فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

داستان بی‌اعتباری دنیا

 

 

آن همسفر عیسی (ع) سه شمش طلا را برداشت و به راه افتاد. سه دزد به او رسیدند و بی‌درنگ او را کشتند و خودشان نشستند که آن طلا‌ها را قسمت کنند. ابتدا گفتند: الان گرسنه هستیم یکی به ده نزدیک برود و غذا بخرد. یکی از آن‌ها گفت من الان می‌روم و غذا می‌خرم و می‌آورم. در راه که رفت مقداری زهر نیز خرید و در غذا ریخت تا آن دو بخورند و بمیرند و خودش سه شمش طلا را بردارد. آن دو هم در غیاب او نقشه کشیدند که وقتی برگشت او را بکشند و هر‌سه شمش را خودشان بردارند. وقتی رفیقشان رسید بلافاصله او را کشتند وسپس برسر غذا نشستند و چون غذا را خوردند، آن دو هم مسموم شدند و مردند. عیسی بن مریم (ع) از آنجا رد می‌شد، دید جنازه چهار مرد افتاده و سه شمش طلا هم روی خاک است. جبرئیل آمد و گفت: یا عیسی از وقتی که این سه شمش قالب گرفته شده تا کنون شش هزار نفر برای آن کشته شده‌اند.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

وضعيت زندگى اعراب پيش بعثت و بركات حضور پيامبر ...
اقسام توبه‏
زنان اهل بهشت‏
مطالعة عالم آفرينش، راه درك توحيد
تشبيه انسان به زمين‏
یزد حسینیه آیت الله شهید صدوقی دههٔ سوم صفر پاییز ...
توحید (1) - جلسه بیستم – (متن کامل + عناوین)
حكايتى در آبرومندى يك فقير
شیطان و اهل تقوا - جلسه هفدهم – (متن کامل + عناوین)
تفاوت قلب مریض و قلب سلیم

بیشترین بازدید این مجموعه

ديوث و معناى آن
نگاهى به مقام امام زين العابدين علیه السلام - (متن ...
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
سوخته از آتش عشق
رحمت آوردن به كوچكتر و احترام به بزرگتر
حكايت سعدى درباره حرص مال دنيا
خاطره بزرگواران پارسا
شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه هفدهم - (متن کامل + ...
تفاوت قلب مریض و قلب سلیم

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^