براى پدر چنين وصف كرد:
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لاِءَبِيهِ يَا أبَتِ إِنِّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سَاجِدِينَ  .
[ ياد كن ] آن گاه كه يوسف به پدرش گفت : پدرم ! من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه برايم سجده كردند !
پدر به حقيقت خواب فرزند پى برد و دانست كه خبرى از مقام بلند او در آينده است و در تعبير خواب به فرزندش چنين گفت: يَابُنَىَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلاْءِنسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ.
اى پسرك من ! خواب خود را براى برادرانت مگو كه نقشه‏اى خطرناك بر ضد تو به كار مى‏بندند ، بدون شك شيطان براى انسان دشمنى آشكار است . وَكَذلِكَ يَجْتَبيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.
و اين چنين پروردگارت تو را برمى‏گزيند و از تفسير خواب‏ها به تو مى‏آموزد ، و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام مى‏كند ، چنانكه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد ؛ يقيناً پروردگارت دانا و حكيم است . اين ويژگى‏ها و خصائص باعث شد كه پدر، بسيار بر يوسف عشق بورزد به اندازه‏اى كه در غم فراق يوسف آنقدر اشك ريخت كه چشمانش از غم سپيد شد و نابينا گرديد غم مى‏خورد و مصيبت مى‏كشيد و غم خود را در دل نهان مى‏داشت و آشكار نمى‏نمود  .
اشك بر فراق يوسف، اشك بر بى‏محبتى‏ها و كورى چشم يعقوب، كورى و مسدود بودن طريق بى‏مهرى‏هاست.
پيراهن يوسف كه نمادى از مهر و مهرورزى است دواى درد قلب سوخته و آتش گرفته يعقوب و مرهم چشم نابيناى او است كه: «از محبت خارها گل مى‏شود».

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه