فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

هوا گرفت . زمین و زمان مکدّر شد از مطهره عباسیان

هوا گرفت . زمین و زمان مکدّر شد
و عمق فاجعه با خاک و خون برابر شد
و آن حقیقت تلخی که پیش از آمدنش
در آسمان خداوند شد مقدّر ... شد
نماز خواند وَ شن های بایر آن دشت
به بوی "حیّ علی..." تا ابد معطّر شد
نماز خواند وَ با آن نماز خونینش
پیام واقعه ی سرخ طفّ رساتر شد
چه ارباً ارباً تلخی... که پاره پاره تنش
در آن زمان که نَه ! تا قرن ها مکرّر شد
تمام شد... نَه ... این تازه اول کار است
زنی رسید وَ چشمان کربلا تر شد
زنی که دست به پهلو گرفته آمده است
سلام مادر پهلو شکسته ! ... بهتر شد ،
که آمدی ... که مرا همره خودت ببری
که با حضور تو این لحظه باصفاتر شد
صدا بزن : ولدی یا بُنَیّ یا ولدی
صدا بزن پسری را که ظهر بی سر شد
صدا بزن که جهان از خجالت آب شود
که با لبان ترک خورده ...تشنه پرپر شد
و باز هم پسرت را بگیر در آغوش
اگرچه یک شبه در خاک و خون شناور شد


منبع : مطهره عباسیان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شرمنده توست از حسن احمدزاده
صاحب لوا
آمد آن عباس‏ از سروش اصفهانی
باز می‌خواند کسی در شیهة اسبان مرا از حسین ...
این ستاره چه به پیراهن شب می آمد ازصالح دُروند
غروب عاشورا ازعلی فرهمند
عباس حداد کاشانی ساقی حرم
درس وفا
داغ از حسین عبدی
ای علی اصغر چشم خود وا کن از سید حبیب حبیب پور

بیشترین بازدید این مجموعه

صاحب لوا
آمد آن عباس‏ از سروش اصفهانی
غروب عاشورا ازعلی فرهمند
این ستاره چه به پیراهن شب می آمد ازصالح دُروند
باز می‌خواند کسی در شیهة اسبان مرا از حسین ...
شرمنده توست از حسن احمدزاده

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^