گريه و زارى در پيشگاه حضرت دوست از روى خضوع و تذلل و مسكنت و فقر ، به هنگام دعا و نيايش و به خصوص در وقت نماز و عبادت ، يكى از مهم ترين كارهاى انبيا و امامان عليهم السلام بود . در روايت آمده : ابوذر از خشيت حضرت رب به حدى گريه كرد كه چشم درد گرفت . گفتند : اگر از خدا رفع چشم دردت را مى خواستى ، شفا مى يافت . گفت : از چشم منصرفم و درد چشم غصه بزرگ من نيست . گفتند : چه علتى تو را از درد چشم منصرف كرده ؟ گفت : دو موضوع بزرگ : بهشت و جهنم
گريه
گريه و زارى در پيشگاه حضرت حق ـ چه از شوق ، چه از خوف ، چه از عشق ، چه به هنگام دعا يا قرائت قرآن يا خواندن مطالب و اشعارى كه آدمى را به ياد دوست مى اندازد ، چه براى فراق از حضرت يار ـ در قرآن مجيد و روايات عالى اسلامى از موضع بسيار مهمى برخوردار است .
گريه و زارى براى خدا از مهم ترين ارزش ها و بهترين كارها و از والاترين عبادت هاست .
مؤمن در پيشگاه حضرت دوست ، داراى علائمى است و از علائم مهم او گريه و اشك چشم است .
گريه بر فقدان دنيا و ماديات و به هنگام شكست از عشق هاى مادى و موسمى ، دليل بر پستى روح و دنائت نفس است .
گريه براى جناب او ، به خصوص در خلوت و به هنگام عبادت و گريه بر فقدان اوليا به خصوص حضرت سيد الشهدا عليه السلامو گريه براى مرگ عزيزانى كه از ارزش ايمانى برخوردارند ، گريه صحيح و گريه اى است كه انسان به خاطر آن مأجور است ، البته اجر انسان به تناسب موضوع گريه است ، اگر گريه براى خدا يا براى حضرت حسين عليه السلامباشد ، در صورتى كه انسان از شرايط ايمانى برخوردار باشد ، اجرش عظيم و مزدش بى پايان است .
گريه از اعظم نعمت هاى معنوى خداوند به انسان است و چشمى كه اشك ندارد ، صاحبش از ارزش والا برخوردار نيست و جمود چشم او علامت قساوت قلب است ، چنين انسانى حتما بايد در رفع عيب خود بكوشد .
گريه علامت مؤمن
در باب اين كه گريه از علائم الهى بودن عبد است ، در قرآن مجيد مى خوانيم :
وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ [121] .
و چون آنچه را كه بر پيامبر اسلام نازل شده بشنوند ، ديدگانشان را مى بينى به سبب آنچه از حق شناخته اند ، لبريز از اشك مى شود ، مى گويند . پروردگارا !
ايمان آورديم ، پس ما را در زمره گواهان [ به حقّانيّت پيامبر و قرآن ] بنويس .
إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَبُكِيّاً [122] .
هنگامى كه آيات [ خداىِ ]رحمان بر آنان خوانده مى شد ، سجده كنان و گريان به رو مى افتادند .
گريه براى خدا ، دليل حال درون و خشوع قلب و خضوع اعضا و جوارح انسان در پيشگاه مقدس ربوبى است .
مسئله گريه در پيشگاه حضرت احديت آن قدر با ارزش است كه حضرت سجاد عليه السلام، در يكى از دعاهاى خود عرضه مى دارد :
الهى ! روزى كه چشم من از گريه در خانه تو بخواهد باز بماند ، آن روز را روز مرگ من قرار بده[123] .
و در زيارت امين اللّه عرضه مى دارد :
وَعَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةً ؛ اشكى كه از براى خوف تو بريزد ، مورد ترحّم تو است .
در مقدمه دعاى عرفه حضرت سيد الشهدا عليه السلام آمده :
پس شروع فرمود آن حضرت در سئوال از حق و اهتمام نمود در دعا و آب از ديده هاى مباركش جارى بود پس بدين گونه دعا را ادامه داد ...
آرى ، گريه و زارى در پيشگاه حضرت دوست از روى خضوع و تذلل و مسكنت و فقر ، به هنگام دعا و نيايش و به خصوص در وقت نماز و عبادت ، يكى از مهم ترين كارهاى انبيا و امامان عليهم السلام بود .
ارزش گريه در روايات
روايات و دعاهاى اسلامى ارزش والايى براى گريه قائل شده اند ؛ روايات مربوط به گريه عموما در معتبرترين كتب روايى آمده است كه لازم است به نمونه هايى از آن روايات عالى اشاره شود :
پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله به على عليه السلام مى فرمايد :
تو را براى خودت به خصلت هايى سفارش مى كنم . سپس فرمود : خدايا ! او را در اين امور كمك كن .
اول : به صدق و راستى ، از دهانت هرگز دروغ خارج نشود .
دوم : به ورع و پاكدامنى ، هيچ گاه جرأت به خيانت در خود راه مده .
سوم : خوف از خدا ، به گونه اى كه او را مى بينى .
چهارم : زياد گريه كردن از خشيت خداى عزّ و جلّ كه به هر قطره اشكى ، خانه اى در بهشت برايت بنا مى شود .
پنجم : بخشيدن مال و جان در راه خدا و حفظ دين .
ششم : پيروى از روش من در نماز و روزه و صدقه ، اما نماز پنجاه و يك ركعت ، اما روزه در هر ماه سه روز ، پنجشنبه اوّل ماه و چهارشنبه وسط ماه و پنج شنبه آخر ماه ، اما صدقه در حدى كه بگويند اسراف در بخشش دارد ولى اسراف نكرده باشى .
تو را به نماز شب سفارش مى كنم ، تو را به نماز شب سفارش مى كنم ، تو را به نماز شب سفارش مى كنم و تو را به نماز زوال شمس سفارش مى نمايم ، در هر حال قرآن بخوان ، در نماز دست را بلند كرده و در پيشگاه حق آن را دگرگون و واژگون كن ، با هر وضو و نمازى مسواك كن و به تمام حسنات اخلاقى آراسته شو و از تمام سيئات اخلاقى دورى نما ، اگر اين برنامه ها را انجام ندادى و دچار انواع خسارت ها شدى ، خود را سرزنش كن[124] .
أَنَّهُ صلى الله عليه و آله كَانَ يَبْكى حَتّى يُغْشى عَلَيْهِ[125] ؛ رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله در برابر حضرت حق آن قدر گريه مى كرد ، تا جايى كه از حال مى رفت !!
در روايت آمده :
ابوذر از خشيت حضرت رب به حدى گريه كرد كه چشم درد گرفت . گفتند : اگر از خدا رفع چشم دردت را مى خواستى ، شفا مى يافت . گفت : از چشم منصرفم و درد چشم غصه بزرگ من نيست . گفتند : چه علتى تو را از درد چشم منصرف كرده ؟ گفت : دو موضوع بزرگ : بهشت و جهنم !![126] پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به ابوذر فرمودند :
علمى كه باعث گريه انسان نشود ، علم با منفعت نيست .
خداوند در قرآن مجيد ، عالمان را بدين گونه ستوده :
إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّداً * وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً * وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعاً [127] .
همانا كسانى كه پيش از [ نزول ] آن معرفت و دانش يافته اند ، زمانى كه بر آنان مى خوانند ، سجده كنان به رو در مى افتند . * و مى گويند : منزّه و پاك است پروردگارمان بى ترديد وعده پروردگارمان [ به پاداش مؤمنان و كيفر مجرمان ] قطعاً انجام شدنى است . * و گريه كنان به رو در مى افتند و ]شنيدن قرآن ] بر فروتنى و خشوعشان مى افزايد .
و نيز پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله فرمود :
اى ابوذر ! كسى كه مى تواند گريه كند ، پس گريه كند ، اگر نمى تواند قلبا محزون شود و به صورت گريه كن درآيد كه قلب سخت و قاسى ، از خدا دور است ...[128] .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود :
علامت بدبختى ، خشكى چشم ، سنگ دلى ، شدت حرص در طلب رزق و اصرار بر گناه است[129] .
در روايات آمده :
چيزى از عمل خير برابر با گريه از خوف خدا نيست[130] .
و نيز در حديث آمده :
چشمى كه از خوف خدا گريست ، در قيامت گريان نيست و قطره اى از اشك چشم براى خدا ، دريايى از آتش را خاموش مى كند و اگر گريه كننده اى در امتى بگريد به همه رحم خواهد شد و خوشا به حال بنده اى كه خداوند او را در گريه ببيند و گريه كنندگان در قيامت در رفيق اعلا هستند و نزديك ترين مرحله عبد به رب گريه در سجده است[131] .
آرى ، گريه در سجده چه گريه پرارزش و با قيمتى است و راستى كارى هم چون او در ميان برنامه هاى عبادتى نمى توان يافت .
انسان توفيق پيدا كند در كنج خلوتى به وقت سحر با توجه به عظمت دوست و حقارت خود و با توجه به پرونده سياه و پر از وزر و وبال ، عصيان و خطايى كه نسبت به حضرت يار داشته ، سر به سجده گذارد و با توجه كامل و دل شكسته و اشك ريزان بخواند و با خواندن و گريه تمام وجود خود را شستشو دهد .
... ادامه دارد.
پي نوشت :
[121] ـ مائده 5 : 83 .
[122] ـ مريم 19 : 58 .
[123] ـ مكارم الأخلاق : 99 .
[124] ـ وسائل الشيعة : 15/181 ، باب 4 ، حديث 20228 .
[125] ـ سفينة البحار : 1/357 ، باب الباء بعده الكاف .
[126] ـ الخصال : 1/39 ، حديث 25 ؛ بحار الأنوار : 22/431 ، باب 12 ، حديث 40 .
[127] ـ اسراء 17 : 107 ـ 109 .
[128] ـ الأمالى ، شيخ طوسى : 529 ، حديث 1162 ؛ بحار الأنوار : 74/80 ، باب 4 ، حديث 3 .
[129] ـ الكافى : 2/290 ، باب فى اصول الكفر ، حديث 6 .
[130] ـ سفينة البحار : 1/353 ، باب الباء بعده الكاف .
[131] ـ سفينة البحار : 1/353 ، باب الباء بعده الكاف
منبع : مذهب نيوز