روز نهم دشمن دون بیدرنگ
یکدله بنواخت ز کین کوس جنگ
جون ز صف جنگ برآمد خروش
خون شهیدان حق آمد بجوش
شه به ابوالفضل امیر وفا
گفت شو آگه ز سپاه جفا
مقصد این قوم ستمگر بیاب
آگهی آور ز درنگ و شتاب
میر وفادار ابوالفضل راد
سر بوفا در ره فرمان نهاد
گفت که ای مردم بی عقل و هوش
چیست غرض زین همه جوش و خروش
حالی اگر بر سر رزمید و جنگ
خسرو ما خواسته یک شب درنگ
مهلتی ای دیو ددان شاه را
شب نزند دیو ره ماه را
خواسته سلطان وفا امشبی
تا ز دل از شوق کشد یا ربی
منبع : راسخون