پس، قرآن با طبيعت زندگى موافق است. قرآن كتاب بهداشت نيست، اما به تناسب مسائل بهداشتى را نيز طرح كرده است. خدا خوردن بعضى گوشت ها را براى انسان ها حرام كرده و دستور داده گوشت حيوانى كه خفه شده يا از بلندى پرت شده يا مرده را نخورند و به گوشت خوك و سگ لب نزنند. [14] اين دستورات از آن روست كه خوردن اين گوشت ها با طبيعت و فطرت انسانى موافق نيست و براى انسان مضر است. حتى در خوردن گوشت حلال هم سفارش كرده كه حد تعادل را نگه دارند، مبادا خلق وخوى حيوانات را پيدا كنند.
همين سازگارى و توافق قرآن با طبيعت و عقل انسانى است كه بزرگانى چون على، عليه السلام، و فاطمه زهرا، عليها السلام، كه از همه ملائكه و جن و انس عاقل ترند، در برابر فرامين آن سكوت مى كنند و بى چون وچرا آن را مى پذيرند. به سبب همين سازگارى است كه سخن و كلام بسيارى از دانشمندان علمى با فرمايشات قرآن سازگار است؛ مثلا، در قرآن مى ببينيم كه خداوند به حضرت ايوب، عليه السلام، مى فرمايد:
«فاغتسل فى الماء البارد».
و امروزه دانشمندان به هزار تجربه و آزمايش به اين حقيقت رسيده اند كه آب سرد تب را فرو مى كاهد و آرامش اعصاب به همراه مى آورد.
اين مقدمه كوتاهى بود براى تبيين سازگارى قرآن با عقل و طبيعت كه در گفتارهاى بعدى به تفصيل بدان خواهيم پرداخت.
منبع : پایگاه عرفان