فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

محبت سرشار يعقوب به يوسف

  ويژگى ها و شاخص هاى بسيار با ارزشى در وجود يوسف باعث محبت و مهر خاصى از جانب يعقوب به او بود كه به سبب اين ارزشها يعقوب عشق و علاقه و محبت بيشترى نسبت به يوسف در مقابل ساير برادران داشت.
مسلم است كه اين برترى دادنِ يوسف، جهتى الهى و معنوى داشته نه اين كه مانند بعضى از پدران به خاطر امور دنيايى و ظاهرى، فرزندى را بر فرزند ديگر ترجيح دهند و هيچ قصد معنوى و الهى را در نيّت نداشته باشند ، از جمله: يوسف علاوه بر رويى زيبا و اندامى زيبا، روانى زيبا داشت و از زيبايى ظاهر و باطن برخوردار بود ، پاكيزه روى و پاكيزه خوى و پاكيزه سرشت بود ، داراى هوشى سرشار، ادب و خردمندى بى شمار و خوب خوبان روزگار بود.
روز به روز مهر پدر بر اين فرزند افزوده مى گشت تا اين كه يوسف خوابى ديد كه از آينده درخشنده اش خبر مى داد و مهر پدر را به وى دو چندان كرد.
يوسف خواب خود را براى پدر چنين وصف كرد:
إِذْ قَالَ يُوسُفُ لاِءَبِيهِ يَا أبَتِ إِنِّى رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِى سَاجِدِينَ  .
[ ياد كن ] آن گاه كه يوسف به پدرش گفت : پدرم ! من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه برايم سجده كردند !
پدر به حقيقت خواب فرزند پى برد و دانست كه خبرى از مقام بلند او در آينده است و در تعبير خواب به فرزندش چنين گفت: يَابُنَىَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلاْءِنسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ.
اى پسرك من ! خواب خود را براى برادرانت مگو كه نقشه اى خطرناك بر ضد تو به كار مى بندند ، بدون شك شيطان براى انسان دشمنى آشكار است . وَكَذلِكَ يَجْتَبيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ.
و اين چنين پروردگارت تو را برمى گزيند و از تفسير خواب ها به تو مى آموزد ، و نعمتش را بر تو و بر آل يعقوب تمام مى كند ، چنانكه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد ؛ يقيناً پروردگارت دانا و حكيم است . اين ويژگى ها و خصائص باعث شد كه پدر، بسيار بر يوسف عشق بورزد به اندازه اى كه در غم فراق يوسف آنقدر اشك ريخت كه چشمانش از غم سپيد شد و نابينا گرديد غم مى خورد و مصيبت مى كشيد و غم خود را در دل نهان مى داشت و آشكار نمى نمود  .
اشك بر فراق يوسف، اشك بر بى محبتى ها و كورى چشم يعقوب، كورى و مسدود بودن طريق بى مهرى هاست.
پيراهن يوسف كه نمادى از مهر و مهرورزى است دواى درد قلب سوخته و آتش گرفته يعقوب و مرهم چشم نابيناى او است كه: «از محبت خارها گل مى شود».


منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ارزش فراگرفتن علم و دانش‏
حركت عاشق به سوى معشوق‏
عناصر تأثيرگذار در شخصيت حضرت زينب (ع)
عقل رابط بین انسان و عالم هستی
ترسيم شكل ظاهرى دنيا (2)
قرآن و مسئله شكر
تعقل و تفکر
دنيا و آخرت آباد
 در اولين روز به طلب كار رفت‏
حكومت اميرمؤمنان‏

بیشترین بازدید این مجموعه

راه توبه ى واقعى
نماز ستون دين
داستانى ازمؤلّف در رابطه با برزخ مردگان
مصاديق گفتار نيك‏
راه زندگى صحيح‏
اوصاف رسول خدا صلى الله عليه و آله در قرآن و حديث‏
اتصال حضرت ابراهيم عليه السلام به حقيقت‏
سخت گیری در دین
مخالفت با امر مولا
دین خدا، دین آسان

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^