فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

ايمان به خدا و توكل بر او

ايمان به خدا و توكل بر او چنان تحمل انسان را بالا مى برد كه در برابر سخت ترين گرفتارى ها و مشكلات به آسانى و بدون خود باختن مى ايستد و سختى و مشكل را براى رسيدن به هدف عالى اش تحمل نموده به جان مى خرد و گاهى خود را براى ديگران اسوه و سرمشق ساخته و چه بسا سبب نجات ديگران از مشكلات شود.

فرمانده دسته اى از لشگر اسلام با گروه خود اسير روم شرقى شد، همه در دادگاه نظامى دشمن به اعدام محكوم شدند، به فرمانده مسلمان پيشنهاد شد، چنانچه آئين مسيحيت را بپذيرد، دادگاه از رأى خود چشم مى پوشد و او را آزاد مى كند، ولى فرمانده مؤمن كه هدف را كه در آن موقعيت سخت شهادت و جلب رضاى حق مى دانست و از جانش بالاتر مى ديد، و مى دانست اگر از اسلام گرچه به صورت ظاهر دست بردارد و آئين روميان را قبول كند، علاوه بر اين كه به اسلام كه آن را فوق جان خود مى دانست اهانت نموده سبب مى شود كه ديگر سربازان اسلام كه در همان وقت در جبهه نبرد با كمال شهامت مى جنگيدند صلابت خود را از دست داده و روح تسليم به دشمن بر آنان غلبه كند به اين خاطر با شجاعت و شهامت پيشنهاد دادگاه نظامى را رد كرد، دادگاه به حذافه اين سردار مؤمن و متوكل به حق وعده داد اگر آئين مسيحيت را بپذيرد مى تواند با دختر قيصر روم ازدواج كند، و به پست هاى عالى برسد، حذافه باز پيشنهاد دادگاه را رد كرد، قيصر روم كه خود ناظر وضع دادگاه بود فرمان داد يكى از سربازان مسلمان محكوم به اعدام را به ديگى كه روغن زيتون در آن مى جوشيد بيندازند، تا حذافه ببيند كه حكم دادگاه قطعى و حتمى است و بلكه دست از اين اصرارش بر اسلام بردارد.

او با چشم خود ديد كه گوشت هاى سرباز از استخوان ها جدا شد و جسدش در ميان ديگ جوشان بالا و پائين مى رود، در اين وقت حذافه به شدت گريست، دشمن تصور كرد كه او از ترس به گريه افتاده ولى به دادگاه روى كرد و گفت:

من ابداً از اين سرنوشتى كه در انتظار من است گريه نمى كنم، گريه ام براى اين است كه يك جان بيشتر در اختيار ندارم تا آن را فداى اسلام نمايم، اى كاش به تعداد موهاى بدنم جان داشتم و آن را فداى هدف خود مى ساختم!

حاضران در دادگاه از اين ايمان استوار غرق در تعجب شدند و انگشت حيرت به دندان گزيدند و به بهانه خاصى حذافه را با هشتاد نفر از گروهش آزاد كردند.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مهربانی خدا
تصميم عاشقانه‏
طاووس اهل بهشت
مخالفت با خدا
نشنیدن صدای ائمه معصومین(ع)
سومین شب قدر
زندگی عاقلانه
بهترین و سودمندترین تجارتِ معنوی
بیائید یاران به هم دوست باشیم
زنده کردن دل مرده با موعظه

بیشترین بازدید این مجموعه

دير بحيراى راهب‏
چشمه‏اى بر بلنداى كوه‏
تصميم عاشقانه‏
عشق به امام حسین
بهترین و سودمندترین تجارتِ معنوی
چادر یادگار حضرت زهراء
مهربانی خدا
زندگی عاقلانه
زنده کردن دل مرده با موعظه
ناراحت چیزی که از دست رفته نباشید

 
نظرات کاربر

زینب
چرا خدا اینقد در حق من ظلم کردی که دیگه فراموشت کردم...آه خدایا چرا منو فراموش کردی. آه خدایا چرا حتی مرگو از من دریغ کردی و فقط زجرم میدی؟
پاسخ
0     0
7 ارديبهشت 1393 ساعت 05:21 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^