فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مؤمن و بلا


يكى از داستانش را براى خود من نقل كردند:

يكى از دنيا رفته هشتاد و دو سال هم بيشتر در دنيا زندگى نكرد، در مدتى كه اهل شهر با او برخورد داشتند دائم او شاد بود و مردم خيلى انتظار كشيدند كه يك بار او را متأثر ببينند اما نديدند، در ايام پيرى يك روز تا ساعت يازده دوازده ظهر او را غمناك ديدند، مومنين آمدند از او سوال كردند كه چه شده گفت: هنوز بعد از هفتاد سال در زندگى من حادثه اى رخ نداده، ناراحتم كه مولاى من رويش را از من بر گردانده، در اين گير و دار بود كه آمدند گفتند: پسر عمه تان از روى اسب افتاده و سرش شكسته، خنديد و شاد شد و گفت: مثل اينكه من عجله كردم و تهمت به پروردگارم زدم، شروع كرد به استغفار كردن.

روز بى حادثه روز خوبى نيست و عمر بى حادثه عمر خوبى نيست، ابتلا به آزمايش ها عين عنايت پروردگار است به بنده مؤمن، حضرت مى فرمايد:

اگر يك روز براى مومن حادثه نرسد، همان روز پروردگار او را محروم نمى كند، يادش مى رود كه ده تومانى اش در كدام جيبش بوده است، دست مى كند در جيب راستش مى بيند كه نيست، جيب بغلش مى بيند كه نيست، يك مقدار تكان مى خورد، نه اينكه براى مال ارزش قائل است، نه مال مومن در راه خدا است، اين طبيعت انسان است كه چيزى را كه دارد گم مى كند، ناراحت مى شود، همان ناراحتى را پيغمبر مى فرمايد: خدا برايش ثواب آن روزش قرار مى دهد و نمى شود مومن واقعى بى حادثه باشد.

ده سال پيغمبر در مدينه بيشتر نبودند در اين ده سال رهبر بزرگ اسلام هشتاد و دو بار جنگ هاى مختلف داشتند، روزى از يك جنگ برمى گشتند، مردم خيال مى كردند تمام شد، همين كه مى رفتند زن و بچه را مى ديدند، بلال صدايش بلند مى شد، الصلاه، همه مى ريختند مسجد، پيغمبر مى فرمود:

خبرگزاران ما خبر دادند فلان قبيله قصد حمله به مدينه دارد، فردا بعد از نماز همه آماده باشيد. روز به روز ابتلا، آزمايش، آن وقت از اين جنگ ها بر مى گشتند بعضى ها چشم نداشتند. بعضى ها پا نداشتند، بعضى ها لب نداشتند، بعضى ها را روى تخت انداخته بودند و برمى گرداندند، هيچ كس هم نمى آمد يواشكى در گوش يكى بگويد ثواب اين بيچاره ها را روز قيامت كى مى دهد.

«لَتُبْلَوُنَّ فى أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثيراً إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور»

از يهوديان، از مسيحيان و از مشركين سه مثلث شوم: كه در زمان ما همين كمونيسم است، اين هايى كه قائل به ماده اند، اين هايى كه در خدا، خدا تراشيدند، پروردگار مى فرمايد: از يهوديان از مسيحيان از مشركين،

«وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثيراً»

اذيت هاى بسيارى متوجه شماست، عليه شما ايجاد جنگ مى كنند. جاسوسى مى كنند، به مالتان لطمه مى زنند، و در سرزمينتان جنايت و جنگ افروزى مى كنند، احتكار مى كنند، پول از خارج وارد اينجا مى كنند و تمام اجناس اتومبيل و برنج را به هر قيمتى مى خرند، اذيت هاى گوناگون مى كنند كه ما شما را در برخورد با اين اذيت ها آزمايش مى كنيم كه آيا اهل خداييد، يا اهل شكم و عافيت طلبى هستيد، شما سر سازگارى با اوامر پروردگار داريد يا سر ناسازگارى.

قرآن مجيد مى فرمايد:

شما در مقابل اين سه خطر قرار داريد، البته براى رفع اين خطر بايد به انواع خطرات و حوادث دچار شويد، شما بايد در مقابل اين خطرات و اين مشكلات

صبر كنيد و از دايره دين بيرون نرويد، مرتكب خطاى فكرى نشويد، مرتكب خطاى زبانى نشويد، تقوا پيشه كنيد، صبر پيش بگيريد، يعنى ايستادگى در برابر حوادث، صبر و تقوى براى شما پيروزى مى آورد، اين وعده پروردگار است، از همين آيه استفاده مى كنيم كه صبر و تقوا از سرمايه هاى سنگين خداوند است كه در وجود انسان آفريده است.

هر دو حالت روانى است و اتفاقاً خداوند صبر و تقوا را به خودش نسبت داده است:

«يا اهل التقوى و المغفره»

صبور يكى از صفات خدا است، صبور يعنى ايستادگى، ثابت ماندن، با فشار حادثه از جا در نرفتن، تقوا هم از خدا است، حالا اگر كسى صبر نداشته باشد ديد پروردگار نسبت به او فرق خواهد كرد.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت بی برکتی خانه بی بلا
ادامۀ حكايت واعظ معروف
مرگ و عالم آخرت
ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا
باز شدن چشم عقل در متقين
لالايى جبرئيل براى امام حسين(ع)
ويژگى دوم مومن: صبر
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...
صدق صادقین - جلسه دهم
حقيقت چهارم: روزه، اعلان محبت واقعى به خداوند

بیشترین بازدید این مجموعه

پند شيخ ابوالحسن خرقانى به سلطان محمود
ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا
حكايت ابوسعيد ابوالخير
نمونه‏هايى از زنان تاريخ اسلام‏
باز شدن چشم عقل در متقين
توحید (1) - جلسه هجدهم – (متن کامل + عناوین)
حكايتي دربارة كظم غيظ
تهران/ حسینیهٔ محبان‌الزهرا/ دههٔ دوم ذی‌الحجه/ ...
تهران/ حسینیهٔ هدایت/ دههٔ سوم محرّم/ پاییز ...
نور حسین(ع) در خلقت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^