فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خوف از نقصان در عبادت


اين خوف ، يكى از عالى ترين مراحل كمال انسانى و از بهترين عوامل حركت بيش تر و به دست آوردن مقام برتر است . با كمك اين خوف ، انسان از عبادات و اطاعتِ مولا ، كوشش بيش ترى خواهد كرد و سعى خواهد نمود ، عباداتش واجد تمام شرايط باشد . كسى كه قلبش به نور شناخت حقّ منوّر گردد و خداى خود را به حقيقت بشناسد و به عظمت و بزرگى او راه بَرَد ، البتّه عبادت خود را هرچند زياد و خالص باشد ، در كنار بزرگى او ، كوچك ديده و به حساب نخواهد آورد . راستى در برابر عظمت بى نهايت در بى نهايت او ، انسان دچار وحشت شده و براى جبران اين وحشت ناچار است هرچه در توان دارد ، مصرف نمايد . انسان با آشنايى به قرآن و معارف الهى ، به اين نتيجه خواهد رسيد كه علم حضرت دوست به هر چيزى محيط است و هيچ ذرّه اى از ذرّات عالم هستى ، از دايره علم آن جناب بيرون نيست . با اين آشنايى و توجّه ، ناگهان به خود آمده و فرياد برمى آورد : آه شايد در خدمت من و عبادت و اطاعتم نقص وقصورى باشد كه من به خاطر محدود بودن علم و آگاهيم از آن بى خبرم و ممكن است اين نقص باعث شود كه عمل من مورد قبول حبيب من نشود و يا اگر نقصى نداشته باشد ،
عمل من در برابر بزرگى او ناچيز و يا هيچ است . با اين محاسبه انسان دچار خوف شديد مى شود وبراى جبران آن دست به اطاعت وعبادت هميشگى مى زند. از رسول خدا  صلى الله عليه و آله نقل شده ، وقتى در محراب عبادت مى ايستاد به پيشگاه حق عرضه مى داشت : ما عَرَفْناكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ وَما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ  . آن طور كه شايسته توست تو را نشناخته و به عبادت تو اقدام نكرده ايم ! ! عاشق او ، هرچه به او نزديك تر مى شود ، به عظمت و جلال او بيش تر پى مى برد و در اين صورت دچار خوف عظيم تر شده و عبادت خود را هرچند زياد باشد ناچيز مى بيند . به دنبال اين خوف كثرت عبادت هست ، تا وقتى كه سالك به مقام قرب نايل شده و به وصال و لقاى محبوب مى رسد . آن زمان است كه خوف او مبدّل به اَمْن گشته و به عالى ترين درجات انسانى دست يافته است . اين گونه سير و حركت و اين نحو شور و اشتياق و اين شكل خوف و كثرت عبادت را در وجود امام عارفان ، مولاى موحّدان ، سرحلقه عاشقان ، اميرمؤمنان  عليه السلام مى توان يافت . در اين زمينه بهتر است كه به گفتار « ضرار بن ضمره » عاشق دلباخته على  عليه السلام در برابر معاويه توجه كرد . معاويه به ضرار گفت : على را برايم توصيف كن ، ضرار گفت : مرا از اين برنامه معاف بدار ، معاويه گفت : هيچ راهى جز توصيف على ندارى ، ضرار گفت : اكنون كه ناچارم مى گويم : به خدا قسم ، شناخت على از درك عقل و انديشه ما بسيار دور بود . بر همه چيز توان داشت ، گفتارش ميزان شناخت حق و باطل بود و جز به عدالت حكمى از حضرتش صادر نگشت . از سراسر وجود او دانش و علم مى ريخت و تمامى نواحى هويّت و ماهيّتش گوياى حكمت بود . از دنيا و شكوهش وحشت داشت و با تاريكى شب انسى عجيب برقرار مى كرد اشكش به خاطر ترس از عظمت حق ، فراوان بود . هميشه در انديشه و تفكّر به سر مى برد و لباس زبر و خشن را دوست داشت و غذايش را جز نان جوين و مواد بسيار عادى كه لذّتى در آن نبود چيزى تشكيل نمى داد . به هنگامى كه بين ما بود با ما فرقى نمى كرد . از جواب هر خواسته مشروعى كه داشتيم امتناع نداشت ، وقتى از او دعوت مى كرديم اجابت مى فرمود . به خدا قسم با اين كه به او نزديك بوديم و او هم با ما نزديك بود ، ولى انگار از عظمت و بزرگى اش ياراى سخن گفتن با او را نداشتيم . اهل دين را فوق العاده گرامى مى داشت و با افتادگان نشست و برخاست مى نمود . در زمان حكومتش هيچ قدرتمندى از ترس عدالتش جرأت اعمال زور و سلطه اش را نداشت و هيچ ضعيفى از رسيدن به عدل على مأيوس نبود . خدا را به شهادت مى طلبم كه شاهد شب هاى على بودم ، زمانى كه پرده تاريك شب به رخسار جهان در مى افتاد و ستارگان در آسمان دنيا به جلوه گرى مى نشستند ، او محاسن خود را به دست مى گرفت و چون آدم مار گزيده به خود مى پيچيد و چون انسان غصه دار اشك مى ريخت و مى گفت : دنيا برو غير مرا گول بزن . خود را به من عرضه مكن و براى جلب من ، متوسّل به هفت قلم آرايش مشو . چه دور است ، چه دور است كه بتوانى مرا فريب دهى ، من تو را سه طلاقه كرده ام و جاى هيچ گونه رجوعى براى تو باقى نگذاشته ام مدّت تو بسيار كوتاه و خطرت براى فرزند آدم بزرگ است و عيش و خوشيت اندك . آه كه توشه ام براى سفر آخرت كم است واى كه عبادتم براى دفع وحشت از راهى كه در پيش دارم اندك است . ناگهان معاويه گريست و گفت : خدا رحمت كند ابوالحسن را ؛ كه به خدا قسم اين چنين بود . سپس گفت : اى ضرار ! حزن و اندوهت نسبت به او چگونه است ؟ گفت : مانند كسى كه فرزندش را در لانه اش سر بريده و گريه گلوگير او شده و از غصه آرام نمى گيرد و اندوهش به پايان نمى رسد !! گفتگوى حضرت سجّاد  عليه السلام با جابر در مسئله عبادت نوشته اند :  حضرت سكينه جابر بن عبداللّه انصارى را طلبيد و به او فرمود : شما مورد محبّت و احترام خانواده ما هستى ، از شما مى خواهم با برادرم حضرت سجّاد  عليه السلام ملاقات كرده و از خودت از او بخواهى در گريه و عبادتش تخفيف دهد ؛ زيرا همه ما بر جان او ترسناكيم !! جابر مى گويد : به محضر حضرت زين العابدين  عليه السلام مشرف شدم و خواسته خود را با آن بزرگوار در ميان گذاشتم . امام به خدمتكار خانه فرمود ، آن كتاب را بياور خدمتكار كتاب را به امام داد و حضرت سجاد  عليه السلام هم كتاب را در برابر من گذاشت و فرمود : در اين كتاب از عبادات پدرم على ياد شده است ، آن را بخوان تا از من تقاضاى كم كردن عبادت نكنى ، اى جابر ! عبادت من كجا و عبادت پدرم على كجا  . راستى چقدر عجيب است  مردى كه آن همه عبادت داشت ، امامى كه پس از نماز صبح سر بر سجده مى گذاشت و هزار بار مى گفت : «لا إله إلاّ اللّه حقّاً حقّاً ، لا إله إلاّ اللّه عبوديّتاً ورقّاً لا إله إلاّ اللّه إيماناً وتصديقاً»  . انسانى كه چهل سال پس از واقعه كربلا قسمتى از وقت شب خود را با كشيدن انبان غذا بر دوش ، به داد بينوايان مى رسيد ، آقايى كه سالى دوبار پينه هاى پيشانى و زانوى او را از كثرت ركوع و سجود قيچى مى كردند . بزرگوارى كه در تربيت انسان هاى والا ، با كمال قدرت و توان كوشيد . آن وقت عبادت خود را در برابر خدا آن قدر ناچيز مى بيند و اين چنين ناچيز دانستن عبادت در برابر عظمت حق او را به وحشت مى اندازد ؟ به  طور قطع اين خوف بهترين علّت رشد و كمال و اين خود نديدن از عالى ترين مراحل تواضع در برابر حق و خلق است . در شب عرفات از فضيل پرسيدند : حال اين مردمان را چگونه مى بينى ؟ گفت : همه آمرزيده اند اگر من در ميان ايشان نبودمى !!  استاد اخلاق ، مرحوم حاج شيخ محمود ياسرى  رحمه اللهمى فرمود : پيامبر اسلام  صلى الله عليه و آلهبه جبرئيل فرمود : از عجايبى كه ديده اى برايم بازگو . امين وحى گفت : در زمان هاى گذشته ، در حالى كه بنا بود به يكى از انبياى خدا نازل شوم ، عابدى را در جزيره اى ديدم كه با كمال شوق به عبادت حق مشغول بوده و از خدا مى خواست مرگش در حال سجده بر حق فرا رسد ! عبادتش را نيكو يافتم ، زمان بندگيش را چهارصد سال ديدم ، دعايش را مستجاب مشاهده كردم ، علاقه مند شدم وضع قيامتش را ببينم ، برايم اعجاب آور بود !
روز قيامتش نشان مى داد كه اعمالش مورد قبول حق واقع شده است ، به او خطاب مى رسد : « أُدْخُلْ جَنَّتى بِرَحْمَتى »  . عرضه مى دارد : « أَدْخُلُ جَنَّتَكَ بِعَمَلى »  . من به بهشت مى روم ولى با دلگرمى به عمل و عبادتم !  خطاب مى رسد : اى قاضيان دادگاه ! اكنون كه پاى معامله به ميان آمده است ،تمام نعمت هاى مادّى و معنويم را كه به اين عابد عنايت كردم با عبادتش بسنجيد ، چنانچه عبادت او گران تر آمد به بهشت رود و اگر نعمت هاى من گران تر شد به جهنم رود !! از نعمت بينايى شروع كردند ، اين نعمت از نظر ارزش خدايى بر تمام عبادتش سنگين تر آمد ، چون او را به سوى دوزخ بردند ، عرضه داشت : خدايا ! برنامه هاى ديگرى نيز داشتم كه محاسبه نشد، خطاب مى رسد چيست؟ مى گويد: اميد بر كرم تو ، حسن ظنّ بر عنايت تو و از همه بالاتر نياز و فقر و ناچيزى خودم . خطاب مى رسد او را از مسير عذاب برگردانده و به خاطر اميد و حسن ظنّش به بهشت ببريد ، چون در مسير بهشت قرار مى گيرد عرضه مى دارد : « أَدْخُلُ جَنَّتَكَ بِرَحْمَتِكَ » به خاطر رحمت تو داخل بهشت مى شوم . آرى ، بندگى هاى ما هر چند زياد باشد ، باز معلول لطف ، توفيق و عنايت اوست و بندگى ما كجا و عظمت و بزرگى و جلال او كجا ؟! بياييد ما نيز چون پيامبر بزرگ  صلى الله عليه و آله فرياد بزنيم :ما عَبَدْناكَ حَقَّ عِبادَتِكَ  . وچون على بن ابى طالب  عليه السلام ناله جانسوز برآريم كه :آه مِنْ قِلَّةِ الزّادِ وَبُعْدِ السَّفَرِ  .

بر گرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مراسم مولودی خوانی در مرکز علمی تحقیقاتی ...
بخش حوزوی در نمایشگاه قرآن با برکت وتاثیر گذار ...
حادثه کربلا اوج بندگی (1) تهران (بیت‌الزهرا) دهه ...
تفكر و انديشه در قرآن‏
اشاعه اسلام در هائیتی : سرزمینی که تاکنون تنها ...
مناجات عارفان
استاد حسين انصاريان:گوهر گران‌بهاي زن در صندوق ...
نفس مرکز خیر و شر
گزارش تصویری- مراسم سالروز شهادت امام رضا(ع)- ...
انتقاد شديد به بد حجابي وتذكربه مسئولان فرهنگي ...

بیشترین بازدید این مجموعه

علی (ع) مصداق پاکیها
اوج انسانیت
خیر
نماز
ورود حضرت استاد حسین انصاریان به استان خوزستان
نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت علمی استاد حسین ...
سخنراني مهم استاد انصاريان در روز شهادت حضرت ...
همایش شیرخوارگان حسینی برگزار شد+تصاویر
برنامه سفر استاد حسین انصاریان به کرمانشاه
گزارش تصویری- مراسم سالروز شهادت امام رضا(ع)- ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^