ذکر مصیبت سنتى در جهت احياى ياد و نام ائمه و مطرح نگه داشتن حادثه عاشوراست و همچنین در آن چه بصورت مقطع پايانى سخنرانى و موعظه و چه بصورت مستقل،حوادث كربلا و كيفيت شهادت امام حسين «ع »و ياران او و نيز امامان ديگر بصورتى سوزناك نقل مى شودكه سبب تحريك عواطف و گريستن بر سيد الشهدا مى گردد.نقل حوادث بر اساس مقتلها انجام مى گيرد و شايسته است كه از منابع معتبر و شعرهاى خوب استفاده مى شود تا موجب وهن به مقام معصومين و خاندان عصمت نگردد.
امام سجاد«ع »كه بيست سال به ياد عاشورا مى گريست،مى فرمود ياد شهادت فرزندان فاطمه چشمانم را پر اشك مى كند: «انى لم اذكر مصرع بنى فاطمة الا خنقتنى لذلك عبرة » (1) با اين حساب،ياد حادثه و يادآورى آن مظلوميتها خودش كافى است تا مستمعان را بگرياند و نيازى به آميختن دروغ يا نقل حرفهاى بى اساس در ذكر مصيبت و مرثيه خوانى نيست. ذكر مصيبت،سبب تعميق نهضت حسينى و پيوند عاطفى و قلبى شيعه با سيد الشهداست و نقشه دشمنان اهل بيت را كه كوشش در محو جنايات خويش داشتند،نقش بر آب مى كند و جامعه را هوادار اهل بيت و خصم ظالمان مى پرورد. (2) البته بايد ذاكران و مرثيه خوانان،هم شايستگى اين منصب حساس را داشته باشند و هم در محتواى مرثيه خوانى خود دقت داشته باشند و نصايح بزرگان را در آداب آن به كاربندند. فلسفه ذکر مصیبت : هر مكتبى اگر چاشنيى از عاطفه نداشته باشد و صرفا مكتب و فلسفه و فكر باشد،آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد،ولى اگر يك مكتب چاشنيى از عاطفه داشته باشد،اين عاطفه به آن حرارت مى دهد.معنا و فلسفه يك مكتب،آن مكتب را روشن مى كند،به آن مكتب منطلق مى دهد،آن مكتب را منطقى مى كند.بدون شك مكتب امام حسين منطق و فلسفه دارد،درس است و بايد آموخت اما اگر ما دائما اين مكتب را صرفا به صورت يك مكتب فكرى بازگو كنيم حرارت و جوشش گرفته مى شود و اساسا كهنه مى گردد. اين،بسيار نظر بزرگ و عميقانه اى بوده است،يك دورانديشى فوق العاده عجيب و معصومانه اى بوده است كه گفته اند براى هميشه اين چاشنى را از دست ندهيد،چاشنى عاطفه،ذكر مصيبت حسين بن على عليه السلام يا امير المؤمنين يا امام حسن يا ائمه ديگر و يا حضرت زهرا(سلام الله عليها). اين چاشنى عاطفه را ما حفظ و نگهدارى كنيم. پی نوشتها : 1-بحار الانوار،ج 45،ص 109. 2-ر.ك:«نقش انقلابى ياد و يادآوران »،شريعتى.بحار الانوار،ج 44،ص 278،احاديث گريستن و عزادارى برسيد الشهداء را آورده است. مجموعه آثار شهيد مطهرى جلد 16 صفحه 57
منبع : سایت عاشورا