فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

قصه عشق ازنصراللّه‏ مردانی

آنچه درسوگ تو ای پاک تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه، چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثه تلخ چه دید
که زمان مویه کنان از گذر خاک گذشت
سرخوشید بر آن نیزه خونین می گفت
که چه ها بر سر آن پیکر صد چاک گذشت
جلوه روح خدا در افق خون تو دید
آنکه با پای دل از قبله ادراک گذشت
مرگ هرگز به حریم حرمت راه نیافت
هر کجا دید نشانی ز تو چالاک گذشت
حرّ آزاده شد از چشمه مهرت سیراب
که به میدان عطش پاک شد و پاک گذشت
آب شرمنده ایثار علمدار تو شد
که چرا تشنه از او این همه بی باک گذشت
بر تو بستند اگر آب، سواران عرب
دشت دریا شد و آب از سر افلاک گذشت
با حدیثی که ملائک ز ازل آوردند
سخن از قصه عشق تو زلولاک گذشت


منبع : نصراللّه‏ مردانی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

هفتاد و دو ماه... از محمدرضا آقاسی
شكايت دل از علي ناظمي
از حنجره خسته زینب علیهاالسلام
قصه عشق ازنصراللّه‏ مردانی
اگر چه باغ پر از لالة تو پرپر شد ازمصطفی محدثی ...
سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی
در این غروب خون فشان از سید حبیب حبیب پور
غزل عاشورایی از بابا فغانی شیرازی
مردی رشید از عبدالرحیم سعیدی راد
سوار سرخ از محمدحسین انصاری نژاد

بیشترین بازدید این مجموعه

غزل عاشورایی از بابا فغانی شیرازی
قصه عشق ازنصراللّه‏ مردانی
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
از حنجره خسته زینب علیهاالسلام
در این غروب خون فشان از سید حبیب حبیب پور
سوار سرخ از محمدحسین انصاری نژاد
مردی رشید از عبدالرحیم سعیدی راد
یادم آمد از سید حمیدرضا برقعی
هفتاد و دو ماه... از محمدرضا آقاسی
سر بریدند آسمان را در زمین از افشین یداللهی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^