فارسی
چهارشنبه 07 آذر 1403 - الاربعاء 24 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خورشید خاور از ثابت‏

شاهد اقبال امشب حلقه بر درمیزد 

پیک شادی حلقه ها بر در مکرر میزند 

 

نور باران گشته امشب خانه ام البنین 

چون که ماه هاشمی از بیت او سر میزند 

 

وه چه ماهی کافتاب عارض جان بخش او 

طعنه ها، از جلوه بر خورشید خاور میزند 

 

چون در آغوش پدر جا گیرد آن زیبا پسر 

جبرئیل از شادمانی کف بکف بر میزند 

 

در شب میلاد او بوسه پدر دستش ز شوق

در عوض او، بوسه بر دست برادر میزند 

 

بوسه بر دست پسر میداد اما می گریست 

گریه ی او نیشتر بر قلب مادر میزند 

 

روز صفین داد مردی میدهد در کاراز 

تکیه اندر کودکی بر جای حیدر میزند 

 

تا کند یاری برادر را به میدان نبرد 

خویشتن را یکه بر دریای لشکر میزند 

 

دل بشام شادیش یاد آرد از غمهای او 

نیستم آگه چرا دل راه دیگر میزند 

 

میرود نزد برادر تا ستاند اذن جنگ 

تکیه چون شیر ژیان پشت تکاور میزند 

 

رو به میدان می نهد جز نیزه اش در دست نی 

خویش را با نیزه بر آن قوم کافر میزند 

 

میکند تسخیر شط را و ننوشد آب را 

تشنگی با آن که بر جان وی آذر می زند 

 

همتش نازم که دستش می شود از تن جدا 

باز هر دم نعره الله اکبر میزند 

 

می فتد از زین بر روی خاک آن فرزانه مرد 

آن زمان فریاد ادرکنی برادر میزند 

 

یا ابوالفضل ای که بر دامان تو دست نیاز 

در همه صبح و مسا مولا و مهتر می زند 

 

شعر «ثابت» گر قبول افتد به درگاه شما 

تا ابد از نام تو فرق افسر میزند 


منبع : راسخون
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

فریاد بزن که کربلا ماتم نیست از رضا اسماعیلی
بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار
برادر جان مرا به خیمه‌ها مبر از محمد عطارروشن
در چشم فرات عکس ماه افتاده است از سعید سلیمانپور ...
روزی که خاک نشئه ی صبح نشورداشت از غلامرضا کافی
قحط آب از صابر همداني‏
برای حضرت علی اصغر از مهدی بوشهریان
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
بر سر نعش ابوالفضل از صابر همدانی
علم افتاد،این یعنی اشارت از احمد سوسرایی

بیشترین بازدید این مجموعه

مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
عزای ابوالفضل از خباز کاشانی‏
قحط آب از صابر همداني‏
روزی که خاک نشئه ی صبح نشورداشت از غلامرضا کافی
باز دلم نغمه ماتم گرفت از مرتضی شاهمندی
در چشم فرات عکس ماه افتاده است از سعید سلیمانپور ...
فریاد بزن که کربلا ماتم نیست از رضا اسماعیلی
یاری نماند و کار ازین و از آن گذشت از وحشی بافقی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^