بينايان راه، و عالمان آگاه، و انديشمندان پاكدل، كتابهاى باعظمتى در مسايل اخلاقى نوشته اند، و اخلاق را در دو بخش حسنات اخلاقى و سيئات اخلاقى شرح داده اند. كبر و عجب و خودبينى را در باب سيئات، و تواضع و فروتنى و خاكسارى را در فصل حسنات به طور مفصل تفسير كرده اند.
گناه را محصول تكبّر انسان از حق، و توبه و انابه را ميوه ى شيرين تواضع و فروتنى در پيشگاه حق دانسته اند.
وضع ناهنجارى كه براى ابليس پيش آمد و او را به فرموده ى قرآن، گرفتار لعنت و رجم و طرد از حريم حق نمود، معلول كبر او در برابر امر خدا مى دانند، و توبه و قبول آن را از جانب خدا در ارتباط با آدم و همسرش، محصول تواضع و فروتنى او نسبت به حق به حساب مى آورند، و در اين زمينه نظر مى دهند. به خاطر اين كه تكبر باعث رانده شدن انسان از حريم حق، و دورى او از رحمت خدا مى شود، واجب است از تكبر كناره گرفت و به علت اين كه تواضع و فروتنى، انسان را به مقام قرب آراسته مى كند و او را به بندگى و عبادت مى كشاند، و او را وادار مى نمايد از گناهان و معاصى اش در پيشگاه حق عذر خواهى كند و اقدام به توبه نمايد، واجب است وجود خود را به خاكسارى در برابر حق زينت دهد و بر خاك باعظمت حريم دوست سر ذلت نهد، و با حالت خشوع و تواضع و چشمى گريان به جانب محبوب رود، و تعهد نمايد براى هميشه از گناه كناره گيرى كند و به جبران گذشته برخيزد.
خداوند مهربان به موسى بن عمران خطاب كرد:
يَابْنَ عِمْرانَ! هَبْ لِى مِنْ عَيْنَيْكَ الدُّمُوعَ، وَمِن قَلْبِكَ الخُشُوعَ، وَمِنْ بَدَنِكَ الخُضُوعَ ثُمَّ ادْعُنى فِى ظُلَمِ اللَّيالِى تَجِدْنى قَرِيباً مُجِيباً.
پسر عمران! به پيشگاه من از دو ديده ات اشك و از قلبت خشوع و از بدنت فروتنى بياور، آنگاه در تاريكى شبها مرا بخوان، نزديك و جواب دهنده ام يابى.
قرآن درباره ى ابليس مى گويد:
«قالَ ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ* قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيها فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ».
خداوند به او فرمود: تو را از سجده بر آدم چه برنامه اى مانع شد كه چون تو را دستور دادم انجام ندادى؟ پاسخ داد: من از او بهترم، مرا از آتش و او را از خاك به وجود آوردى، آتش كجا و خاك كجا؟
خداوند به او فرمان داد از اين مقام ملكوتى و هويت معنوى فرود آى، تو را نرسد كه نخوت و كبر به ميان آورى، از حريمم بيرون رو كه تو از زمره ى فرومايگانى.
قرآن، پستى و بدبختى و شقاوت و تيره روزى ابليس را ميوه ى تلخ تكبر او از فرمان خدا مى داند، كبرى كه باعث پستى و هلاكت و خروج او از حريم ملكوت شد. بنابراين انسان بايد از كبر بپرهيزد كه اين حالت شيطانى مانع او از اجراى فرمان خداوند است.
قرآن مجيد درباره ى آدم و همسرش مى فرمايد:
«قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ».
هر دو گفتند: خداوندا! ما بر خود ستم روا داشتيم، اگر ما را مورد مغفرت و رحمت قرار ندهى هر آينه از زيانكاران خواهيم بود.
قرآن، اقرار و اعتراف آدم و همسرش را به مخالفت با فرمان حق و طلب مغفرت و رحمت حضرت محبوب را كه امرى پسنديده و محمود است به عنوان بازگشت و توبه ى آدم مى داند، و در آيه ى 37 سوره ى بقره قبولى اين توبه را اعلام مى كند، ولى بايد به اين حقيقت توجه داشت كه اقرار و اعتراف و توبه و بازگشت به خدا محصول پرقيمت تواضع روحى و خشوع قلبى و سوز دل است، و چون از نظر علماى اخلاقى تكبر حجابى سنگين بين عبد و خدا، و تواضع و خاكسارى راهى هموار و درى باز بين انسان و حضرت حق است، و بقاى بر كبر گناهى عظيم، و دست برداشتن از نخوت واجبى بزرگ، و آراسته شدن به تواضع عملى ملكوتى، و به كارگيرى آن براى دست شستن از گناه و آراسته شدن به عبادت و بندگى، مسأله اى لازم و ضرورى است؛ بر اين اساس توبه از گناه كه در حقيقت نشان دادن تواضع به حريم حق و دور شدن از كبر و نخوت است، واجب اخلاقى است.
درباره ى كبر در روايات مى خوانيم:
عَن حَكيمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أبَا عَبدِاللَّهِ عليه السلام عَن ادْنَى الالْحادِ، فَقالَ: انَّ الكِبْرَ أَدْناهُ «1».
حكيم مى گويد: از حضرت صادق عليه السلام از كمترين مرتبه ى الحاد پرسيدم، در جواب فرمودند: كمترين مرتبه ى آن كبر است!
حسين بن ابى علا مى گويد: از امام ششم عليه السلام شنيدم كه فرمودند:
الكِبْرُ قَدْ يَكُونُ فِى شِرارِ النّاسِ مِنْ كُلِّ جِنْسٍ وَالْكِبْرُ رِداءُ اللَّهِ فَمَنْ نَازَعَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ رِدَاءَهُ لَمْ يَزِدْهُ اللَّهُ الَّا سَفالًا... «2».
كبر در بدترين مردم است از هر جنسى كه باشند، بزرگى برازنده ى حق است، هر كس با خداوند در رداى برازنده ى او به ستيزه برخيزد، خداوند جز پستى بر او نيفزايد.
امام باقر عليه السلام فرمودند:
العِزُّ رِداءُ اللَّهِ، وَالْكِبْرُ ازارُهُ، فَمَنْ تَنَاوَلَ شَيْئاً مِنْهُ اكَبَّهُ اللَّهُ فِى جَهَنَّمَ «1».
عزت روپوش خدا، و كبر همچون زيرپوش حق است، هر كس به يكى از آنها دست اندازد خداوند او را در جهنم سرنگون كند.
درباره ى تواضع در روايات مى خوانيم:
امام ششم عليه السلام فرمودند:
انَّ فِى السَّماءِ مَلَكَيْنِ مُوَكَّلَيْنِ بِالعِبادِ فَمَنْ تَواضَعَ للَّهِ رَفَعاهُ وَمَنْ تَكَبَّرَ وَضَعاهُ «2».
همانا در آسمان دو فرشته اند كه هر دو را بر بندگان گماشته اند، هر كس براى خدا فروتنى و خاكسارى كند او را رفعت دهند، و هر كه تكبر ورزد او را پست و ذليل نمايند.
رسول حق فرمودند:
فَإنَّ مَنْ تَواضَعَ للَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَمَن تَكَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ وَمَن اقْتَصَدَ فِى مَعِيشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَمَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ وَمَنْ اكْثَرَ ذِكْرَ المَوْتِ احَبَّهُ اللَّهُ .
همانا هر كه براى خدا فروتنى نمايد خداوند او را بالا برد، و هر كه تكبر نمايد خداوند او را پست و خوار كند، و هر كه در زندگى ميانه روى پيشه گيرد خداوند روزيش دهد، و هر كس ولخرجى نمايد خداوند عنايتش را از او منع كند، و هر كه زياد ياد مرگ كند پروردگار او را دوست دارد.
خداوند به داوود خطاب كرد:
يا داوُدُ! كَما انَّ اقْرَبَ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ المُتَواضِعُونَ، كَذلِكَ ابْعَدُ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ المُتَكَبِّرُونَ .
اى داوود! چنانكه نزديكترين مردم به خداوند فروتنانند، هم چنين دورترين مردم از خدا متكبرانند.
منبع : پایگاه عرفان