زین سبب تنگ شد جهان بزرگ *** که جهان تنگ بود و مرد سترگ
اما عشق ، حضرت ابوالشهداء حسین بن علی (ع) را عصر خاصی که سهل است تما تاریخ نیز تنگ وکوچک است ، اوابر مردی بود که غریب زیست وغریبانه نیز شهید شد وهنوز هم که هنوز است تاریخ حق اورا اداء نکرده است .
او اززمین وزمان بزرگ تر بود نه تنها از عصر و روزگارش جلوتر می رفت ؛ بکله از فردا های دوردست نیز فراتر بود ، حسین (ع) حتی درزمان رسول اسلام (ص) نیز غریب بود وبا رحلت آن حضرت این غربت صد چندان شد .
چند صباحی از رحلت جانگداز جدش نگذشته بودکه مادرش صدیقه طاهره (س) شهید شد وحسین (ع) که آن روزها کودکی ۸-۷ ساله بود داغ مادر دلش را گداخت وپس از مادر ، امام حسین (ع) وبرادر بزرگوارش امام حسن (ع) تنها کسانی بودند که ازقعر غربت علی (ع) آگاه بودند واین غربت همچنان ادامه داشت تا آنجا که تاریخ تحمل علی آن عدل مجسم وکمال مصمم را تاب نیاورد ودرمحراب محبت غرق درخونش کرد وبه این هم بسنده نکرد ، امام حسن آن ‹‹ کوثر مهدور ›› ۱ را نیز شهید کرد اینجا بود که غربت امام حسین (ع) به اوج خود رسید ولی امام (ع) خم به ابرو نیاورد وباتوکل به خدا این غربت بزرگ را نیز بیش از ده سال تحمل کرد .
آری حسین علیه السلام همیشه غریب بود زیرا که بزرگتر اززمان وفراتر از تاریخ بود واین همان درد بزرگی است که همیشه گریبان گیر نوابغ روزگار و ابر مرد ان تاریخ بوده است ، امام علی (ع ) دومین شخصبت بزرگ عالم انسانیت ازاین غربت چنین می نالید وخطاب به مردم ، مردمی که اکثریت قریب به اتفاق انسانها را تشکیل می دهند ، می فرمود :
انی اریدکم الله وأنتم تریدوننی لأنفسکم ، مردم ! من شما رابرای خدا می خواهم ودوست دارم شما راتاخدا پیش ببرم ولی شما مرا برای خود می طلبید ومی خو اهید تا حضیض ذلت به زیر بکشید ، اما هیهات … ۲
الناس عبید الدنیا والدین لعق علی ألسنتهم یحوطونه ما درت متائشهم ، فإذا محصول با لبلإ قل الدیانون .۳
مردم دربند دنیا وبرده درهم ودینارند ودین چیزی جزلقلقه زبانشان نیست ، بادین تا آنجا هستند که بتوانند دنیایشان را بچرخانند وزمانی که هنگامه امتحان وابتلاء پیش آید ، دینداران خیلی اندک می شوند .
بلای بزرگ آن حضرت چیزی جز غربت اونبود ، امام علیه السلام چنان غریب بودکه بزرگانی چون ابن عباس و… نیز اورا درک نمی کردند ودرمقام نصیحت برمی آمدند که یا حسین این راه را مرو! که کشته می شوی وامام به هریک از آنها جوابی که درخور شأنشان باشد می داد وبه راه خود می رفت . توگوئی بازبان بی زبانی می خواست به آنها بگوید :
آن که می گویم به قدرفهم توست *** مردم اندر حسرت فهم درست
آری بزرگان نیز اورا درک نمی کردند واین دردکمی نیست که انسان ببیند که کسی حرف اورا نمی فهمد ، بلکه برعکس هم می فهمد!!
غربت امام حسین (ع) چنان عمیق بود وهست که انسان بی اختیار به یاد شعری می افتد که می گوید:
هیچ کس ازقعرتو آگاه نیست *** خلق را یاری سرالله نیست
تو بزرگی خاک میدان تو نیست *** آسمان را تاب جولان تو نیست
تا زمین ازغربتت آگاه شد *** قطره ای از آن چکیده وماه شد
امام حسین علیه السلام غریب بود واز این همه غربت دیگر دلش به تنگ آمده بود وچنان درآتش اشتیاق می سوخت که تنها خدا می داند وبس .
حضرت دراین خصوص می فرماید :
اشتیاق من به شهادت ، بیش از آن اشتیاقی است که یعقوب (ع) به دیدار فرزندش یوسف داشت .۱
پیشوای شهیدان عمری را درآتش اشتیاق سوخته وبا این غربت بزرگ وژرف ساخته بود وآن روز که پنجاه سا ل از فراق جدش رسول اکرم (ص) می گذشت این اشتیاق بیش از حد زیاد شده بود ، دیگر طاقتش طاق گشته وخدا خدا می کرد که ازخراب آباد دنیا پربگیرد وپروازکند ، پرواز تا بردوست ، پروازتا پیش خدا .
وکربلا عرش این عشق غریب وسکوی این پرواز عجیب شد ، گوئی این زمین بزرگ از غربت آن حضرت آگاه شده بود که توانست درآسمان عشق وحماسه ، ماه گردد ، ماهی که خورشید درکنار اوشمع کوچکی نیز نمی توان باشد .
کربلا میزبان مهمانی شده بودکه صفای مروه وصفا وعزت مقام ابراهیم بود ومی رفت که ذبح عظیم منای عشق گردد مهمان غریبی که تنها خدای کعبه اورا می شناخت واگرکعبه می دانست اوکیست سرخم می کرد وپای اورا می بوسید .
لویعلم البیت من قدجاء یلثمه *** لظل یلثم منه ماا ألقدم
به هیچ وجه مبالغه نکرده است آنجا که بزرگ فقیه شیعه، مرحوم سید بحرالعلوم گفته است :
ومن حدیث کربلا و الکعبه ی *** لکربلا بان علوالرتبه ی
آخر چرا چنین نباشد مگر کعبه وجودش را مدیون کربلا ومرهون کربلاها نیست ؟
اگر کربلا وکربلاها نبودند از کعبه هیچ خبری نبود، بگذار کج اندیشان هرچه می خواهند بگویند .
مگر پیامبر (ص) نفرمود : حسین منی وانا من حسین .
مگر یزید نمی خواست تیشه به ریشه اسلام بزند وفاتحه دین وقرآن وکعبه را بخواند ؟
آری اومی خواست دین محمد (ص) رانابود ونام ویاد رسول الله را ازخاطره ها محو کند وخود ، زمانی که سرمست غرور و بی عقل از شراب انگور بود پرده از چهره خویش برداشت وخود را رسوا کرد ومستانه نعره زد که:
لعبت هاشم با لملک ولا *** خبر جاء ولا وحی نزل
اگر حماسه کربلانبود، امروز نه تنها از کعبه وحل وحرم خبری نبود، بلکه مقام ابراهیم وجلال وجمال دیگر پیامبران الهی نیز از بین رفته بود .
امام حسین (ع) با شهادت خویش اصول ادیان آسمانی را بیمه کردوبه اسلام وانسانیت حیات تازه بخشید .
وروزی که امام (ع) وارد کربلا می شد بخوبی می دانست که سرانجام این قیام چه خواهد شد وکربلا چه جایگاه بزرگی درمیان انسانهای بیدار وآزاده خواهد یافت روزی که سید الشهدا (ع) باورود خویش به صحرای نینوا ، کربلا را وسعتی از فرش تا عرش بخشید ، نیک می دانست که روزی این کربلا ، کعبه آمال عارفان وسکوی معراج عاشقان خواهد شد ، حضرت پرسید اسم این صحرا چیست ؟
زهیر، یکی از یاران باوفای امام حسین (ع) جواب داد : به این سرزمین طف می گویند .
امام علیه السلام فرمود: آیا اسم دیگری نیزد ارد ؟
زهیر جواب داد : بلی به اسم کربلا معروف است ، حضرت فرمود :
خدایا به تو پناه می برم از کرب وبلا ۱ …
وهنگامی که می خواست هنگامهبزرگ تاریخ را به پاکند وکربلا را برای ابد ، خاستگاه نور وعشق قراردهد ، منطقه وسیعی را از اهالی نینوا وغاضریه ، به شصت هزار درهم خرید وآن را به مردم آنجا بخشید به شرط این که زائران قبرش را به مرقدش راهنمائی کنند ودرپذیرائی مهمانان حضرتش مضایقه نکنند .۲
پی نوشت:
۱- کوثری که درزمین وزمان جاری وجوشان است ونیز نام کتابی تحت عنوان ‹‹ الامام الحسن الکوثر المهدور›› ازنویسنده ‹‹ علی نبراش ومبراس ›› و‹‹ الامام الحسین فی حله البرفیر››، ادیب معروف عرب، سلیمان کتانی .
۲-نهج البلاغه ، خطبه ۱۳۶.
۳-بلاغه الحسین ، ص۳۰۴، به نقل از کشف الغمه .
۱-بلاغه الحسین ، خطبه۲۳، ص۱۴۴.
۱-مقتل الحسین ، مقرم ، ص۱۹۲.
۲-مجمع البحرین ، زیر کلمه کربلا .
منبع : سبطین