نهجالبلاغه پس از قرآن کریم، ارزشمندترین کتاب هدایت و انسان سازی است که در جای جای آن، انعکاس آیات آسمانی قرآن، مشهود است. کلام امام علی7 بارها به آیات و مفهوم و شرح و توضیح آنها، تزئین و نورانی شده است و آن قدر با قرآن پیوند عمیق و زیبا برقرار کرده است که هر جویندهی حقیقت و معارف اسلامی را به سمت توجه و کنکاش در کلام علوی میکشاند تا با مشخص کردن بعضی از این جلوههای تابش نور الهی در کلام امام علی7 اندکی از عطش خود را بکاهد و قدری از حلاوت کلام امام علی7 بچشد. همچنین عذر تقصیر و کوتاهی خود در غفلت از این گنجینهی نفیس علوی را از حضرتش بخواهد.
این مقاله دربارهی تجلّی آیات قرآن در موضوعات صفات الهی، نبوّت و دنیا و آخرت در نهجالبلاغه است و سعی دارد در این موضوعات، هماهنگی و ارتباط نزدیک بین قرآن و نهجالبلاغه را نشان دهد.
واژگان کلیدی: تجلّی، صفات الهی، قرآن، نهجالبلاغه، نبوّت، دنیا، مرگ، قیامت، بهشت، جهنم.
1. صفات ذات
برخی از صفات خداوند متعال در قرآن و نهجالبلاغه ذکر شده است. صفات الهی دارای تقسیمات متعددی است:
صفات ذات، صفات فعل، صفات ثبوتیه و صفات سلبیه
صفات ذات به صفاتی میگویند که منشاء آنها تنها ملاحظهی ذات خداوند، بدون دخالت و ملاحظهی غیر باشد یا صفتی است که مقابل آن صفت از خداوند نفی شود مثل حیات که ضدّ موت است.
صفات ثبوتی، آن دسته از صفاتی است که جنبه ثبوتی و وجودی دارند و اتصاف شخص به یکی و یا همهی آنها موجب کمال میباشد و نبودن آنها برای شخص یک نوع نقص شمرده میشود.
علم خدا
یکی از اوصاف ثبوتی خداوند، علم است. در لغت، علم را به معنای ادراک حقیقت چیزی میدانند.
علم انسان، محدودیت و نقص دارد. بخش عمدهای از علم انسان از طریق ابزار و آلات درونی و بیرونی حاصل میشود، مثل استفاده از اعضای حسی (چشم، گوش و...) اغلب علم انسان حادث است یعنی پس از جهل پیدا شده و در معرض زوال و نابودی است. ولی علم الهی از همهی این نواقص مبرّاست. ازلی و ابدی است. محدود نیست. به مقدمه و ابزار و واسطه نیازی ندارد و مستلزم تأثیرپذیری ذات الهی از خارج نیست.
در قرآن کریم از نامحدود بودن علم الهی سخن گفته شده است مانند: «وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ ءٍ عِلْماً: علم پروردگارم به هر چیزی احاطه یافته است» و «وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَليمٌ: و خدا به هر چیزی داناست».
بعضی ویژگیهای علم الهی که در نهجالبلاغه اشاره شده است عبارتند از:
-الْعَالِمُِ بِلَا اكْتِسَابٍ وَ لَا ازْدِيَادٍ وَ لَا عِلْمٍ مُسْتَفَاد: داناست بیاندوختن و افزودن دانش و نه دانشی فراگرفته به کوشش.
- وَ لَا تَرْفِدُهُ الْأَدَوَات: دست افزارها او را یاری ندهد.
در مورد گسترهی علم فعلی خداوند در قرآن و نهجالبلاغه موارد بسیاری ذکر شده است که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود:
« وَ ما تَكُونُ في شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفيضُونَ فيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ»: «و در هیچ کاری نباشی و از سوی او [=خدا] هیچ [آیهای] از قرآن نخوانی و هیچ کاری نکنید مگر اینکه ما بر شما گواه باشیم آنگاه که بدان مبادرت میورزید و همچون ذرهای نه در زمین و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نیست و نه کوچکتر و نه بزرگتر از آن چیزی نیست مگر اینکه در کتابی روشن [درج شده] است.
امام علی7 بسیار زیبا و عالمانه، مصادیق و گسترهی علم الهی را در نهجالبلاغه بیان کردهاند، به طوری که اگر انسان در کنار آیات قرآنی در این زمینه، از محضر نهجالبلاغه هم استفاده کند، محدودهی علم الهی، به خوبی برایش تبیین میشود.
- فَسُبْحَانَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ سَوَادُ غَسَقٍ دَاجٍ وَ لَا لَيْلٍ سَاجٍ فِي بِقَاعِ الْأَرَضِينَ الْمُتَطَأْطِئَاتِ وَ لَا فِي يَفَاعِ السُّفْعِ الْمُتَجَاوِرَاتِ وَ مَا يَتَجَلْجَلُ بِهِ الرَّعْدُ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ مَا تَلَاشَتْ عَنْهُ بُرُوقُ الْغَمَامِ وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ تُزِيلُهَا عَنْ مَسْقَطِهَا عَوَاصِفُ الْأَنْوَاءِ وَ انْهِطَالُ السَّمَاءِ وَ يَعْلَمُ مَسْقَطَ الْقَطْرَةِ وَ مَقَرَّهَا وَ مَسْحَبَ الذَّرَّةِ وَ مَجَرَّهَا وَ مَا يَكْفِي الْبَعُوضَةَ مِنْ قُوتِهَا وَ مَا تَحْمِلُ الْأُنْثَى فِي بَطْنِهَا:
پس پاک است خدایی که بر او پوشیده نیست سیاهی تیره و تار و نه شب آرام و پایدار، نه در گونه گون زمینهای پست و نه در بلندیهای به هم نزدیک و پیوست و بانگ تندر که از کرانهی آسمان خیزد و آنچه به هنگام درخشیدن برق در هم ریزد و برگی که فرو ریزد- از درختان- به هنگام فرو شدن و برآمدن ستارگان از بادهای تند وزان و ریزش باران از آسمان و افتادنگاه هر قطره را داند که کجاست و کجا بود- و از آن برخاست-؛ و مورچه خرد که از کجا- دانه- کشد و چه سان به- لانه- برد و آنچه پشه را زنده نگهدارد و آنچه مادینه در شکم بردارد.
ثمره معرفتی تربیتی علم خدا
طبق بیانات امام علی7 در گستردگی علم خدا که بدان اشاره شد، انسان خداوندی را میشناسد که به کوچکترین امور پیدا و پنهان علم دارد. آنچه چشمها دزدیده بنگرد میداند، به گناهان بندگان در خلوت علم دارد، از اسرار پنهانی و مکنونات قلبی انسانها مطّلع است، و این امور سبب میشود که انسان خداوند را پیوسته ناظر و حاضر بر اعمال خود بداند و در کارهایش دقت و اخلاص را رعایت کند و بداند خداوند از مشکلات و غمهای او نیز با خبر است و انسان باید به چنین خداوندی توکّل کند.
یکی دیگر از آثار تربیتی توجه به علم خداوند، آرامش خاطر انسان در مقابل ظلم و ستمهایی است که مواجه میشود و از خداوند طلب نصرت میکند، چنانچه خداوند متعال به نبی اکرم(ص) بارها دلداری و امیدواری داده است که گفتار و اعمال مشرکان تو را محزون نسازد که ما از گفتههای پنهان و آشکار آنها آگاهیم.
. قدرت الهی
یکی دیگر از صفات ثبوتی و ذاتی خداوند «قدرت» است. یکی از مشهورترین تعاریف قدرت نزد متکلمان اسلامی، این است: قادر کسی است که اگر بخواهد، فعلی را انجام میدهد و اگر بخواهد، آن را ترک میکند. طبق این تعریف، انجام یا ترک فعل باید تابع خواست و مشیّت او باشد که به او قادر بگویند. مثلاً آتش بر ایجاد حرارت، قادر نیست، چون از خواست و مشیّت او بوجود نمیآید.
در قرآن کریم، به چند طریق قدرت الهی ثابت شده است 1- با اثبات قدرت و توانایی خداوند مثلاً قرآن سپاهیان آسمان و زمین را از خداوند میداند: «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض»
امام علی7 نیز، جوارح انسان را سپاه الهی میدانند: «وَ جَوارحکم جُنوده»
2- خداوند هر چیزی را اراده فرماید، بدون فاصله ایجاد میشود و این نشان از قدرت والای الهی دارد. در قرآن مجید آمده است: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون»؛ چون به چیزی اراده فرماید، کارش این بس که میگوید: «باش» پس [بیدرنگ] موجود میشود.
امام علی(ص) در نهجالبلاغه این آیه را شرح داده و فرمودهاند: يَقُولُ لِمَنْ أَرَادَ كَوْنَهُ كُنْ فَيَكُونُ لَا بِصَوْتٍ يَقْرَعُ وَ لَا بِنِدَاءٍ يُسْمَعُ وَ إِنَّمَا كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ وَ مَثَّلَه: آنچه را که بودنش را خواهد، گوید؛ باش و هست گردد نه به آوازی که به گوش فرو رود و نه به بانگی که شنیده شود که گفتهی خدای سبحان با کردهی او یکی است که پدیدش آورد و گفتهاش از کردهاش جدا نیست.
3- یکی دیگر از ادلهی اثبات قدرت الهی، سلب عجز از خداوند سبحان میباشد که در قرآن و نهجالبلاغه بدان اشاره شده است:
- ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزينَ: شما عاجز کننده [او] نخواهید بود.
امام علی(ع) فرمودهاند: وَ كُلُّ قَادِرٍ غَيْرَهُ يَقْدِرُ وَ يَعْجَز: هر نیرومندی جز او ضعیف و ناتوان است.
حضرت در خطبهای دیگر، ناتوانی پدیدهها را دلیل قدرت الهی شمردهاند:
- وَ بِمَا وَسَمَهَا بِهِ مِنَ الْعَجْزِ عَلَى قُدْرَتِه: و نشان عجزی که در آفریدهها نهاده، توانایی او را نموده است (نشان داده است).
در نهجالبلاغه، عجز جانداران بسیار زیبا بیان شده است که به خوبی این امر قدرت خداوند را آشکار میکند:
- وَ لَوِ اجْتَمَعَ جَمِيعُ حَيَوَانِهَا مِنْ طَيْرِهَا وَ بَهَائِمِهَا وَ مَا كَانَ مِنْ مُرَاحِهَا وَ سَائِمِهَا وَ أَصْنَافِ أَسْنَاخِهَا وَ أَجْنَاسِهَا وَ مُتَبَلِّدَةِ أُمَمِهَا وَ أَكْيَاسِهَا عَلَى إِحْدَاثِ بَعُوضَةٍ مَا قَدَرَتْ عَلَى إِحْدَاثِهَا وَ لَا عَرَفَتْ كَيْفَ السَّبِيلُ إِلَى إِيجَادِهَا: اگر همهی جانداران جهان از پرندگان و چهارپایان و آنچه در آغل است و آنچه چرا کند در بیابان از هر جنس و ریشه و بن و نادانان از مردم و یا زیرکان، فراهم آیند تا پشهای را هست نمایند بر آفریدن آن توانا نبوند و راه پدید آمدن آن را ندانند.
منبع : پایگاه شیعه سرچ