فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

حکایت حال غافلان ‏

مرحوم ملا احمد نراقى در اشعارى پر محتوا با بيان تمثيلى، حال غافلان را بيان مى كند كه مضمون اشعار به اين صورت است:

اى غافل بى خبر! داستان بى خبرى و غفلت داستان آن مردى را مى ماند كه در بيابانى هولناك شير درنده مستى به او حمله برد.

آرى، كسى كه از خدا و حق دور بماند در بيابان زندگى با صد خطر روبرو مى شود. آن مرد براى نجات از حمله شير به چاهى پناه برد كه طنابى در آن آويخته بود، طناب را گرفت و وارد چاه شد و شير هم سر چاه متوقف گشت تا با بيرون آمدن او به او حمله كند.

در وسط چاه چشمش به اژدهايى افتاد كه در عمق چاه براى طعمه دهان گشوده است.

در حالى كه غرق ترس و وحشت شده بود، صدايى توجه او را جلب كرد. ديد دو موش مشغول جويدن طناب اند. آن مرد خود را از بالا و پايين چاه و در كنار كار آن دو موش در خطر حتمى ديد، ناگهان چشمش به انبوهى زنبور افتاد كه در كمر گاه چاه عسل اندوخته اند، با ديدن عسل شيرين خاك آلود كه در حقيقت زهر تلخ دنياى هلاك كننده بود به سوى عسل دست برد تا از آن عسل تناول كند و در حال خوردن عسل از شير و اژدها و دو موش كه رشته عمرش را قطع مى كردند، غافل و بى خبر ماند؛ با خوردن عسل از نيش زنبورها هم در امان نبود.

هست اين دنيا چَه و عمرت رسن

 

روز و شب هستند موشان بى سخن

رشته عمر تو را ليل و نهار

 

پاره سازد لحظه لحظه تار تار

اژدها قبر است بُگشوده دهان

 

منتظر تا پاره گردد ريسمان

مرگ باشد شير مست پر غرور

 

تا كشد جان تو را از تن به زور

مال دنيا انگبين و اهل آن

 

جمله زنبورند نى بل برغمان

از پى اين شهد زهرآلوده چند

 

در جدل با ريش مالان اى لوند

شهد نبود زهر جانفرساست اين

 

نوش نبود نيش درد افزاست اين

مهر تابان نيستند اين دوستان

 

دشمنانند اى برادر دشمنان

زاهل دنيا تا توانى اى عزيز

 

مى گريز و مى گريز و مى گريز

     

آرى، غفلت از خدا و بى توجهى به آخرت و فراموشى حقايق و دورى از صفات عالى انسانى، آدمى را- مرحوم ملا احمد نراقى در اشعار بالا فرمود- گرفتار دام خطر كرده و دست انسان را از دامن سعادت جدا خواهد كرد .

 

 


منبع : پایگاه عرفان
1
100% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

كدام دردمند را درمان نكرده ام
آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند ؟
حکایتی از ذلت و مسكنت، پادشاهى و مكنت‏
داستان شعوانه و توبه‏
دورى از طاغوت به خاطر ترس از خدا
حکایتی از لقمه حرام‏
شايد بخل ورزيده باشد
شكر او را از فقر نجات داد
داستانى شگفت از مبارزه با نفس‏
توبه ابولبابه

بیشترین بازدید این مجموعه

شكر او را از فقر نجات داد
كدام دردمند را درمان نكرده ام
آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند ؟
داستان شعوانه و توبه‏
حکایتی از ذلت و مسكنت، پادشاهى و مكنت‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
مرا سالم نگاه دار
مهر و محبّت، مرا پايبند مسجد كرد
ترك ياد خدا
توبه یزید بن معاویه!

 
نظرات کاربر

هوشنگ محمدی سرشت
سلام. یک ضرب المثل داریم که میگوید جان فدای شکم .
پاسخ
0     0
2 ارديبهشت 1392 ساعت 00:32 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^