
امر به معروف و نهى از منكر
- تاریخ انتشار: 21 دى 1392
- تعداد بازدید: 461
اين دو مسئله از مسائل بسيار مهمى است كه قرآن مجيد و روايات به آن اصرار دارند، و وظيفهاى بر دوش ملت، دولت، دانشمندان، انديشمندان، واعظان ناصحان و تك تك مردم و آحاد جامعه است، و خداوند هيچ عذرى را در ترك اين دو فريضه نمىپذيرد.
امر به معروف و نهى از منكر دو وسيله براى اصلاح جامعه، و آراستن افراد به همه كارهاى پسنديده، و دور كننده زشتىها از عرصه حيات انسانهاست.
براى اجراى اين دو فريضه خداوندى لازم است مردم از طريق قرآن و روايات در حدّ طاقت و توانشان معروف و منكر را بشناسند، و خود آراسته به معروف گردند و از منكر اجتناب نمايند سپس زمينه انجام هر كار پسنديدهاى را براى ديگران فراهم آورند، و راه منكر را به روى آنان ببندند.
در برخورد با غافلان از معروف، و با آلودگان به منكر در خانواده و جامعه بايد نرمى در سخن، محبت و مهرورزى به طرف مقابل، و ارائه دين به عنوان شريعت سمحه و سهله كاملًا رعايت شود، تا غافل از معروف عاشق معروف، و آلوده به منكر متنفر از منكر گردد.
امر به معروف و نهى از منكر برخلاف بسيارى از فرائض و واجبات كه پس از هجرت پيامبر به مدينه اعلام شد، در همان اوائل بعثت كه مسلمانان شمارى اندك بودند به عنوان فريضه حق ارائه شد.
مفسر بزرگ حضرت طبرسى در مجمعالبيان اين واقعيت را چنين توضيح مىدهد:
وجوب توصيه يكديگر به حق، اشاره به امر به معروف و نهى از منكر است. «1» آيهى هفدهم سورهى لقمان و 199 سورهى اعراف كه بيانگر اين دو فريضه است نيز در مكه بر رسول خدا نازل شده است، اعلام اين دو فريضه در آغاز بعثت در حالى كه هنوز ملّتى بنام ملت اسلام تشكيل نشده بود دلالت بر عظمت و جايگاه اين دو حقيقت در احكام الهى و در تحقق خوشبختى و سعادت جامعه دارد.
قرآن مجيد در آيهى 157 سورهى اعراف كه بنابر نظر برخى از مفسران در مكه نازل شده پيامبر را به عنوان آمر به معروف و ناهى از منكر معرفى مىنمايد.
امر به معروف و نهى از منكر دو وظيفه مهمى است كه همه انبياء و امامان و اولياء حق مشتاقانه و گاهى با قبول شهادت آن را انجام دادهاند، و در اين زمينه از ملامت ملامتگران باكى به خود راه ندادند.
خداوند مهربان در آيه 71 سورهى توبه در ضمن بر شمردن اوصاف مردان و زنان با ايمان، امر به معروف و نهى از منكر را از خصلتهاى آنان شمرده است.
قرآن مجيد تاركان اين دو حقيقت را مستحق لعنت مىداند آنجا كه مىفرمايد:
لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ.
كانُوا لا يَتَناهَوْنَ عَنْ مُنكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ ما كانُوا يَفْعَلُونَ:
از بنىاسرائيل آنان كه نسبت به نعمتهاى مادى و معنوى ناسپاس شدند و به راه كفر رفتند به زبان داود و عيسى بن مريم لعنت شدند، لعنت شدنشان براى اين بود كه از دستورات خدا و انبياء سرپيچى داشتند و همواره از حدود الهى تجاوز مىكردند.
آنان يكديگر را از كارهاى زشت و منكراتى كه مرتكب مىشدند باز نمىداشتند، يقيناً آنچه را انجام مىدادند بد بود.