فارسی
سه شنبه 01 خرداد 1403 - الثلاثاء 12 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خوف از عذاب گناهان بهترين عامل توبه


انسان در مسئله گناه و نافرمانى ها ، بايد توجّه داشته باشد كه از چه وجودى نافرمانى و از دستور چه كسى تخلّف و با كدام مولا به ستيز و جنگ است ؟ ! هميشه گناه و معصيت در برابر خداوندى است كه به انسان زندگى بخشيده و از هنگام خلقتش ، او را غرق در انواع نعمت هاى مادّى و معنوى نموده است . خدايى كه به انسان سلامتى عنايت كرده و او را از هر خطرى حفظ نموده و در تمام گرفتارى ها ، به ويژه آنجا كه كليدهاى مادّى از حلّ مشكل عاجز مانده است ، به داد انسان رسيده است . گناه در برابر پروردگارى كه كمال عشق و محبّت را به انسان دارد و براى آن كه آدمى دچار دام شيطان نگردد ، صد وبيست وچهار هزار پيامبر و صدو چهارده كتاب آسمانى و دوازده امام و اين همه حكيمان و مصلحان و عارفان و خير انديشان ، براى انسان قرار داده است . گناه در مقابل عزيزى كه فقط خير انسان را مى خواهد و هيچ شرّى را ، گرچه از ذرّه كم تر باشد ، براى انسان نمى پسندد . گناه در برابر مولاى مهربانى كه به محض عذرخواهى و توبه ، از انسان درمى گذرد و از عقاب آدمى چشم مى پوشد . گناه در برابر وجود مقدّسى كه همه جا با انسان و حتّى از رگ گردن به انسان نزديك تر است . گناه در برابر وجود پاكى كه جز او كسى ناز انسان را نمى خرد و به غير او كسى در شدائد و مصائب به فرياد آدمى نمى رسد و غير او هيچ كس خواسته هاى انسان را اجابت نمى نمايد . به فرموده حضرت سيدالشهدا  عليه السلام در دعاى عرفه : اى كسى كه شكرم در برابر نعمت هايت اندك بود ، ولى مرا از لطف محروم نكردى و گناهم در برابرت بزرگ بود ؛ اما رسوايم ننمودى ، مرا بر معصيت ديدى ولى خلافم را افشاء نكرده و در بين مردم به گناه شهرتم ندادى . اى خداوندى كه در كودكى از هر خطرى نگاهم داشتى و در بزرگى روزيم دادى . اى مولايى كه به هنگام مرض تو را خواندم و تو شفايم دادى و به وقت عريان بودنم مرا پوشاندى و در گرسنگى سيرم كردى و در تشنگى سيرابم نمودى و در ذلّتم عزيزم كردى و نادانيم را مبدّل به علم و شناخت و آگاهى كردى و تنهاييم را با زياد كردن افرادم جبران نمودى . منِ غايب را ، تو برگرداندى و ندارى و كمبودم را به دارايى مبدّل نمودى ، به وقت نياز نصرتم دادى و آنچه به من عطا كردى از من پس نگرفتى و اين همه عنايت را تو نسبت به من شروع كردى . حمد و شكر سزاوار توست ، اى خدايى كه لغزشم را جبران كردى و غصّه ام را برطرف ساختى و دعايم را به اجابت رساندى و عيبم را پوشاندى و گناهم را بخشيدى و مرا به خواسته هايم رسانده و بر دشمنم پيروز كردى ! مگر من مى توانم نعمت ها و اين منت ها و بزرگوارى هايت را بر خود بشمارم ؟ اى آقاى من ! تويى آن كس كه بر من منّت دارى و بر من نعمت مرحمت كردى و به من نيكى نموده و لطف و الطافت را از من دريغ نداشتى . من غرق فضل و كمال توام . اى روزى دهنده ام و اى عطا كننده توفيقم ! تو به من عطا كردى . تو مرا بى نياز نمودى . تو مرا به دست آوردى . تو پناهم دادى . تو مرا از هر شرّى نگاه داشتى . به تو هدايت يافتم . به تو حفظ شدم . به تو آبرويم به جا ماند . تو مرا بخشيدى . تو مرا جبران كردى . تو به من تمكّن دادى . تو مرا عزيز كرده و يارى نمودى . تو پشتيبان من شدى و مرا تأييد فرمودى . تو مرا يارى كردى و شفا و عافيت دادى و گراميم داشتى . اى خداى تبارك و تعالى ! حمد دائم و شكر هميشگى سزاوار توست . پس اى مولاى مهربان ! در برابر اين همه محبّت و نعمت و واقعيت هايى كه به من ارزانى داشتى ، منم كه به گناه اقرار دارم . از من بگذر . من بد كردم . خطا كردم . سهل انگارى داشتم . دچار نادانى گشتم . به غفلت گرفتار آمدم . اشتباه كردم . به خود دلگرم شدم . دچار برنامه هاى
عمدى گشتم . با تو عهد بستم ولى عهد شكستم . با تو بيعت كردم پيمان گسستم . هم اكنون اقرار و اعتراف دارم كه در برابر چه خداى بزرگى و چه مولاى مهربانى به گناه و معصيت برخاستم . پروردگارا ! تو به من امر كردى ، من سرپيچى نمودم . از گناه نهيم كردى ، ولى
آلوده شدم . چه راهى دارم كه خود را نسبت به اين همه گناه معذور دارم . و با چه قوّتى خود را از عذاب برهانم . و با چه پرونده اى به محضرت آيم ؟ . با گوش و چشم و زبان و دست و قدم كه تمامش نعمت هاى تو بود ، تو را معصيت كردم . آرى ، چنان است خدا و چنين است عبد . او با آن همه نعمت هايش و با اين همه گناهانش ! يك بار ديگر فكر كنيم كه در برابر چه بزرگوارى به گناه و معصيت برخاستيم و با چه جرأت و جسارتى حدود او را شكستيم ؟ آيا سزاوار نيست كه با اين همه آلودگى از عذاب ، عقاب ، انتقام و سخط او بترسيم ؟ آن هم گناهانى كه به فرموده معصوم در دعاى بعد از زيارت حضرت رضا  عليه السلام : اگر زمين از گناهم با خبر شود ، مرا فرو مى برد . اگر آسمان ها آگاه گردند ، به سرم خراب شوند . اگر كوه ها مطّلع شوند ، به رويم مى افتند . اگر درياها بفهمند  غرقم مى كنند  . چه خوب است با دقّت در قرآن و روايات و اخبار ، از عذاب گناهان و جريمه جرم ها آگاه شويم . شايد اين معرفت و آگاهى سبب ترس ما گردد و اين ترس باعث شود ، نسبت به معاصى گذشته توبه كرده و در آينده ، خود را از آلوده شدن به گناه حفظ كنيم .

بر گرفته از کتاب کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

وصيت پيامبر به امت‏
كعبه مظهر خدا خواهى‏
ركوع، علامت عاشقان واقعى‏
استغفار پيامبر صلى الله عليه و آله براى امت‏
گفتاری از حضرت استاد حسین انصاریان از دوران دفاع ...
قرآن، مايه سعادت دنيا و آخرت‏
وضو ، تيمم و غسل در قرآن مجيد
انسان و حرص‏
صاحب خانه دیدن هنر است نه خانه دیدن
تمدن روزگار

بیشترین بازدید این مجموعه

تمدن روزگار
مانع حق مؤمن
معناى رضا در كلام فيض
كلامى از عاشق در باب رضا
گفتاری از حضرت استاد حسین انصاریان از دوران دفاع ...
ركوع، علامت عاشقان واقعى‏
كعبه مظهر خدا خواهى‏
وصيت پيامبر به امت‏
انسان و حرص‏
استغفار پيامبر صلى الله عليه و آله براى امت‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^