فارسی
سه شنبه 01 فروردين 1402 - الثلاثاء 28 شعبان 1444
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عبداللَّه بن حارث نوفلى‏

عبداللَّه بن حارث بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب بن هاشم هاشمى، كنيه اش ابومحمد و لقبش بَيَّه و مادرش هند دختر ابوسفيان است. وى در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به دنيا آمد و مادرش او را نزد ام حبيبه [همسر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و دختر ابوسفيان ] آورد. آن گاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نزد ام حبيبه آمد، فرمود: اين كيست؟ عرض كرد: عموزاده تو و خواهرزاده من، حضرت كام وى را برداشت و با آب دهان خويش دهان وى را متبرك ساخت و دعايش كرد. عبداللَّه هنگام رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم دو سال داشت و احاديثى مرسل از آن حضرت صلى الله عليه و آله و سلم نقل كرده است.
    
برخى نيز وى را از اصحاب امام على عليه السلام دانسته اند.
   
وى كه به روايتى فقيه و ثقه بود، مدتى (در سال 42 ه) از طرف مروان منصب قضاوت مدينه داشت و سپس عزل شد. پس از آن در بصره سكونت گزيد و آن گاه كه نامه يزيد بن معاويه به ابن زياد رسيد، وى پانصد تن از اهل بصره را براى همراهى خود برگزيد كه عبداللَّه بن حارث بن نوفل، و شريك بن اعور از جمله آنان بودند، نخست شريك بن اعور و سپس عبداللَّه بن حارث خود را به بيمارى زدند و از اسب بر زمين انداختند، گروهى ديگر نيز به پيروى از آن دو چنين كردند، به اميد آن كه ابن زياد به آنها بپردازد و [امام ] حسين عليه السلام پيش از او وارد كوفه گردد. ولى ابن زياد به افتادگان توجه نكرد و به حركت خويش ادامه داد ....
       
پس از رسيدن مسلم بن عقيل به كوفه، مختار با پرچم سبز و عبداللَّه [كه به اين شهر آمده بود] با پرچم و لباس قرمز با مسلم بن عقيل قيام كردند و پس از پراكنده شدن مردم از دور مسلم، ابن زياد فرمان داد آن دو را دستگير كنند و براى آوردنشان نيز جايزه تعيين كرد. به اين ترتيب آن دو دستگير و زندانى شدند.
      
صاحب ذخيرة الدارين مى گويد: پس از دستگيرى و شهادت مسلم، عبيداللَّه بن زياد گفت: عبداللَّه بن حارث را حاضر كنيد. كثير بن شهاب او را از زندان نزد ابن زياد آورد. ابن زياد پرسيد: كيستى؟ او پاسخ نداد. آن گاه پرسيد: آيا تو صاحب آن پرچم سرخ نيستى كه درب خانه عمرو بن حريث نصب كرده بودى! باز هم پاسخ نداد. گفت: تو براى مسلم از مردم بيعت مى گرفتى! عبداللَّه باز هم پاسخ نداد. ابن زياد گفت او را ببريد و در ميان قبيله اش گردن بزنيد؛ و آنها چنين كردند.  ولى عسقلانى مى گويد: وى از طرف ابن زبير حاكم بصره شد و در سال 84 ه درگذشت و برخى نيز وفات وى را در سال 79 ه در ابواء دانسته اند و نيز آورده اند كه وى را مسموم كردند.


منبع : ‏منبع: پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

غمنامه حضرت رقیه (س)
نگاهی به زندگی حضرت سكينه(س)
بكير بن حر رياحى‏
کرامات حضرت عباس (ع)
زیارت حضرت علی اكبر (ع)
28 رجب؛ سالروز حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه
حقایقی توحیدی از امام حسین(ع)    
گريه امام زمان(ع) در وفات زينب(س )
لحظات آخر عمر زينب (س )
توسل به حضرت زينب (س )

بیشترین بازدید این مجموعه

سليمان بن كثير
جوين بن مالك‏
بكير بن حر رياحى‏
نگاهی به زندگی حضرت سكينه(س)
حُر بن یزید ریاحی تَمیمی
سلام زينب (س ) به حبيب بن مظاهر
عزاداري ام البنین
غمنامه حضرت رقیه (س)
کراماتی از سه ساله امام حسین علیه السلام
هنوز می‌توان حبیب زمان بود!

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^