خداى زبانها از اداى ثنايت آنچنان كه شايسته عظمت توست كوتاه است،و خردها از درك ژرفاى جمالت ناتوان است،و ديده ها از تماشاى بزرگيهاى ذاتت درمانده است،براى خلق راهى به سوى شناسايى ات جز ناتوانى از شناخت قرار ندادى،خدايا ما را از كسانى قرار ده كه شاخسارهاى اشتياق به سويت در بوستانهاى سينه هايشان استوار و پابرجا شده است و سوز عشقت در كانون دلهايشان برافروخته،از اين روى به آشيانه انديشه هاى ولا جاى گيرند،و در گلستان قرب و مكاشفه ات مى گردند،و از حوضهاى محبّتت با جام ملاطفت مى نوشند و در كنار نهرهاى صفا وارد مى شوند،درحالى كه پرده از ديدگانشان برداشته شده،و تاريكى دودلى از باورها و ضمايرشان زدوده گشته،و خلجان شك از دلها و باطنشان بيرون رفته،و سينه هايشان با تحقّق معرفت گشوده شده،و همّتشان براى پيشى گرفتن در ميدان خوشبختى بر اثر زهد بلندى گرفته،و نوشيدنشان در چشمه زلال كردار گوارا شده،و باطنشان در مجلس انس پاكيزه گشته،و راهشان در جاى ترسناك ايمنى يافته،و جانشان با رجوع به رب الارباب اطمينان يافته، و ارواحشان به نيكبختى و رستگارى يقين يافته،و دردگانشان با نظر به محبوبشان روشنى گرفته،و آرامششان با دريافت خواهش و رسيدن به آرزو استقرار يافته،و تجارتشان در فروش دنيا به آخرت سودبخش بوده،
منبع : پایگاه عرفان