1ـ جناب اسماعیل فرزند ارشد حضرت امام صادق (ع) بودند. و به نزد پدر بسیار محبوب بودند. و به همین دلیل گروهی از شیعیان گمان کردند که امامت بعد از امام صادق (ع) به آن جناب منتقل شده است. این در حالی بود که جناب اسماعیل در زمان حیات امام صادق (ع) از دنیا رفت. و امام در مرگ او تشریفات خاصی را انجام داد. با پای برهنه و بی تابی او را تشییع کرد، و در تشییع جنازه جناب اسماعیل چند بار دستور داد، کفن را از روی آن جناب باز کردند، تا همگان بدانند که اسماعیل از دنیا رفته است. با این وصف، جمع زیادی از عقیده خود برگشتند. و اندکی معدود بر همان عقیده که امام بعد از امام صادق (ع) جناب اسماعیل است، باقی ماندند، فرقه ای از اسماعیلیه گفتند که درست است او مرده است ولی امامت به فرزندش محمد بن اسماعیل منتقل شده است. الآن اکثر فرقه اسماعیلیه بر این اعتقاد هستند.
2ـ حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام فرزند امام صادق (ع) و کسی است که از جانب ایشان و پدران ایشان و پیامبر اکرم (ص) و ایشان هم از طرف خداوند متعال او را به امامت منصوب نموده اند و بر امامت ایشان، نص صریح وارد شده است و شیعیان بینا و دانای عصر ائمه (ع) با همه سختی روزگار، و فشار قدرتمندان ستم پیشه، حجت خدا و امام خویش را شناسایی می کردند. البته گروه معدودی هم بر اثر جوسازیهای کاذب فریفته گشته و از طریق و جان حقیقت منحرف می شدند.
3ـ فرقه اسماعیلیه یا باطنیه یا قرامطه، امروز گروهی هستند که اعتقادات آنان بر مجموعه مسلمین پنهان و مخفی است. بعضی از اعتقادات آنان در مورد قیامت است که معاد را روحانی می دانند و معاد جسمانی را قبول ندارند. در مورد امامت هم عقاید ویژه ای دارند و جدولی از عصر حضرت آدم تاکنون برای امامت دارند که امامت در نزد آنان درجاتی دارند مانند: امام مقیم – امام اساس – امام متم – امام مستقر و امام مستودع و همچنین امام قائم بالقوه و امام قائم بالفعل – امام حسن مجتبی (علیه السلام) را امام مستودع و نه مستقر می دانند. و از آدم تاکنون شش دوره برای امامت قائل هستند که در هر دور امامان و انواع آنان مشخص شده است. البته اسماعیلیه خود را منتظر امام قائم (ع) می دانند و او را، آیا اسماعیل بن جعفر بن محمد (ع) می دانند که زنده است و در بلاد روم زندگی می کند و روزی ظهور می کند شریعت اسلام را نسخ می کند و شریعت جدیدی می آورد یا اینگونه نیست، بین خود آنان اختلاف است.
اسماعیلیه خود از گروههایی تشکیل شده است مانند نزاریه (قاسمیه) آغاخانیه – مؤمنیه ـ مستعلیه. تفصیل عقاید و افکار این گروه را می توان در کتاب ملل و نحل آیت الله جعفر سبحانی جلد هشتم، جستجو کرد.
منبع : حوزه نت