فارسی
چهارشنبه 07 آذر 1403 - الاربعاء 24 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ای خدا ببین بُریدم، دیگه از هر چی گناهه از شایا تجلی

ای خدا ببین بُریدم، دیگه از هر چی گناهه

ای خدا منم همون که ، عمریه که روسیاهه

 

این روزا دارم می فهمم ، عمری با خودم چه کردم

حالا اما از ته دل، پُر ِ اندوهه یه مَردَم

 

مردی که نگاهِ سبزش ، یه نشونه از خدا بود

سومین امام معصوم ، خامس آل عبا بود

 

اون کسی که عمری جنگید، با گناه و ظلم و بیداد

اون کسی که واسه مردم، بوی پیغمبرُ می داد

 

اون کسی که با شجاعت ، بیعت یزیدُ رد کرد

جونشُ فدای راهه ، قل هو الله احد کرد

 

حلقه زد اشک ِ غریبی ، توی چشمای زلالش

بست آقا بار ِ سفر رُ ، با همه اهل و عیالش

 

با غم غریبی رفتن ، تا به کربلا رسیدن

اونجا که خدا می دونه ، چقده بلا کشیدن

 

کوفیان اومدن اما ، چشاشون کاسه ی خون بود

توی دستای سیاهشون، خنجر و تیر و کمون بود

 

نامسلمونا نگفتن ، کاروان پُرَ از  امامه

کوله بارشون شمیمه ، خاک مسجد الحرامه

 

تیغ دشمنی کشیدن ، روی اهل بیت عصمت

لعنتُ الله ُ علیهم ، از همیشه تا قیامت

 

مونده رو سینه ی تاریخ ، ننگ این جماعت رذل

کمکم کن تا بخونم ، خیلی سخته یا ابوالفضل

 

انگاری صحنه ی اون روز ، مثله آینه روبرومه

چه جوری بگم بدونید ، که چه بغضی تو گلومه

 

پسر فاطمه اونجا ، همه هستی شو فدا کرد

رفت و با قیام سرخش ، کربلا رُ کربلا کرد

 

تا همیشه بر قراره ، خون بهای این سُلاله

کمرِ کفرُ شکسته ، داغ هفتاد و دو لاله


منبع : شایا تجلی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

فریاد بزن که کربلا ماتم نیست از رضا اسماعیلی
بحر طویل حضرت رقیه از غلامرضا سازگار
برادر جان مرا به خیمه‌ها مبر از محمد عطارروشن
در چشم فرات عکس ماه افتاده است از سعید سلیمانپور ...
روزی که خاک نشئه ی صبح نشورداشت از غلامرضا کافی
قحط آب از صابر همداني‏
برای حضرت علی اصغر از مهدی بوشهریان
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
بر سر نعش ابوالفضل از صابر همدانی
علم افتاد،این یعنی اشارت از احمد سوسرایی

بیشترین بازدید این مجموعه

مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
دریای ادب‏ سید رضا موید خراسانی
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
عزای ابوالفضل از خباز کاشانی‏
قحط آب از صابر همداني‏
روزی که خاک نشئه ی صبح نشورداشت از غلامرضا کافی
باز دلم نغمه ماتم گرفت از مرتضی شاهمندی
در چشم فرات عکس ماه افتاده است از سعید سلیمانپور ...
فریاد بزن که کربلا ماتم نیست از رضا اسماعیلی
یاری نماند و کار ازین و از آن گذشت از وحشی بافقی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^