فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ديدن گرگ مادر و پذيرايى از او


كنار باغ هم آغل گوسفندهايم بود، جلو آمدم، ديدم نه، عكس العملى نشان نمى دهد، زنده هم هست، نمرده، نزديك او رسيدم، ديدم مقدارى شكمش را بلند كرد و زير شكمش چهار پنج تا بچه گرگ است كه تازه آنها را زاييده بود.

هيچ چيزى گيرش نيامده بود، گرسنه، بچه ها يك مرتبه شروع به ناله كردن كردند، و حالت چشم اين گرگ برگشت، مثل اين كه مى خواست با چشمش به من بگويد: دستت درد نكند، ما بيچاره بوديم، من تازه زاييدم، بچه هايم گرسنه هستند.

سينى را گذاشتم. گرگ لقمه لقمه برداشت و اول در دهان بچه هايش گذاشت، مادر است.


منبع : پايگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رمز موفقيت ابن ‏سينا
روايتى در ديدار بزنطى با امام رضا عليه السلام
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
خشم پروردگار بر حرام خواران‏
طهارت جوارح
حكايت ابوسعيد ابوالخير
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
ادامۀ حكايت واعظ معروف
مرگ و عالم آخرت
ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا

بیشترین بازدید این مجموعه

نفس - جلسه چهاردهم
صدق صادقین - جلسه دهم
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
حقيقت چهارم: روزه، اعلان محبت واقعى به خداوند
تعليم خودشناسى از طريق انبيا و ائمه عليهم ...
خدمت و عبادت پنهانى
زيان پرخورى‏
ديدن باطن افراد با نور الهى
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
طهارت جوارح

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^