فارسی
سه شنبه 22 آبان 1403 - الثلاثاء 9 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال شیرازی

دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه
آمد برون ، به یاری آن شاه بی سپاه


بی تاب چون دل از بر زینب فرار کرد
آمد چو طفل اشک روان، در کنار شاه


کای عم تاجدار، به خاک از چه خفته‌ای ؟
برخیز از آفتاب بیا تا به خیمه گاه


نشنیده‌ای مگر سخن عمه را چو من؟
تنها ز خیمه آمده‌ای نزد این سپاه


هر کس که آب خواست دهندش به تیغ، آب
باز گرد سوی خیمه و آب از کسی مخواه


می‌گفت و می‌گریست، که دژخیمی از ستیز
تیغی حواله کرد به آن ماه دین پناه


آن طفل، دست خویش سپر کرد پیش تیغ
دست اوفتاد از تن معصوم بی گناه


بی‌دست، جان سپرد به دامان عم خویش
چون ماهی به لجّه‌ی خون مانده در شناه


می‌داد جان به دامن شاه الغیاث گوی
می‌کرد شاه تشنه به حیرت بر او نگاه


منبع : وصال شیرازی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

فراز منبر نی قرص ماه می بینم از سعید بیابانکی
سرخ‌ترین ستاره
مهرگی ازمحمدعلی مجاهدی
بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز از محمد پیله ور
آب بقا از علی انسانی
دارد دوباره حال و هوا فرق می کند از مهدی صفی یار
دلم به یادتو ای دوست خلوتی دارد از وحشی بافقی
داغ حسین(ع)
بند چهارم ترجیع بند محتشم کاشانی درباره امام ...
کاروانی زخم‏دیده

بیشترین بازدید این مجموعه

بعد از چهل روز...ازمطهره عباسیان
مهرگی ازمحمدعلی مجاهدی
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
تحليل ادبی خطبه حضرت زينب(س) در كوفه
شعر کوچولو از قادر طراوت پور
فراز منبر نی قرص ماه می بینم از سعید بیابانکی
ستون آسمان از مهدی طهماسبی دزکی
الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) از سید هاشم نبی ...
ما حلقه به گوش عشق روح افزاییم از محمود شاهرخی
از آب هم مضایقه کردند کوفیان از محتشم کاشانی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^