نماز- كه جامع بسيارى از عبادات است- از جمله علل علاج خودپرستى و هواپرستى است. نمازگزار واقعى خدا را دوست دارد و خدا هم او را دوست دارد؛ آيا دوستى خدا با خودخواهى و افراط در حب مال و جاه كه اصل هر گناه و خطايى است قابل جمع است؟
نمازگزار در نمازش خدا را به دو صفت رحمان و رحيم مى ستايد، اگر از نمازش غافل نباشد قهراً در مقام كسب اين صفت الهى و تخلق به اخلاق خدايى خواهد كوشيد و مهربان ترين مردم خواهد شد و از سنگ دلى و بى رحمى و بى مهرى پاك خواهد ماند.
نمازگزار واقعى مى داند كه خداوند در سوره مؤمنون خطاب به پيامبران فرموده كه:
اول از مال حلال و پاك بخوريد، سپس به عبادت قيام كنيد.
نمازگزار مى داند كه پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله فرموده:
خداوند را بر فضاى بيت المقدس فرشته اى است كه هر شب ندا مى كند: هر كس از مال حرام بخورد، واجب و مستحبى از او قبول نمى شود.
و مى داند كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده:
كسى كه لباسى را به ده درهم خريده و در پول آن لباس درهمى از حرام باشد، خداوند در آن لباس نماز را نخواهد پذيرفت .
نمازگزار مى داند كه امام صادق عليه السلام فرمود:
كسى كه دوست دارد بداند نمازش قبول شده يا نه؟ ببيند آيا نمازش او را از فحشا و منكرات باز مى دارد يانه، به اندازه اى كه نمازش توان نگهدارى نمازگزار را از آلودگى ها داشته باشد، مورد قبول است .
ملت نمازگزار، ملتى پاك و كشور با نماز، كشورى است نمونه، در آن مملكتى كه همه اهل نمازند از دزدى و غارت و چپاول خبرى نيست، در آن مرز و بوم كه مردمش در رابطه با نمازند از دادگسترى هاى عريض و طويل و عرض حال هاى بى محتوا و پرونده هاى جنايى و جزايى اثرى نيست، در آن آب و خاك كه نماز سايه افكن است، از نزاع و جنگ و جدل و طلاق هاى فراوان و شكايات مردم و فحشا و منكرات سراغى نگيريد.
كشور با نماز چرا براى حفظ مال و ناموس مردم احتياج به ادارات و مأموران با آن همه خرج گزاف داشته باشد؟ اگر همه ملت به حقيقت اهل نماز باشند زندان و زندانى براى چه؟ در ميان ملت با نماز، كسى از كسى آزار نمى بيند، بدهكار مال مردم را مى دهد و طلبكار از دست بدهكار آسايش و امنيت دارد.
عاشق نماز در حقيقت عاشق خداست و عاشق خدا، امر مولا را به كيفيتى كه مولا از او خواسته اجرا مى كند.
راستى نماز، عالى ترين محرك انسان به سوى حقايق و واقعيت ها است و سودى كه در دنيا و آخرت از نماز به آدمى مى رسد از برنامه ديگر متوجه انسان نيست.
تاريخ حيات نمازگزاران، تاريخ پر نور، پر حقيقت، پر منفعت و پر سودى است و آنان كه حقيقت توحيد را يافته بودند و حفظ آن را در گرو عمل صالح مى دانستند، عاشقانه با نماز برخورد داشتند و در احوالات آن بزرگواران آمده كه اى كاش همه عالم يك شب بود و آن شب را به نماز سپرى مى كردند!!
منبع : پایگاه عرفان