پرده پوشى خدا و بى حيايى بنده
« و أستُر إليكَ سوءً بعد سوء و قبيحا بعد قبيح »
چقدر گناه مىكنى؟ من پرده مىپوشانم، مىگويم: مردم و زن و بچه، پدر و مادرش، رفقايش باخبر نشوند آبروى بندهام نرود.
بدىهايت يكى و دوتا هم كه نيست. هر روز و شب، محرم و صفر، هر روز بدى و كار قبيح كردى.
اين جمله ديگر خيلى سوزنده است و آدم را مىكشد: بنده من!
« أنا أستحيى مِنك و أنت لا تستحيى مِنّى »
من كه ديگر از تو خجالت مىكشم اما تو از من حيا نمىكنى.
منبع :
English