امر به معروف و نهى از منکر از اصول عملى اسلام و از مهمترين و عظيمترين فرايض دينى و آموزه عاشورايى حسينى است.
امر به معروف و نهى از منکر به منزله چراغى در دست انسان است که با انگيزه اصلاح و تعالى جامعه، چهره واقعى نيکىها و بدىها را به همنوعان خود نشان مىدهد.
لازمه ايمان حقيقي، رابطه و علاقه به سرنوشت يکديگر است و لازمه اين محبت و علاقه، امر به معروف و نهى از منکر مىباشد.
براى اجرا امر به معروف و نهى از منکر لازم است، معروف و منکر را شناخت و دانست که چه کارى در محدوده معروف قرار داد تا امر به آن لازم باشد و چه کارى در محدوده منکر قرار دارد تا نهى از آن واجب باشد.
افرادى که بدون شناخت صحيح مصاديق معروف و منکر، ديگران را امر و نهى مىکنند، نه تنها ممکن است خدمتى انجام ندهند، بلکه چه بسا باعث گمراهى ديگران نيز مىباشند.
هر آنچه که از نظر عقل و شرع واجب است امر به آن نيز واجب مىگردد و هر گفتار يا کردارى که عقلا قبيح يا شرعا حرام است، نهى از آن واجب است.
معروف نام هر کارى است که حسن آن توسط عقل و شرع شناخته شده و منکر نام کارى است که شرع و عقل آن را ناپسند مىشمارد.
هر عملى که موجب کمال و رشد آدمى شود و از نظر شرع و عقل ارزش شمرده شود، معروف و هر عملى که باعث انحطاط فرد و اجتماع گردد و ضد ارزش تلقى گردد، منکر ناميده مىشود.
قرآن از کارهايى که متصف به حسن هستند با کلمه معروف (يعنى کارهاى خوبى که براى همه مردم قابل شناسايىاند) و از کارهاى زشت به منکر ياد مىکنند. (يعنى بدىهاى نشاندار و همهکس ناشناس.)
کسانى که به اجراى اين فريضه الهى اقدام مىکنند، لازم است خود نيز داراى ويژگىهاى ارزندهاى باشند، تا کلام و سخن آنها در ديگران اثر بخشد و با بهکارگيرى روشها و شيوههاى صحيح تربيتى که موافق روح و طبع افراد است زمينه هدايت آنها را فراهم نمايد.
آنها لازم است تمام تلاش و کوشش خود را در راه تزکيه و تهذيب نفس به کار برده و به آنچه که مىگويند و يا قصد گفتنش را دارند عمل نمايند.
آنهايى که مىخواهند اين فريضه را انجام دهند، بايد با حالت نصيحت و ارشاد مرتکب گناه را هدايت نمايند، نه با حالت انتقامگيرى و خشونت که اين روش در اسلام پذيرفته نيست انسان بايد در امر و نهى خود احتمال تاثير بدهد. از اينرو اگر اطمينان داشته باشد که امر و نهى او تاثيرى ندارد وظيفهاى متوجه او نيست. امر به معروف و نهى از منکر جايگاه ممتاز و برترى و همچنين از نقش کليدى برخوردار است.
تبليغ وامر به معروف و نهى از منکر به دو روش مستقيم و غيرمستقيم امکانپذير است در حالىکه روش غيرمستقيم موثر و نافذتر است و اگر اين روش پشتوانه روش مستقيم نباشد آن روش کارايى و تاثير نخواهد داشت.
روش مستقيم همان تبليغ ظاهرى به وسيله گفتار و امثال آن مىباشد، اما روش غيرمستقيم اين است که مبلغ و يا امر و ناهى خود به آنچه مىگويد عامل باشد، لباس معروف را به تن کند و خويشتن را به اخلاق انبيا واوليا زينت دهد و از صفات جاهلان و اهل دنيا دورى گزيند، که عمل و رفتار چنين شخصى بيشتر از گفتار او ديگران را به سوى معروف و نيکىها فرا مىخواند و از منکر و زشتى باز مىدارد. زندگى بدون اهداف معنوى پوچ و تهى است. انسان وارسته زندگى را به جهت لذتهاى مادى آن نمىخواهد بلکه ارزش زندگى از نظر او به خاطر عقايد الهي، حفظ ارزشها و آرمانها و تلاش و کوشش در جهت تحقق آنهاست. زيباترين جلوه انسانيت، تلاش و مبارزه پيگير براى استقرار ارزشهاى الهى است. درادامه اين روند ارزشمند است که انسان به حيات طيبه الهى نايل مىشود اما انسانى که از اين موهبت الهى بىبهره است و براى حفظ منافع موهوم مادي، در مقابل بىعدالتى و زشتى سکوت مىکند، از سعادت معنوى محروم است و هرگز با ادامه اينگونه زندگى ذلتبار سعادت واقعى را درک نخواهد کرد. کسى که نسبت به ارزشهاى معنوى و مکتب بىتفاوت باشد و هيچگونه حساستى نسبت به آنها نداشته باشد و براى ايجاد معروف در جامعه و از بين بردن منکرات هيچ کوششى انجام ندهد، در حقيقت حيات معنوى و سعادت حقيقى را از دست داده است. امر به معروف و نهى از منکر به زمينهسازىهاى قبلى نيازمند است، يعنى اگر بخواهيم آثار امر به معروف و نهى از منکر را در جامعه مشاهده کنيم، لازم است مقدمات و وسايل اثر بخش در صول به آن آثار را فراهم نماييم و امکانات هدايت جامعه را فراهم نماييم. از بزرگترين وسايل تاثير قدرت و بسيج و سازماندهى نيروهاى آموزشديده و متدين و مومن است. سازمانى که موجب چنين تاثير و تحولى مىشود و سمبل اجراى فريضه امر به معروف ونهى از منکر مىتواند باشد،بسيج است. از آنجايى که بسيج از بدنه مردم و با آشنايى با روحيات اقشار مختلف جامعه و شيوههاى برخورد با آنها و با همکارى و يارى تودههاى مردمى و حزبالهى به اين کار اقدام نمايد شاهد موفقيتهاى چشمگيرى در اجراى اين فريضه الهى خواهيم بود.
منبع : روزنامه رسالت