عفو و گذشت در جايى است كه انسان از پدر و مادر، از زن و فرزند، از اقربا و خويشان و از دوست و آشنا و از مردم، آزارى واذيتى ببيند كه آن آزار و اذيت معلول بى خبرى، غفلت، جهل، حسد، كم ظرفيّتى و اشتباه و خطاى آزاركننده باشد، در تمام اين موارد خداوند مهربان و انبياى الهى و ائمه طاهرين عليهم السلام و عرفاى شامخ و اولياى كامل، دستور گذشت و عفو مى دهند و پس از عفو دستور به احسان و نيكى درباره آزار دهنده صادر مى كنند.
اما اگر انسان در ميدان جنگ با كفار و مشركان روبرو شد، كفار و مشركانى كه به مملكت اسلام و ملّت قرآن هجوم آورده اند، جاى عفو و گذشت نيست، بلكه جاى جنگ و جهاد و زمينه نابود كردن دشمن و از بين بردن اعداى دين است، مگر اين كه دشمن به طور واقع از نقشه شومش برگردد و به خواسته هاى مردم مؤمن گردن نهد و خسارات وارده را جبران نمايد و از مردم مسلمان طلب صلح كرده و از كردارش به طور مسلّم پشيمان شده باشد و يا در ضمن جنگ، با اسلام عزيز آشنا شده و بخواهد به نحو حقيقت به آغوش اسلام آيد، در اين مرحله جاى صلح و عفو و گذشت و بردبارى است.
قرآن مجيد مى فرمايد: نيكوترين رنگ در بزم وجود رنگ خداست و منظور قرآن از اين رنگ صفات حضرت حق است و عفو و گذشت از خطاكار و اشتباه كننده در حالى كه خطاكار به اشتباهش پى برده و پشيمان شده از اوصاف حضرت اوست.
[صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ ] «1».
[به يهود و نصارى بگوييد:] رنگ خدا را [كه اسلام است، انتخاب كنيد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست؟ و ما فقط پرستش كنندگان اوييم.
عفو كليد گشايش و زمينه فرج و راه حلّ مشكلات و جذب كننده افراد و پشيمان كننده خطاكار و عامل دوستى و محبت بين آزار كشيده و آزار دهنده است.
غضب و خشم شرّ است و عفو و گذشت نيكى و خير، غضب از اوصاف ابليس و عفو از صفات حضرت بارى تعالى است.
در برابر آزار و خطاى هم نوعان و مردم مؤمن و مسلمان و اقوام و اقربا، مسئله گذشت و عفو و حلم و بردبارى و صبر و حوصله را به تمرين بگذاريد، تا به تدريج به اين حسنه الهيه آراسته شده و وجودتان تبديل به منبع خير و ظرف كرامت گردد.
عفو در معارف الهى به عنوان عبادت شناخته شده و ثواب هاى مهمّى بر صاحب عفو مترتّب است.
گذشت، طرف مقابل را از انسان شرمنده مى كند و او را در سنگر انفعال مى برد و چه بسا كه حلم و صبر و عفو و گذشت انسان، چراغ پر فروغ هدايت براى ديگران مى گردد.
به هنگام آزار ديدن از مردم و هجوم طوفان غضب و خشم كه مى خواهد انسان را از مدار حق و حقيقت جدا كند، به ياد خدا افتيد و به جناب حق پناه ببريد و به لطف و مرحمت او تكيه بزنيد و به خصوص به ياد اين حقيقت بيفتيد كه در اين دوره عمر از چه گناهان زياد و بزرگى كه شما مرتكب شديد او درگذشت و عفو كرد و شما را بخشيد، پس به شكرانه عفو او از شما، از مردم بگذريد و از خطا و آزارشان چشم بپوشيد و از آنان گذشت كنيد و براى ايشان از حضرت حق جلّ و علا طلب مغفرت نماييد و اگر لازم باشد به آنان نيكى و احسان كنيد تا با خداى مهربان هم سو گشته و هم اخلاق جناب او گرديد و قلب و روحتان هم رنگ آن حضرت شود.
عفو در قرآن مجيد
قرآن مجيد در دو جهت در مسئله عفو سخن دارد، در يك جهت خبر از عفو الهى نسبت به خطاكاران توبه كار مى دهد و در جهت ديگر از مردم مى خواهد نسبت به يكديگر اهل گذشت و عفو باشند تا در اين زمينه با حضرت حق هماهنگ شوند.
[وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ* ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ] «2».
و [ياد كنيد] زمانى كه [براى نازل كردن تورات ] چهل شب با موسى وعده گذاشتيم، سپس شما بعد از [غايب شدن ] او گوساله را معبود خود گرفتيد، در حالى كه [به سبب اين كار بسيار زشت ] ستمكار بوديد.* سپس بعد از آن [كار زشت ] از [گناه ] شما درگذشتيم، تا سپاس گزارى كنيد.
عنايت كنيد كه خداوند مهربان از چنان گناه سنگينى از گناهكاران بنى اسرائيل، پس از تنبّه و بيدارى و توبه از زشتى عمل گذشت كرد و آنان را بخشيد، بر ما بندگان لازم و فرض است كه از حضرت دوست متابعت كرده و از خطاى برادران و آشنايان و هر كس به ما آزار دهد به خاطر خدا گذشت كنيم و طرف خود را ببخشيم.
[وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ] «3».
و يقيناً خدا وعده اش را [در جنگ احد] براى شما تحقّق داد، آن گاه كه دشمنان را به فرمان او تا مرز ريشه كن شدنشان مى كشتيد، تا زمانى كه سست شديد و در كارِ [جنگ و غنيمت و حفظ سنگرى كه محل رخنه دشمن بود] به نزاع و ستيز برخاستيد، و پس از آن كه [در شروع جنگ ] آنچه را از پيروزى و غنيمت دوست داشتيد، به شما نشان داد [از فرمان پيامبر در رابطه با حفظ سنگر] سر پيچى كرديد، برخى از شما دنيا را مى خواست و برخى از شما خواهان آخرت بود، سپس براى آن كه شما را امتحان كند از [پيروزى بر] آنان بازداشت و از شما درگذشت؛ و خدا بر مؤمنان داراى فضل است.
[فَأُولئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً] «4».
پس اينانند كه اميد است خدا از آنان درگذرد؛ و خدا همواره گذشت كننده و بسيار آمرزنده است.
[إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَدِيراً] «5».
اگر كار خيرى را آشكار كنيد، يا آن راپنهان داريد، يا از بدىِ [ديگران ] گذشت كنيد، [كارى مورد پسند خدا انجام داده ايد]؛ يقيناً خدا [با قدرت داشتن بر انتقام ] همواره گذشت كننده و تواناست.
[وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ ] «6».
و اوست كه توبه را از بندگانش مى پذيرد و از گناهان درمى گذرد و آنچه را انجام مى دهيد، مى داند.
عفو بندگان از خطاكاران
آيات گذشته نمايشگر عفو و گذشت حضرت حق از عاصيان متجاوز و تبهكاران خود كامه بود كه بر اثر بيدارى و توبه باعث جذب و عفو و گذشت خدا شدند و اما آياتى كه از بندگانش مى خواهد خطاكاران و آزاردهندگان نسبت به خود را كه خطا و آزارشان معلول كم ظرفيتى و جهل و خشم است ببخشند و عفو كنند، عبارت است از:
[وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى وَ الْمَساكِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ] «7».
و از ميان شما كسانى كه دارندگان ثروت و گشايش مالى هستند، نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق مال به خويشاوندان و تهى دستان و مهاجرانِ در راه خدا دريغ ورزند، و بايد [بدى آنان را كه براى شما مؤمنان توانگر سبب خوددارى از انفاق شده ] عفو كنند و از مجازات درگذرند؛ آيا دوست نمى داريد خدا شما را بيامرزد؟ [اگر دوست داريد، پس شما هم ديگران را مورد عفو و گذشت قرار دهيد]؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.
[فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ] «8».
[اى پيامبر!] پس به مهر و رحمتى از سوى خدا با آنان نرم خوى شدى، و اگر درشت خوى و سخت دل بودى از پيرامونت پراكنده مى شدند؛ بنابراين از آنان گذشت كن، و براى آنان آمرزش بخواه، و در كارها با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن؛ زيرا خدا توكل كنندگان را دوست دارد.
[فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ] «9».
پس [تا نزول حكم جهاد] از آنان درگذر و [از مجازاتشان ] روى گردان؛ زيرا خدا نيكوكاران را دوست دارد.
[خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ ] «10».
عفو و گذشت را پيشه كن، و به كار پسنديده فرمان ده، و از نادانان روى بگردان.
------------------------------------------------------------
(1)- بقره (2): 138.
(2)- بقره (2): 51- 52.
(3)- آل عمران (3): 152.
(4)- نساء (4): 99.
(5)- نساء (4): 149.
(6)- شورى (42): 25.
(7)- نور (24): 22.
(8)- آل عمران (3): 159.
(9)- مائده (5): 13.
(10)- اعراف (7): 199.
برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، نوشته استاد حسین انصاریان
منبع : پایگاه عرفان