عاشورا را زنده نگه داريد كه با نگه داشتن عاشورا كشور شما آسيب نخواهد برد.
تمام اين وحدت كلمه اى كه مبدأ پيروزى ما شد، براى خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگوارى و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد. سيد مظلومان يك وسيله اى فراهم كرد براى ملت كه بدون اينكه زحمت باشد براى ملت، مردم مجتمعند.
اين هماهنگى كه در تمام ملت ما در قصه كربلا هست اين بزرگ ترين امر سياسى است در دنيا و بزرگ ترين امر روانى است در دنيا.
تمام قلوب با هم متحد مى شوند. اگر خوب راهش ببريم. ما براى اين هماهنگى پيروز هستيم و قدر اين را بايد بدانيم و جوانهاى ما توجه به اين مسائل داشته باشند.
همين مساجد و همين روضه ها و همين روضه هاى هفتگى همين ها، همين ها توجه مردم را و همان هماهنگى را ايجاد مى كند.
اگر دولت هاى ديگر بخواهند يك هماهنگى بين تمام قشرها پيدا كنند ميسر نيست برايشان، با صدها ميليارد تومان هم برايشان ميسر نيست. ما را سيدالشهداء اينطور هماهنگ كرده ما براى سيدالشهدايى كه اينطور هماهنگ كرده اظهار تأسف نكنيم؟ ما گريه نكنيم؟
همين گريه ها نگهداشته ما را. گول اين شياطينى كه مى خواهند اين حربه را از دست شما بگيرند گول اينها را نخورند جوان هاى ما! همين ها هست كه ماها را حفظ كرده، همين ها هست كه مملكت ما را حفظ كرده.
حق پيروز است، حق پيروز است منتها ما رمز پيروزى را بايد پيدا كنيم كه رمز پيروزى ما چه بوده است و رمز بقاى شيعه در اين طول زمان، از زمان اميرالمؤمنين (ع) تا حالا ....
يكى از رمزهاى بزرگى كه بالاترين رمز است قضيه سيدالشهداء است ... اگر ما بخواهيم مملكتمان يك مملكت مستقلى باشد يك مملكت آزادى باشد بايد اين رمز را حفظ بكنيم.
اين مجالسى كه در طول تاريخ بر پا بوده است و با دستور ائمه (ع) اين مجالسى بوده است خيال نكنند بعضى از اين جوان هاى ما كه اين مجالس، مجالسى بوده است كه گريه در آن بوده است، حالا ما بايد گريه ديگر نكنيم. اين يك اشتباهى است كه مى كنند.
تقريباً ما به اين مرتبه رسيده ايم كه ملت ما يك دفعه يك انقلابى كرد و يك انفجارى درش حاصل شد كه نظير آن در هيچ جا نبود. يك ملتى كه همه چيزش وابسته بود و اين رژيم سابق همه چيز اين را از دست داده بود و همه شرافت انسانى اين كشور را از دست داده بود و همه چيز ما را وابسته كرده بود، يك دفعه يك انفجارى حاصل شد كه اين انفجار در بركت همين مجالسى كه همه كشور را، همه مردم را دور هم جمع مى كرد و همه به يك نقطه نظر مى كردند.
اينها اگر چنانچه ملى هستند- ما كار نداريم كه آيا به خدا هم كار دارند يا نه- اگر ملى هستند اگر كشورشان را مى گويند مى خواهيم اگر ملت را مى گويند كه ما مى خواهيم، اينها بايد دامن بزنند به اين روضه خوانى ها براى اينكه اين روضه خوانى ها اين ملت شما را حفظ كرده، اين روضه خوانى ها و مصيبت و گريه است كه كشور شما را حفظ كرده.
ملت ما قدر اين مجالس را بدانند. مجالسى است كه زنده نگه مى دارد ملت ها را، در ايام عاشورا زياد و زيادتر و در ساير ايام هم غير از اين ايام متبركه، هفته هاست و جنبش هاى اينطورى هست.
اگر بعد سياسى اينها را اينها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس بپا مى كنند و عزادارى مى كنند. اگر چنانچه ملت را بخواهند و كشور خودشان را بخواهند من اميدوارم كه هر چه بيشتر و هر چه بهتر اين مجالس بر پا باشد.
ملت ما را اين مجالس حفظ كرده. بيخود نبود كه رضاخان، مامورين ساواك رضا خان، تمام مجالس عزا را قدغن كردند، اين همين طورى نبود. رضا خان همچو نبود كه [بى جهت ] مخالف با اين مسائل بشود. رضاخان مامور بود، مامور بود به اينكه آنهايى كه كارشناس بودند آنهايى كه ملتفت بودند مسائل را، دشمن هاى ما كه مطالعه كرده بودند در حال ملت ها و مطالعه كرده بودند در حال ملت شيعه، مى ديدند آنها كه تا اين مجالس هست و تا اين نوحه سرائى هاى بر مظلوم هست و تا آن افشاگرى ظالم هست، نمى توانند برسند به مقاصد خودشان. زمان رضاخان قدغن كردند به طورى كه تمام مجالس در ايران قدغن شد. كارهاى خودشان را انجام دادند، دست اهل منبر را دست علما را بستند و نگذاشتند كه اينها تبليغات خودشان را بكنند و آنها تبليغات را از آن طرف شروع كردند و ما را به عقب راندند و تمام مخازن ما را به چپاول بردند. در زمان محمدرضا هم به همين معنا منتها با فرم ديگر، به فرم ديگر نه با آنطور سر نيزه، به يك جور ديگر اين طايفه را مى خواستند كنار بگذارند، حالا هم همان ها، منتها جوان هاى ما را بازى مى دهند همان مساله است، همان مساله زمان رضاخان است كه مجالس را او قدغن كرد.
شما گمان نكنيد كه اگر اين مجالس عزا نبود و اگر اين دستجات سينه زنى و نوحه سرائى نبود 15 خرداد پيش مى آمد. هيچ قدرتى نمى توانست 15 خرداد را آنطور كند، مگر قدرت خون سيدالشهداء و هيچ قدرتى نمى تواند اين ملتى كه از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرت هاى بزرگ براى او توطئه چيده اند، اين توطئه ها را خنثى كند، الّا همين مجالس عزا.
راهپيمائى، عزادارى را از شما نگيرد، عزادارى كنيد و با عزادارى راه برويد، همه با هم مجتمع بشويد به عزادارى. وقتى كلمه راهپيمائى پيش مى آيد خيال نكنيد كه معنايش اين است كه
عزادارى نمى خواهيم. ما از همين اسلام و مظاهر اسلام و شهداى اسلام مى توانيم كارهايمان را انجام بدهيم و الا نه توپ ما و نه تانك ما مقابله با تانك و توپ آمريكا ندارد، شوروى ندارد.
منبع : منبع: قيام عاشورا در كلام و پيام امام خمينى، (تبيان، آثار موضوعى امام، دفتر سوم) تهران: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ دوم، 1373.