لطفا منتظر باشید

نداى هر روزه خدا با بنى آدم


يك گفتگوى عجيبى پروردگار بزرگ عالم با ما دارد. چه گفتگوى پرسوز و جگرسوزى است:

« يابن آدم! فى كل يوم يأتى رزقك و انت تحزن و ينقُص من عمرك و أنت لا تحزن »

مردم! هر روز دارى به طرف تمام شدن عمر مى‏روى، اما توجه ندارى، دو سال، ده سال، بيست سال گذشت.

هر روز دارم صبحانه و ناهار و شام تو را مى‏دهم، ولى از من تشكر نمى‏كنى. خوابى، غافلى، نمى‏دانى كه هر يك لقمه‏اى كه سر اين سفره مى‏آورم، چند ميليارد چرخ را گردانده‏ام تا اين يك لقمه را براى تو فراهم كردم.

« لابقليل تقنع »

چرا به كم قناعت نمى‏كنى و خودت را به آب و آتش گناه و غصب و حرام مى‏زنى؟

« و لا بكثير تشبع »

چرا روزيت فراوان هم كه مى‏شود، اعلام سيرى نمى‏كنى و باز هم مى‏گويى مى‏خواهم؟

منبع :
برچسب ها :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه