در سال 1365 از سوی هیئت مسلم بن عقیل ، برای ایام محرم به کاشان دعوت شده بودم . آنها می خواستند از اول محرم هر شب شام بدهند . گفتم : « چرا هر شب ؟ » گفتند : « مجالس دیگر نیز چنین می کنند ، در غیر این صورت مردم از شب هفتم – هشتم محرم می آیند . » گفتم : « این کار درستی نیست و هیچ لزومی ندارد با شام مردم را جمع کنید . فقط دو – سه شب شام بدهید ف کافی است . بقیۀ پولها را صرف کارهای عام المنفعه نمایید . خیالتان راحت باشد ، من به لطف خداوند مردم را به مجلس می کشانم . »
چهار – پنج سال به کاشان رفتم و با تشویق مردم و جمع آوری کمکهای مردمی و نیز با حمایت سرمایه داران تهرانی ، چند کار مهم را به انجام رساندم :
1- کنار حسینیه درمانگاه کوچکی بود . با خرید خانه های قدیمی بزرگ اطرافش ، درمانگاه جدیدی در پنج طبقه و با معماری سنتی اسلامی بنا کردیم که در استان اصفهان نمونه است .
2- طرف دیگر حسینیه ، خانه ای بسیار بزرگ و قدیمی بود . آن خانه خریداری شد و مدرسۀ بزرگی در آن بنا گردید که هم اکنون صدها دانش آموز دختر در مقطع تحصیلی راهنمایی ، در آن مشغول تحصیل اند . دانش آموزان هر روز در حسینیه نماز جماعت می خوانند ، سپس دقایقی نیز به مسایل فقهی و شرعی گوش فرا می هند .
3- روبه روی حسینیه حمام کهنه ای بود که خریداری شد و بنا شد ساختمانی در آن بنا گردد که در یک قسمت صندوق قرض الحسنه و در قسمت دیگر کلاسهای مختلف آموزش دخترانه و نیز پسرانه ایجاد گردد .
اینها همه از آثار برکت حضرت سیدالشهداء (ع) است .
منبع : منتشر شده توسط اسناد انقلاب اسلامي