فارسی
شنبه 01 دى 1403 - السبت 18 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حفظ زبان در روايات‏

كم گويى و به خصوص خاموشى و صمت موجب مصون ماندن از لغزش‏ها و خطاهاست، چرا كه اكثر گناهان منشأش زبان است و چون زبان محبوس شود، بدون شك انسان از اكثر گناهان به خصوص ظلم در حق ديگران محفوظ خواهد ماند.
حفظ زبان در روايات‏

عَنْ عُثْمانِ بْنِ عيسى قالَ: حَضَرْتُ أبَا الْحَسَنِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ وَقالَ لَهُ رَجُلٌ:

أوْصِنى فَقالَ لَهُ: إحْفَظْ لِسانَكَ تَعِزُّ وَلا تُمَكِّنِ النّاسَ مِنْ قِيادِكَ فَتُذِلُّ رَقَبَتَكَ «1».

عثمان بن عيسى مى گويد: خدمت حضرت ابو الحسن عليه السلام بودم كه مردى به آن جناب گفت: به من توصيه اى بنما. حضرت فرمود: زبانت را نگهدار تا عزيز باشى، ومهار خود را به دست مردم مده، تا از خوارى و ذلّت دور بمانى.

رسول خدا صلى الله عليه و آله به مردى كه براى زيارت آن حضرت آمده بود فرمود:

تو را به چيزى راهنمايى نكنم كه به خاطر آن خداوند تو را به بهشت برد؟ عرضه داشت: چرا يا رسول اللّه. فرمود: از آنچه خدا به تو مرحمت فرموده، بپرداز.

گفت: اگر خودم محتاج تر باشم چه كنم؟ فرمود: ستمديده اى را يارى كن. گفت:

اگر ناتوان تر از آن ستمديده باشم. فرمود: بيخردى را هدايت كن. گفتم: اگر خود بدبخت و بيخرد باشم بيش از آن كه محتاج به راهنمايى است. فرمود: زبانت را جز از خير حفظ كن، آيا شاد نيستى كه يكى از اين صفات در تو باشد و تو را به بهشت كشد «2».

راستى، حضرت حق براى نجات همه جانبه انسان چه درهايى از رحمت و لطف و عنايت به روى انسان باز كرده؟!

راهى به سوى سعادت و سلامت وجود ندارد، مگر آن كه خداوند مهربان تمام انسان ها را به آن راه هدايت فرموده است.

او از هر جهت عاشق انسان و علاقه مند به سعادت آدمى است، ميل دارد تمام انسان ها در وادى بندگى وارد شده و از دستورهاى سعادتبخش او پيروى كنند، او جهنم و عذاب را براى احدى نمى پسندد و خزى دنيا و آخرت را براى كسى نمى خواهد.

دعوت جناب او، دعوت به دارالسلام و دعوت به خير و دعوت به سلامت است و دعوت به عاقبت بخيرى و دعوت به لقاء اللّه است، اما اين انسان است كه بين خود و او هزاران حجاب قرار داده است.

عَنْ أبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام قالَ: قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ: يا بُنَىَّ إنْ كُنْتَ زَعَمْتَ أَنَّ الْكَلامَ مِنْ فِضَّةٍ فَإنَّ السُّكُوتَ مِنْ ذَهَبٍ «3».

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: لقمان به فرزندش گفت: پسرم! اگر تصور مى كنى سخن از نقره است، به حقيقت كه خاموشى از طلا است.

قالَ رَسُولُ اللّه صلى الله عليه و آله: أمْسِكْ لِسانَكَ فَإنَّها صَدَقَةٌ تُصَدَّقُ بِها عَلى نَفْسِكَ، ثُمَّ قالَ:

وَلا يَعْرِفُ عَبْدٌ حَقيقَةَ الايمانِ حَتّى يَخْزُنَ مِنْ لِسانِهِ «4».

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: زبانت را حفظ كن كه حفظ زبان در حقيقت دستگيرى از خودت مى باشد، آن گاه فرمود: هيچ بنده اى حقيقت ايمان را نشناسد، مگر اين كه زبانش را در بند كند.

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله نَجاةُ المُؤْمِنِ فى حِفْظِ لِسانِهِ «5».

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: نجات مؤمن در نگهداشتن زبان است.

امام باقر عليه السلام مى فرمود:

عادت ابوذر اين بود كه فرياد مى زد: اى دانش خواه! به حقيقت كه اين زبان كليدِ خير و شر است، چنانچه بر طلا و نقره ات مهر مى زنى تا از دستبرد محفوظ بماند، بر زبانت نيز مهر خاموشى بزن، تا از عذاب دنيا و آخرت در امان بمانى «6».

عيسى بن مريم مى فرمود:

به جز ذكر خدا سخن بسيار مگوييد؛ زيرا بسيار گويان جز در ذكر خدا دل هاشان سخت است، ولى نمى دانند «7».

عَنْ أبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام: ما مِنْ يَوْمٍ إلّاوَكُلُّ عُضْوٍ مِنْ أعْضاءِ الْجَسَدِ يُكَفِّرُ اللِّسَانَ يَقُولُ: نَشَدْتُكَ اللّهَ أنْ نُعَذَّبَ فيكَ «8».

امام صادق عليه السلام فرمود: روزى نيست، مگر اين كه هر عضوى از اعضاى بدن در برابر زبان كرنش كند و بگويد: تو را به خدا قسم خودت را حفظ كن، مبادا من براى تو عذاب بكشم.

عَنْ عَلىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليهما السلام قالَ: إنَّ لِسانَ ابْنِ آدَمَ يُشْرِفُ عَلى جَميعِ جَوارِحِهِ كُلَ صَباحٍ فَيَقُولُ: كَيْفَ أصْبَحْتُمْ؟ فَيَقُولُونَ: بِخَيْرٍ إنْ تَرَكْتَنا وَيَقُولُونَ: اللّهَ اللّهَ فينا وَيُناشِدونَهُ وَيَقُولُونَ: إنَّما نُثابُ وَنُعاقَبُ بِكَ «9».

امام سجاد عليه السلام فرمود: هر بامداد زبان آدمى بر همه اعضاى تنش سركشد و گويد: حالتان چطور است؟ گويند: اگر ما را رها كنى بخير است، ومى گويند: خدا را خدا را درباره ما و او را قسم مى دهند و مى گويند: همانا به خاطر تو يا ثواب گيريم يا به عذاب الهى دچار شويم.

مردى خدمت رسول اسلام صلى الله عليه و آله مشرّف شد و عرضه داشت: مرا نصيحتى كن.

فرمود: زبانت را حفظ كن، واى بر تو، آيا مردم را جز روييده هاى زبان به روى در دوزخ درافكند «10»؟!

عَنِ الوَشّاءِ قالَ: سَمِعْتُ الرِّضا عليه السلام يَقُولُ: كانَ الرَّجُلُ مِنْ بَنىْ إسرائيلَ إذا أرادَ الْعِبادَةَ صَمَتَ قَبْلَ ذلِكَ عَشْرَ سِنينَ «11».

وَشّاء مى گويد: از حضرت رضا عليه السلام شنيدم مى فرمود: هر مردى از بنى اسرائيل مى خواست عابد شود، پيش از آن ده سال خاموشى اختيار مى كرد.

عَنْ أبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام قالَ فى حِكْمَةِ آلِ داوُدَ: عَلَى الْعاقِلِ أنْ يَكُونَ عارِفاً بِزَمانِهِ مُقْبِلًا عَلى شَأنِهِ حافِظاً لِلِسانِهِ «12».

امام صادق عليه السلام فرمود: در حكمت آل داود است: بر خردمند است كه زمان خود را بشناسد و بر برنامه خودش روى آرد و زبانش را نگهدارد.

عَنْ أبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام قالَ: لا يَزالُ الْمُؤْمِنُ يُكْتَبُ مُحْسِناً مادامَ ساكِتاً فَإذا تَكَلَّمَ كُتِبَ مُحْسِناً أوْ مُسيئاً «13».

امام صادق عليه السلام فرمود: پيوسته بنده مؤمن نيكوكار نوشته شود، تا وقتى خاموش است و چون به سخن آيد نيكوكار يا بدكار نوشته شود.

زبان از نعمت هاى عظيم الهى و لطائف صنع غريب ربوبى است، زبان جِرمش صغير و جُرم و طاعتش بزرگ و عظيم است، زبان نهايت طاعت و طغيان عبد است، زبان ميدان دار تمام اوضاع باطن و ظاهر است «14».

آرى، اين نعمت عظيم و اين وديعه بزرگ الهى چون در سخن گفتن راه انحراف گيرد، گناهان عظيم از او سرزند و چون به راه حق و حقيقت رود طاعات بزرگ و منافع كثيره از او ظهور كند، اگر به ارزيابى تعداد گناهان برخيزيم به اين نتيجه مى رسيم كه سهم عمده گناهان بر دوش زبان است، چنانچه اگر به ارزيابى طاعات دست زنيم مى بينيم قسمت اعظم طاعات سهم زبان است.

بياييد درباره اين عضو فوق العاده حسّاس بيشتر انديشه كنيم و از عاقبت آزادى زبان و بى بند و بارى آن بترسيم كه بدترين روز، در فرداى قيامت روز زبان است و سخت ترين عذاب در فضاى دوزخ، عذاب زبان است.

 [وَهُوَ مِفْتاحُ كُلِّ راحَةٍ مِنَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ وَالصَّوْنُ مِنَ الْخَطايا وَالزَّلَلِ وَقَدْ جَعَلَهُ اللّهُ سِتْراً عَلَى الجاهِلِ وَتَزَيُّناً لِلْعالِمِ ]

 

منافع سكوت

امام صادق عليه السلام در ادامه روايت به فوائد و منافع عظيم خاموشى اشاره كرده مى فرمايد:

1- راحتى در دنيا و آخرت

صمت و خاموشى، كليد راحت دنيا و آخرت است؛ زيرا انسان خاموش در زندگى دنيا از بسيارى از شرور و خطرات و زيان ها و خسارت ها كه محصول بى نظمى زبان و بى بند و بارى عضو در گفتار است، در امان مى ماند و فضاى امان در حقيقت فضاى سلامت و راحتى و خوشى است و در زندگى آخرت از شرّ و ضرر عذاب كه نتيجه گناهان زبان است، محفوظ ماند و در كنف رحمت الهى، زندگى ابدى خويش را به خوشى و راحت بگذراند.

سخنان بى جاى زبان، گفته هاى خطا، گفتارهاى ناهنجار و گفتن آنچه نبايد گفت، هم چون زنجيرهايى است كه خود انسان را در تنگناى حلقاتش به اسارت مى كشد و گاهى دست و پا زدن انسان براى نجاتش از عذابى كه در دنيا و آخرت براى خود فراهم آورده، بى فايده است.

2- حفظ از لغزش ها

كم گويى و به خصوص خاموشى و صمت موجب مصون ماندن از لغزش ها و خطاهاست، چرا كه اكثر گناهان منشأش زبان است و چون زبان محبوس شود، بدون شك انسان از اكثر گناهان به خصوص ظلم در حق ديگران محفوظ خواهد ماند.

خداوند مهربان، خاموشى را براى جاهل ستر و حجاب از عيوب درونى و براى عالم و دانشمند صمت و خاموشى را زينت قرار داده است، چرا كه جاهل چون بدون علم و معرفت است، هرگاه ملازم و مصاحب خاموشى باشد، احوالات درونش نزد مردم پوشيده است و به خاطر اين پوشيدگى از رسوايى و افتضاح مصون است و عالم با آن كه هر چه مى گويد، سرچشمه اش دانش و حقيقت است، در عين حال خاموشى، براى او وقار و زينت است كه عالم پر حرف در نزد مردم چندان اعتبار و ارزش ندارد.

 [وَفِيهِ عَزْلُ الْهَوى وَرياضَةُ النَّفْسِ وَحَلاوَةُ العِبادَةِ وَزَوالُ قَساوَةِ القَلْبِ وَالْعَفافُ وَالْمُرُوَّةُ وَالظَّرْفُ ]

3- دورى از هوا

خاموشى باعث دورى از هواست، هواى نفسى كه علّت گمراهى اكثر مردم عالم شده است.

نفس، عجيب از شنيدن لغو و سخنان بى فايده و كلمات ناحق در حق ديگران لذت مى برد، خاموشى در حقيقت مبارزه اى جانانه با اين دشمن خطرناك درونى است كه اگر اين خاموشى ادامه پيدا كند، بدون ترديد به حكومت هواى نفس اين شيطان پر قدرت و خطرناك درونى خاتمه داده مى شود و به عزل اين ستم پيشه براى هميشه مى انجامد.

راستى، با تمام وجود بايد از خطرات سنگين هواى نفس كه اكثراً از نوك زبان، هم چون شعله هاى آتش جهنم آشكار مى گردد به حضرت حق پناه برد.

4- تربيت و رياضت نفس

و نيز در خاموشى، تربيت و رياضت نفس قرار دارد كه نفس را اگر از گناهان زبان به وسيله خاموشى بتوان بازداشت و در زمينه سخن گفتن اگر بتوان به او سختى داد، بازداشتنش از ساير گناهان، كار ساده اى خواهد شد و به نظر مى رسد كه مهم ترين رياضت در ميان رياضت ها مسئله پر منفعت صمت و خاموشى است، در آثار اسلامى آمده كه از عمده ترين علل، براى رسيدن به بارگاه رحمت و يافتن اسرار ملكوت، ترك هر كلام به جز كلام حقّ است.

5- چشيدن شيرينى عبادت

از فوائد خاموشى، چشيدن شيرينى عبادت و از بين رفتن قساوت قلب است و اين مسئله معلومى است، چرا كه هر گناه هم چون حجابى بين عبد و خداست و هر حجابى علّت دورى محب از محبوب است، در صورتى كه گناهان گوناگون، به خصوص گناهان متنوع زبان پرده ها بر آيينه روح الهى انسان، انداخته باشد، چگونه مى توان از عبادت لذّت برد كه چشيدن لذت عبادت به وقتى است كه بين روح عبد و مولايش فاصله اى و حجابى نباشد.

گناهان زبان از عمده ترين علل قساوت قلب است و قلب قسى از بسيارى از عنايات و بركات الهيه و فيوضات ربانيه و لطايف رحمانيه محروم است، خاموشى پيشه كنيد، تا لذت عبادت را بچشيد و دل هم چون صفحه آيينه نورانى كنيد.

چون حجاب ها برداشته شود و قساوت قلب از ميان برود، روح و دل خانه اسرار گردد و شب تيره گناه به روز طاعت مبدّل شود و يار روح پرور و دل نواز، انيس جان و هم نشين دل گردد.

آن كه رفت از نظرم گر زدرم باز آيد

 

عمر رفته است كه بار دگرم باز آيد

اى بسا روز كه بنشينم و خورشيد گذشت

 

باميدى كه چو شب شد قمرم باز آيد

     

در ره عشق چنان بى كس و يارم كه كنم

 

شرم از سايه كه در رهگذرم باز آيد

منم آن قطره در كام صدف رفته فرو

 

كه خود ار باز نيايم گهرم باز آيد

گر چه در ورطه غم كشتى جانم بشكست

 

هم چو سيل از مژه خون جگرم باز آيد

     

6- عفت و مروت

و نيز از منافع خاموشى، عفت و مروّت است، عفت از ارتكاب مناهى و معاصى؛ زيرا به حكم عقل، هر كس حول و حوش قرقگاه چريد، امكان افتادنش در آن مى رود.

آرى، هر كس به زياده گويى عادت كند، عاقبت به هر گفتار ناپسندى دچار آيد، كم گويى و خاموشى مورّث عفت نفس است.

و نيز از صمت، مروّت حاصل آيد، چرا كه معنى مروّت عمل كردن است به آنچه از نظر حق سزاوار است و لايق زبان، نطق به ضروريات است چه ضرورى دنيوى چه ضرورى اخروى، چون خاموشى ادامه پيدا كند، صفت مروّت براى زبان حاصل شود و خلاصه كلام اين كه خاموشى، زبان را در دو سنگر الهى عفت و مروّت- هم چون سربازى تسليم مقام مافوق- حفظ خواهد كرد.

7- حسن خلق

و نيز خاموشى، علت كياست و حسن خلق است، چه بسيار گفتن و بسيار شنيدن مورث تنگ خلقى يا بد خلقى است.

کتاب  : عرفان اسلامى جلد هشتم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

پی نوشت ها:

 ________________________

(1)- الكافى: 2/ 133، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 4؛ وسائل الشيعة: 12/ 190، باب 119، حديث 16048؛ بحار الأنوار: 68/ 296، باب 78، حديث 68.

(2)- الكافى: 2/ 133، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 5؛ وسائل الشيعة: 12/ 182، باب 117، حديث 16026؛ بحار الأنوار: 68/ 296، باب 78، حديث 69.

(3)- الكافى: 2/ 114، باب الصمت و حفظ اللسان، حديث 6؛ وسائل الشيعة: 12/ 183، باب 117، حديث 16027؛ بحار الأنوار: 68/ 297، باب 78، حديث 70.

(4)- الكافى: 2/ 114، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 7؛ مشكاة الأنوار: 175، باب 20؛ بحار الأنوار: 68/ 298، باب 78، حديث 71.

(5)- الكافى: 2/ 114، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 9.

(6)- الكافى: 2/ 144، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 10؛ وسائل الشيعة: 12/ 191، باب 119، حديث 16052.

(7)- الكافى: 2/ 144، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 11؛ بحار الأنوار: 68/ 301، باب 78، حديث 75.

(8)- الكافى: 2/ 144، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 12؛ بحار الأنوار: 68/ 302، باب 78، حديث 76.

(9)- الكافى: 2/ 115، باب الصمت حفظ اللسان، حديث 13؛ ثواب الأعمال: 237؛ وسائل الشيعة: 12/ 189، باب 119، حديث 16046.

(10)- الكافى: 2/ 115، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 14؛ بحار الأنوار: 68/ 303، باب 78، حديث 78.

(11)- الكافى: 2/ 116، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 18؛ وسائل الشيعة: 12/ 183، باب 117، حديث 16028؛ بحار الأنوار: 68/ 306، باب 78، حديث 82.

(12)- الكافى: 2/ 116، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 20؛ بحار الأنوار: 14/ 39، باب 3، حديث 20.

(13)- الكافى: 2/ 116، باب الصمت وحفظ اللسان، حديث 21؛ الخصال: 1/ 15، حديث 53؛ بحار الأنوار: 68/ 307، باب 78، حديث 85.

(14)- محجة البيضاء: 5/ 190، كتاب آفات اللسان.

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

فضیلتی که ثمره‌اش دوام نعمت است!
دل نبستن به دنیا
تشبیه خداوند
آغاز دعوت و بى وفائى با فرستاده امام
نگاهی به نقش تاثیرگذار ایمان به معاد و قیامت در ...
علی موسوی گرمارودی‏ ابوالفضائل‏
حجّاج بن بكر
آغاز وجوب نماز
شناخت خدا از نگاه عرفاني امام حسين (ع)
نشانه های عاام

بیشترین بازدید این مجموعه

جمعه خونین، شهادت مظلومانه زائران خانه خدا در ...
توحید نظری و توحید عملی
مواردی که غیبت جایز است
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
روایت پرواز
مال حلال و حرام در قرآن و روايات‏
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^