عَن أبى جعفر (عليه السلام) قَال : سُئِلَ النَّبىُّ عَن خِيارِ العِبادِ ، فَقَال : الَّذِينَ إذَا أحْسَنُوااسْتَبشَرُوا ، وَإذَا أساؤُوا اسْتَغفَرُوا ، وَإذَا أُعْطُوا شَكَرُوا ، وَإذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا ، وَإذَا غَضِبُوا غَفَرُوا.امام باقر (عليه السلام) فرمود : از پيامبر درباره ى بهترين بندگان سؤال شد ، حضرت فرمود : كسانى اند كه چون كار نيكى انجام دهند خوشحال و شاد مى شوند ، و هنگامى كه كار زشتى از آنان سر زند از خدا طلب مغفرت مى كنند ، و زمانى كه نعمتى به آنان عطا شود سپاس مى گزارند ، و چون به بلا و آزمايشى مبتلا شوند صبر و شكيبايى مىورزند ، و هنگامى كه از كسى به خشم آيند گذشت مى كنند .آرى ، يكى از نشانه هاى بندگان حق اين است كه چون كار نيكى مانند عبادت و خدمت به خلق و به كارگيرى حسنات از آنان صادر مى شود خوشحال مى گردند ; و خوشحالى آنان به خاطر اين است كه خداى مهربان توفيق انجام نيكى ها را رفيق راهشان كرد و شادمان از اينند كه جسم و جان و وقت را براى خدا هزينه كرده اند .ولى آلودگان به رذايل اخلاقى به اختيار خود و براى خدا به عبادت قيام نمى كنند ; عبادات آنان به خاطر اهدافى پليد و براى خودنمايى است و چون خود را در ميان اهل ايمان مى بينند به اجبار و زور باطنى به گردونه ى عبادت درمى آيند و در حال عبادت هم از اين كه ناچار به عبادت شده اند ناراحتند و عبادت را از روى بى ميلى و كسالت انجام مى دهند ; چنان كه قرآن درباره ى منافقان فرموده :( إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلاَةِ قَامُوا كُسَالى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلاً ).يقيناً منافقان با خدا خدعه مى كنند و خدا كيفر خدعه ى آنان را خواهد داد و هنگامى كه به نماز برمى خيزند با كسالت و بى ميلى برمى خيزند ، در عبادت خود رياكارند و خدا را جز بسيار اندك ياد نمى كنند .( وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلاَ يَأْتُونَ الصَّلاَةَ إِلاَّ وَهُمْ كُسَالَى وَلاَ يُنفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ كَارِهُونَ ) .و چيزى آنان را از پذيرفته شدن انفاق هايشان باز نداشت جز اين كه به خدا و به رسولش كفر ورزيدند و جز با كسالت به سوى نماز نمى آيند و جز با بى ميلى انفاق نمى كنند .قرآن مجيد و روايات ، از طرفى به انسان نسبت به حقايق آگاهى و معرفت مى دهند ، و از سوى ديگر با بيان واقعيات اخلاقى درونش را تلطيف مى كنند تا آماده ى پذيرفتن احكام حق و اجراى فرامين خدا گردد .انسان اگر از قرآن و روايات كسب آگاهى و معرفت نكند و موارد اخلاقى را از آن دو منبع گرانبها نشناسد ، به كفر و شرك و نفاق باقى مى ماند و هيچ كار پسنديده اى را از روى شوق و ذوق انجام نمى دهد ، و در هيچ امرى تقواى الهى را رعايت نمى كند و خود را ملزم به بندگى حق و اداى حقوق مردم نخواهد دانست .
بر گرفته از کتاب زبیاییهای اخلاق استاد حسین انصاریان