بازخواني واقعه عاشورا در گفتگو با دکتر سيد حسن علم الهدايي دانشيار دانشگاه فردوسي
بارديگر محرم از راه رسيد و کوي و محلات سياه پوش شد و تکايا و حسينيه ها آماده برگزاري مراسم عزاداري شده اند. دوباره سخنراني ها و ذکر مصايب امام حسين (ع) و به راه افتادن دسته هاي عزاداري و سينه زني و اين عاشورا هم خواهد آمد و چون ديگر عاشوراها مي گذرد، بدون آنکه دريابيم چرا گفته اند «کل يوم عاشورا» و چرا گفته اند عاشورا يک مکتب است. چرا با اينکه اغلب ما ارادت خاصي به امام حسين (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) داريم اما تحت تأثير اين مکتب عظيم قرار نمي گيريم و تجلي آن را در زندگي مان نمي بينيم؟ شايد نکاتي در پديده عاشورا پنهان است که ما جوان ها آن را نمي دانيم و به همين دليل است که بهره اي از آن نمي گيريم. تنها آنچه از عاشورا به يادمان مي آيد،بغضي است که با شنيدن ذکرمصيبت امام و يارانش در گلويمان مي شکند. شايد امام قصد و رمزي در عاشورا براي ما در نظر گرفته است که اگر آن رمز را بدانيم بتوانيم مشکلات مان را بگشاييم و از صندوقچه شادي هاي زندگي به ثروت عظيم انسانيت و محبت خداوند دست پيدا کنيم. در جستجوي اين رموز پنهان گفتگويي ترتيب داديم با دکتر سيد حسن علم الهدايي که مي خوانيد.
• آقاي دکتر! بيش از 10 قرن از عاشورا مي گذرد ولي داغ آن همچون زخم تازه اي سينه سوز است، البته همه اينها منحصر به چند روز و هفته است. ردپايي از آن را در طول سال نمي بينيم. از اين محرم ها چيزي نمي آموزيم که در طول سال به يادمان بماند. چرا؟ آيا واقعاً تنها دليل زنده ماندن عاشورا شدت سختي هايي است که بر امام و خانواده اش وارد شده است؟
خير.من معتقدم عاشورا يک واقعه تاريخي گذرا و منفعل نيست بلکه پديده اي چند بعدي و پوياست ک براي امت اسلامي به خصوص شيعيان،يک سرمايه اجتماعي محسوب مي شود منتها براي اينکه بررسي کنيم چه اثر و پيامي در عاشورا هست که روي همه ابعاد سلامتي ما به خصوص سلامت معنوي مان تأثير مي گذارد بايد با رويکردي متفاوت آن را تحليل کنيم. اين واقعه پر از جنبه هاي مختلف آگاهي بخش است. مباحث اخلاقي،انسان شناسي، اجتماعي وحتي خيرخواهانه در نقطه اوج خود در عاشورا وجود دارد. درست است که عاشورا آموزه هاي عاطفي و تراژيک هم دارد که آنها هم در اوج خود وجود دارند اما نبايد از اين همه پيام،فقط به اينها اکتفا کرد. از ياد نبريم که هم جنبه هاي مثبت و ارزش هاي متعالي انساني و هم ذلت و خواري انسان ها در اوج خود،رو به روي هم قرار گرفته اند. تقابل جهل در برابر کمال آگاهي،خميرمايه نوعي معرفت و ايمان الهي، عاشورا را پديد آورد. ما مي توانيم از سلامت معنوي و آزادي هاي معنوي که در پيام عاشورا وجود دارد استفاده کنيم و به تعبير استاد مطهري رسالت انبيا در همين آزادي معنوي نهفته است. ما با شرکت در مجالس عزاداري حسيني و شنيدن آنچه گذشته است با روح اين مکتب، يعني مکتب عاشورا و انديشه هاي امام حسين(ع) رابطه برقرار مي کنيم چون معتقديم که عاشورا روح دارد و اين روح هميشه زنده است. قصد ما ايجاد نوعي ارتباط معنايي و دقيق است که بتواند در زندگي به ما آرامش بدهد زيرا زندگي سراسر معناست و اگر انسان بتواند اين معاني را بشناسد، در همه جنبه هاي زندگي موفق خواهد شد. پيام هاي پيدا و پنهان فراواني در پديده عاشورا وجود دارد که بايد با چشم و قلب باز آنها را دريافت کرد. از آن جمله توحيد و خداجويي ناب معناي عشق الهي و عاشق کل شدن در مقابل معناي جهل و جاهليت است. همچنين مقابله حق و باطل،مسؤوليت پذيري انسان در برابرخداوند، انسان هاي ديگر و جامعه اي که در آن زندگي مي کند، اميد به آينده و پيروزي، بازيچه شدن دين در دست جاهلان و دنياپرستان و بسياري معاني مترادف و متضادي که در صحراي کربلا،ميان دو قطب امام و يارانش و لشکرعظيم يزديان و جاهلان وجود داشت. واقعاً معاني مختلف اين واقعه در قالب کلام نمي گنجد و در گذر اين همه سال، هنوز هم براي ترجمه و بيان اين معاني ضعف هايي داريم.
• از ميان تمام آنچه شما اشاره کرديد،تنها چيزي که از دهه محرم و ذکر مصيبت امام حسين(ع) بيشتر به چشم مي آيد، جنبه هاي تراژديک و مظلوميت امام (ع) و يارانش است.
بله، متأسفانه اگر ما به معناي واقعي و حقيقت عاشورا پي نبريم و از پيام هاي عاشورا غفلت کنيم،فقط به بخش تراژديک موضوع که البته آن هم درجاي خود بسيار شديد بوده است، توجه مي شود و مردم را به سمتي هدايت مي کنيم که متأسفانه در بعضي از منبرها و عزاداري ها با غفلت از اين همه پيام، آنها به ياد غم و غصه هايشان مي افتند و به دليل اين سختي ها که شامل زندگي خودشان هم مي شود،گريه مي کنند. نبايد هدف ما از صحبت در مورد پديده عظيم عاشورا فقط به ذکر مصيبت و گرياندن مردم خلاصه شود. اگر اين اتفاق بيفتد، خصوصاً براي نسل جوان، اين سؤال پيش مي آيد که چرا براي اين واقعه عزاداري مي کنيم. گاهي هم فقط با ايجاد ظاهر و سر و صدا راه انداختن با صداي طبل و سنج و حفظ ظواهر کار و افتادن در ورطه چشم و هم چشمي بين تکايا، از حقيقت دور مي شوند، درحالي که به تعبير استاد مطهري«گريه کردن بر شهيد، مشارکت در حماسه شهيد است» و ما مي توانيم با بيان حقايق پنهان نهفته در عاشورا، کمک کنيم تا مردم با حقيقت و معناي واقعي قيام عاشورا نيز آشنا شوند. حتي نمازخواندن که از اولين واجبات ما است يک صورت ظاهر و يک باطن و روح دارد. خيلي ها ممکن است نسبت به نمازخواندن شرطي شوند و فقط عادت به اداي آن بکنند و از توجه به روح آن دور شوند. وقتي که به روح و معناي يک حقيقت توجه نشود، اثرگذاري آن به مرور زمان از بين مي رود. به عقيده من توده مردم در چگونگي برگزاري مراسم محرم و اجراي آن مقصر نيستند بلکه متوليان برگزاري اين مراسم هستند که بايد مسير درست را به مردم نشان دهند. کساني که در سينما و تلويزيون برنامه سازي مي کنند،نويسندگان و متفکران بايد مسير درست را به مردم نشان دهند. اگر اين هدايت ها و انتقال پيام ها درست انجام نشود، عزاداري ها و مراسم محرم دچار انحراف از مسير اصلي خواهد شد و اين بر حقيقت پديده عاشورا تأثير مي گذارد.
• لطفاً شما به عنوان يک استاد دانشگاه و محقق امروز از طريق اين رسانه قسمتي از اين پيام ها را به مردم انتقال دهيد.
اگر بخواهيم به پيام هاي ماندگار و مؤثر واقعه عاشورا توجه کنيم،بايد به سخنان و صحبت هاي خود امام(ع) در برابر دشمنان،ياران و خانواده اش دقت کنيم. همچنين بايد پيام هاي بازماندگان واقعه عاشورا مثل حضرت زينب(س) و امام سجاد(ع) را هم به دقت بررسي کنيم. به عقيده من پيام هاي بسيارماندني و کاربردي در اين سخنان نهفته است که راه درست زندگي را به مردم آموزش داده است.
نويسنده: فائزه حاجي محمدي
منبع : نشريه سلامت(ويژه نامه محرم) ،شماره 250