در اين روايات و ثواب هايى كه در آن ذكر شده دقت كنيد ، ببينيد مسئله ذكر به اين سادگى است كه هركس بگويد آن همه ثواب مى برد يا اين ثواب ها اختصاص به اهل معرفت و اهل اخلاص دارد ؟!
ذكر ، اخلاص مى خواهد ، شرايطى دارد ، مقدّماتى براى آن هست ، مگر بدون شرايط و اخلاص و مقدّمات ، آن همه بهره الهى دارد . به روايت زير كه يكى از مهم ترين و صحيح ترين روايات است توجه كنيد :
اسحاق بن راهويه گفت : چون حضرت ابوالحسن على بن موسى الرّضا عليهماالسلامدر سفر خراسان به نيشابور رسيد ، پس از آن كه اراده رفتن به سوى مأمون كرد ، محدثين جمع شدند و عرض كردند : اى پسر پيامبر ! از شهر ما تشريف مى بريد و براى استفاده ما حديثى بيان نمى فرماييد ؟ پس از اين تقاضا ، حضرت سر خود را از عمارى بيرون آورد و فرمود :
شنيدم از پدرم موسى بن جعفر عليهماالسلام فرمود : شنيدم از پدرم جعفر بن محمد عليهماالسلام ، فرمود : شنيدم از پدرم محمد بن على عليهماالسلام فرمود : شنيدم از پدرم على بن الحسين عليهماالسلام فرمود : شنيدم از پدرم حسين بن على عليهماالسلام ، فرمود : شنيدم از پدرم اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام ، فرمود : شنيدم از رسول خدا صلى الله عليه و آله ، فرمود :
شنيدم از جبرييل ، گفت : شنيدم از پروردگار عز و جل فرمود : كلمه « لا إله إلاّ اللّه » دژ و حصار من است ، پس هركس داخل دژ و حصار من شود از عذاب من ايمن خواهد بود ، پس هنگامى كه مركب حضرت حركت كرد با آواز بلند فرمود : با شروط آن و من خود يكى از شروط مى باشم .
آرى ، « لا إله إلاّ اللّه » شرط صحتش اطاعت از امامى است كه از جانب خدا معيّن شده ، مطيعان بنى اميه و بنى عبّاس و هارون و مأمون و آمريكا و روس و انگليس و هر طاغوتى اگر روزانه
هزاران بار « لا إله إلاّ اللّه » بگويند ، طبق روايت گذشته به آنان خطاب مى شود دروغ مى گوييد . و نيز به روايت بسيار پراهميّت زير توجه كنيد كه ابو سعيد خدرى مى گويد :
روزى رسول خدا صلى الله عليه و آله نشسته بود و تنى چند از يارانش از جمله على بن ابى طالب گرد او بودند ، حضرت فرمود : هركس بگويد : « لا إله إلاّ اللّه » داخل بهشت خواهد شد ، پس دو تن از ياران گفتند : ما نيز مى گوييم : « لا إله إلاّ اللّه » ، حضرت فرمود : همانا « لا إله إلاّ اللّه » ؛ يعنى شهادت به يگانگى خدا از اين شخص «اشاره به على بن ابى طالب عليه السلام» و از شيعيانش قبول مى شود ، باز آن دو تن تكرار كرده گفتند : ما نيز مى گوييم : « لا إله إلاّ اللّه » ، پيامبر صلى الله عليه و آله دست بر سر على بن ابى طالب عليه السلام گذاشت آن گاه بر آن دو نفر فرمود : نشانه پيروى از او اين است كه بيعت او را نشكنيد و در مسند و مقام او ننشينيد و گفتار و كلام او را تكذيب ننماييد . از مضمون عالى اين گونه روايات استفاده مى شود كه هر گوينده « لا إله إلاّ اللّه » اهل نجات نيست ، اين ذكر مقدّمات روحى و اخلاص و جمع بودن شرايط مى خواهد .
و باز به روايت بسيار مهمّ زير توجه كنيد : ابو الجارود از امام محمد باقر عليه السلامروايت كرده كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده : هركس بگويد : « سبحان اللّه » ، خداوند درختى در بهشت براى او مى نشاند ، و هركس بگويد : « الحمد للّه » ، براى او نيز درختى در بهشت مى كارد و هركس بگويد : « لا إله إلاّ اللّه » ، براى او نيز همين طور وهركس بگويد : « اللّه اكبر » ، براى او نيز درختى در بهشت مى كارد . پس مردى از قريش گفت : يا رسول اللّه ! سپس درختان ما در بهشت زياد است .
فرمود : بلى ، ولكن بترسيد از اين كه آتشى بفرستيد و آن درختان را بسوزانيد و اين فرمايش خداى متعال است كه مى فرمايد :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلاَ تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ. اى اهل ايمان ! پيامبر را اطاعت كنيد و اعمالتان را [ با تخلف از دستورهاى خدا و پيامبر ، شرك ، نفاق ، منت گذارى و ريا ]باطل مكنيد . از اين روايت چه استفاده مى كنيد؟ معصوم آن هم مانند پيامبر صلى الله عليه و آله چه مى گويد؟
از روايت حضرت رضا عليه السلام و روايت بعد از آن و روايت بالا چه مى فهميد ؟!
همان طورى كه از مضمون اين سه روايت استفاده مى شود ، براى قبولى عمل ، شرايطى است و امثال اين سه روايت اطلاق روايات ديگر را مقيّد مى كند كه هر ذكرى و هر عملى كه اجر و ثواب بزرگى دارد ، شرايط قبلى و بعدى دارد . در پايان روايات ذكر لازم است يك بار ديگر به جملات مورد شرح توجه كنيد كه حضرت صادق عليه السلام فرمود : قلب را قبله زبان قرار بده ، زبان را جز به اشاره قلب به ذكر مياور ، در مسئله ذكر ، عقل را به كار گرفته و از روى رغبت ايمانى ذكر بگو ، پس به حق كه خداوندت به ظاهر و باطنت آگاه است و او مى داند آنچه را كه در ميدان مخفى سينه ها مى گذرد ؛ چه رسد به آنچه كه در علانيه و آشكار است .
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان