پژوهشگری که تاریخ اسلام را مطالعه و بررسی میکند، از تحولات سریع و نیز عمیقی که در جامعه تازه تأسیس اسلامی توسط پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) ایجاد شد، در شگفت و حیرت فرو میرود.
مردمی که تا دیروز به صورت قبیلهای زندگی میکردند و جز به پر کردن شکم خود و افزودن قدرت خانواده و عشیره خویش به موضوع دیگری توجه نداشتند، در اندک مدتی حاضر به جانفشانی برای متعالی ترین ارزش های الهی و انسانی گردیدند. شرح تحولات گسترده جامعه عرب در این مختصر مقدور نیست.
اگرچه تمام جامعه اسلامی حقیقتاً به ارزش های اسلامی ایمان نیاورده بود که فرمود:
«وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَماً وَ یَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیم»[1] و برخی از آن بادیهنشینان کسانی هستند که آنچه را [در راه خدا] هزینه میکنند، خسارتی [برای خود] میدانند، و برای شما پیشامدهای بد انتظار میبرند. پیشامدِ بد برای آنان خواهد بود، و خدا شنوای داناست، لکن گروه دیگری هم بودند که؛
و مِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یُۆْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلوَاتِ الرَّسُولِ أَلاَ إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیم.»[2] و برخی [دیگر] از بادیهنشینان کسانیاند که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه را انفاق میکنند مایه تقرّب نزد خدا و دعاهای پیامبر میدانند. بدانید که این [انفاق] مایه تقرّب آنان است. به زودی خدا ایشان را در جوار رحمت خویش درآوَرَد، که خدا آمرزنده مهربان است.
تلاش و کوشش مسلمانان صدر اسلام در چند آیه از قرآن کریم مورد تقدیر و عنایت الهی قرار گرفته است:
«و السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیم»[3]
نگاه دینی، تن پروری و راحت طلبی سبب اصلی انحطاط یک جامعه منسجم است و همه باید نسبت به ترویج و نشر این فرهنگ در میان مردم خصوصاً جوانان هشیار باشند. امید است که این مختصر برای خوانندان محترم مفید باشد
و پیشگامانِ نخستین از مهاجران و انصار، و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند، خدا از ایشان خشنود و آنان [نیز] از او خشنودند، و برای آنان باغ هایی آماده کرده که از زیر [درختان] آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانهاند.
این است همان کامیابی بزرگ وحتی برخی اشتباهاتشان مورد مغفرت الهی قرار گرفت که فرمود: «لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیم.»[4]
هر آینه خدا [به بخشایش خویش و قبول توبه] بر پیامبر و مهاجران و انصار که در هنگام سختی و دشواری- رفتن به جنگ تبوک- از او پیروی کردند بازگشت پس از آنکه دلهای گروهی از آنان در آستانه لغزش و کجروی بود- که چرا باید با کمبود وسایل و غذا در شدت گرما راه دراز تبوک را در پیش گیریم- و باز [به بخشایش خود] بدیشان روی کرد و توبه شان را پذیرفت، که او به آنان رئوف- دلسوز- و مهربان است.
و مهر رضایت الهی در موضوع بیعت رضوان به گویایی بیان میکندکه: «لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُۆْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِینَةَ عَلَیْهِمْ وَ أَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِیبا.»[5]
هر آینه خدای از مۆمنان خشنود شد آنگاه که با تو در زیر آن درخت- در حدیبیه- بیعت میکردند، آنچه را در دلهایشان بود- از راستی و پاکی نیت و وفا- دانست، پس آرامش را بر آنان فرو آورد و ایشان را پیروزی ای نزدیک- فتح خیبر- پاداش داد.
با این حال ما ملاحظه میکنیم که همین جامعه پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) حاضر به پذیرش ولایت وصی ایشان نشده و با فراموشی ارزش های والای الهی دوباره به برخی از مناسبت های قبیلهای جاهلیت بازگشت. بحث سر علت اصلی این موضوع است که چرا مسلمانان با فاطمه (سلام الله علیها) چنان کردند و دختر پیامبر را آزردند.
حضرت زهرا(علیهاالسلام) در خطبه خود با اشاره به عقبگرد مردم به این موضوع توجه کرده و فرمودند:
«فانی حرتم بعد البیان؛ و اسررتم بعد الاعلان؛ و نکصتم بعد الاقدام؛ و اشرکتم بعد الایمان..الا و قد اری ان قد اخلدتم الی الخفض و ابعدتم من هو احق بالبسط و القبض و اقواهم علیه و خلوتم بالدعة و نجوتم من الضیق بالسعة فمججتم ما وعیتم و دسعتم الذی تسوغتم»
پس چرا بعد از آن همه بیانات قرآن و پیامبر(صلی الله و علیه وآله) امروز حیران ماندهاید؟ چرا حقایق را بعد از آشکار شدن مکتوم میدارید و پیمان های خود را شکستهاید و بعد از ایمان راه شرک را پیش گرفتهاید؟...آگاه باشید من چنین میبینم که شما رو به راحتی گذاردهاید و عافیت طلب شدهاید، کسی را که از همه برای زعامت و اداره امور مسلمین شایستهتر بود دور ساختید، و به تن پروری و آسایش در گوشه خلوت تن دادید و از فشار و تنگنای مسئولیت ها به وسعت بی تفاوتی روی آوردید.[6]
در این بخش از خطبه، حضرت زهرا (علیهاالسلام) «آسوده طلبی و تن پروری» را مهمترین علت انحطاط جامعه اسلامی دانستهاند. از فرمایش حضرت استفاده میشود که تن پروری یکی از عواملی بود که توده مردم حاضر به پذیرش حکومت علوی نشدند، چرا که میدیدند با رهبری امام امیرالمۆمنین(علیه السلام) باید به سختی های زیادی برای اسلام تن دهند.
اتفاقاً در خود قرآن کریم هم به این حقیقت اشاره شده که صبر و تقوا رمز موفقیت مسلمانان است و سستی عامل ضعف و وادادگی میباشد:
«و إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاَ یَضُرُّكُمْ كَیْدُهُمْ شَیْئا»[7]
و اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمیرساند.
اگر می بینیم که امت، پنجاه سال پس از رحلت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرزندشان امام حسین (علیه السلام) را مظلومانه به شهادت رساندند، به سبب انحرافاتی بود که مردم در اثر قرار نگرفتن مربی جامعه در منصب هدایت و تربیت با آن مواجه شدند
«و لاَ تَهِنُوا و لاَ تَحْزَنُوا وَ أَنْتُم الْأَعْلَوْن إِنْ كُنْتُمْ مُۆْمِنِین»[8]
و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مۆمن باشید شما برترید.
اگر مسلمانان همانگونه که گوش به فرمان پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) بودند، پس از رحلت ایشان به وصی حضرتش که به تعبیر صدیقه طاهره(علیهاالسلام) شایستهترین فرد امت برای رهبری بود، توجه میکردند مسلماً همان توفیقات و اصلاحات تربیتی در جامعه اسلامی ادامه میافت. اگر می بینیم که امت، پنجاه سال پس از رحلت پیامبر (صلی الله و علیه وآله) فرزندشان امام حسین(علیه السلام) را مظلومانه به شهادت رساندند، به سبب انحرافاتی بود که مردم در اثر قرار نگرفتن مربی جامعه در منصب هدایت و تربیت با آن مواجه شدند.
در هر جامعه دیگری هم تا زمانی که مردم نسبت به ارزش ها و آرمان های خود حساسیت لازم را نداشته باشند و به دنبال راحت طلبی و آسوده خاطری گام بردارند، طولی نخواهد کشید که هم دشمنان خارجی بر آنها غالب خواهند شد و هم در درون خود با اختلافات و فساد مواجه میگردند.
خلاصه بحث اینکه: از نگاه دینی، تن پروری و راحت طلبی سبب اصلی انحطاط یک جامعه منسجم است و همه باید نسبت به ترویج و نشر این فرهنگ در میان مردم خصوصاً جوانان هشیار باشند. امید است که این مختصر برای خوانندان محترم مفید باشد.
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک.
والحمد لله رب العالمین
پی نوشت ها:
[1] - توبه 98 ترجمه آقای فولادوند.
[2] - توبه99 ترجمه آقای فولادوند.
[3] - توبه100 ترجمه آقای فولادوند.
[4] - توبه117 ترجمه آقای مجتبوی.
[5] - فتح18 ترجمه از آقای مجتبوی.
[6] - ترجمه از آقای مکارم شیرازی.
[7] - آل عمران120 ترجمه آقای فولادوند.
[8] - آل عمران139 ترجمه آقای گرمارودی.
سید محمد مهدی رفیعی پور
استاد حوزه و دانشگاه
بخش قرآن تبیان
منبع : تبیان