اميرمؤمنان عليه السلام دربار وضعيت سى و چند ساله زندگى حضرت عيسى عليه السلام در نهج البلاغه مى گويد: تا روزى كه آن حضرت به طرف خدا صعود كرد، كفش او پوست پا و لباسش از كهنه ترين لباس ها بود. و غذاى چرب سفر او، علف شيرين بيابان بود، و بستر نرم خواب او در شب غير بارانى، خاك بيابان بود، و در شب بارانى، سنگلاخ هاى ميان غارها بود. عيسى بن مريم عليه السلام با كنار ماندن از تمام برنامه هاى مادى، به خاطر تعديل طغيان در ماديگرى، بدين هيأت و كيفيت، زندگى مى كرد.
اما بعد از سى و سه سال، يكى از ايمان آورندگان به او و يهوديان و ماديگران تاريخ آن روز با هم بنا گذاشتند كه او را در شبى در يكى از باغ هاى فلسطين از بين ببرند، و همان طورى كه پروردگار بزرگ به آن اشاره كرده «2»، زمانى كه مأموران براى گرفتن و كشتن او آمدند، خود آن خاينى كه از مؤمنين همرا او بود، ولى در خفا، همكار زيرزمينى يهود به شمار مى رفت، به شكل او گرديد و مأموران او را به جاى حضرت عيسى به دار كشيدند و كشتند، و خداوند عبد صالح خود را به طرف خويش برد. عيسي عليه السلام رفت و آنچه از عيسى باقى ماند، قانون هست. قانون عيسي عليه السلام همان خط سيرى را مى خواهد بپيمايد كه عيسى بن مريم عليه السلام پيموده است. ستمگران، زرداران، زورداران، زمين داران، شهوت رانان و فئودال ها، در تمام مناطق مسكونى و محل هاى زندگى همان موانعى را در مقابل انجيل ايجاد كردند كه پيش تر در مقابل خود عيسى بن مريم عليه السلام ايجاد كرده بودند.
منبع : پایگاه عرفان