سلام رسم هدایت ، سلام راه نجات
طنین آیه ی غیرت ، سلام آب حیات
دوباره از تو سرودن ، تب ِ قلم و دوات
و من سه تقطه ی اشکم چکیده از کلمات
نوشته شد به دو دست بریده ی غزلت
سرود جاری عزت به موج موج فرات
که رد ِِّ خون تو بر زعفرانی ِ خورشید
شکسته شیشه ی عمر هرآنچه لات و منات
تمام سوره ی طاها به روی آیه ی نی
تمام قصه ی آیین به روی سطر صراط
هزار حج تمتع فدای آن دل که
به یک اشاره ی «هل من معین» گرفته برات*
بیا که دست قنوتم و سوز سینه ی آه
ز وادی «عرفاتم » کشیده تا به «سمات »...!
بیا مؤذن موعود جمعه های دلم
به بام کعبه ندا ده که : عجلوا ...بصلات ...!
منبع : سیده فخرالسادات موسوی