فارسی
پنجشنبه 04 مرداد 1403 - الخميس 17 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

آمد آن ماه ...ازقاسم رسا

آمد آن ماه ...که خوانند مه انجمنش

جلوه گر نور خدا از رخ پرتو فکنش

آیت  صولت و مردانگی و شرم و وقار

روشن از چهره تابنده و وجه حسنش

آنکه آثار حیا جلوه گر از هر نگه اش

وانکه الفاظ ادب تعبیه در هر سخنش

همچو پروانه دلباخته از شوق وصال

انچنان سوخت که شد بیخبر از خویشتنش

خواست دستش که رسد زود به دامان وصال

شد جدا زودتر از سایر اعضا ز تنش

کوته از دامنت ای شاه مکن دست " رسا "

از کرم پاک کن از چهره غبار محنش


منبع : قاسم رسا
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ای شفای دردهای من حسین از سید حبیب حبیب پور
غوغای غم ازحبیب اللّه‏ چایچیان (حسان)
غفلت اگر که دامن ما را رها کند از جواد حیدری
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
دست خالی از علی دهقانی
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
تجسم نور از خدیجه پنجی
اشک گل کرد از علی انسانی
نخل های تشنه ازدوستعلی دهقان
شمع‌ها از پای تا سر سوخته از غلامرضا سازگار

بیشترین بازدید این مجموعه

احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
اشک گل کرد از علی انسانی
نیستان درنیستان داغداری از غلامرضا کاج
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
نسیم و نیزه و آن گیسوی سبکبالت از یوسف رحیمی
شمع‌ها از پای تا سر سوخته از غلامرضا سازگار
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
غفلت اگر که دامن ما را رها کند از جواد حیدری
دست خالی از علی دهقانی
ای شفای دردهای من حسین از سید حبیب حبیب پور

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^