قدرت عشق، عاشق را براى رسيدن به معشوق حركت مى دهد. البته معشوق نيز عاشق را راهنمايى مى كند كه اگر مى خواهى به من برسى:«فَمَن كَانَ يَرْجُواْ لِقَآءَ رَبّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صلِحًا»
اين گونه به من مى رسى. عشق از يك طرف به عاشق حركت صعودى مى دهد، مى گويد: برو تا به او برسى. وجدان نيز از طرف ديگر او را نگه مى دارد كه سقوط نكند و به پستى ننشيند و به زباله تبديل نشود.
همه جنس هايى كه در بسته بندى هست، به آن ماده نگهدارنده مى زنند، شير، پنير، ماست و همه خوردنى هاى بسته بندى شده. عشق حركت مى دهد و وجدان نگهدارنده است، كه از اين حركت عقب گرد نكند. كمال اين عشق و وجدان در حضرت يوسف عليه السلام موج مى زد.زليخا ديگر كيست؟ حضرت يوسف عليه السلام زيباى مطلق را تماشا مى كند. قدرى گوشت و پوست و استخوان كه در كنار هم چيده شده اند، به نام زليخا، اين كه زيبايى ندارد؟ ذره اى رگ، عصب، ابرو، چشم، لب، دهان و دندان در برابر زيباى مطلق، چه جاى تماشايى دارد؟! ايشان دائم از اين زن نفرت دارد؛ چون پشت اين زيبايى ديو را مى بيند.
ذكر مناجات با پروردگار
از قول شما شعر عاشقانه اى نيز براى خدا و خطاب به او ذكر كنم:
اى كوى تو قبله روانم روى تو بهشت جاودانم
من غير تو كس نمى شناسم شوق رخ توست جسم و جانم
از درد فراق گر غمينم از ياد وصال شادمانم
عشق است تمام هستى من شوق است هويت عيانم
مفتون تو يار مهربانم مجنون تو ماه دل ستانم
گر سوزى و گر نوازى اى دوست از درگه خويشتن مرانم
هر چه گفتيم جز حكايت دوست در همه عمر از آن پشيمانم
تو شاهد بودى كه من به جاهاى زيادى رفتم و درِ بسيارى از خانه ها را زدم، با افراد زيادى رفاقت كردم، اما همه اين ها ضرر و خسارت بوده است. همه يا به من ظلم كرده اند، يا پشت سر من غيبت كرده و يا به من تهمت زده اند، در حالى كه همه خيرها و خوبى ها نزد تو بوده است، حتى در قرآن به ما پيغام دادى كه با همه بدى هايى كه داريد، بياييد، شما را مى بخشم و قبول مى كنم، و ما حالا آمديم.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
منبع : پایگاه عرفان