جلسه هفدهم: دستگیره نجات در امواج دریای فتنهها
(مسجد امیر المومنین علیه السلام)
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا وطبیب نفوسنا، ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
عارفان با معرفت پناه بی پناهان
خداوند حکیم، عارفی به نام سید بن طاووس را به جامعه شیعیان لطف فرمود. علمای شیعه سید را برای ملاقات با فرمانده و امرای مغول انتخاب کردند، تا با تدبیر وی شهرهای عراق مخصوصا کاظمین، کربلا و نجف را از شر آنان نجات دهد. از زمان غیبت صغری علمای شیعه هرگز به خانه سلاطین نمی رفتند، مگر اینکه خطر سنگینی برای دین و دین داران احساس میکردند، سید پذیرفت که دیداری صورت بگیرد و با اخلاص و معنویت اوبود که، خطرتسلط مغول از عراق برطرف شد.
موج فتنه ها در روزگار پرآشوب
سید بن طاووس روایتی را از امام هادی نقل می کند که سند آن به رسول خدا می رسد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرماید: «سَتَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ مُظْلِمَةٌ »،[1] به زودی بعد از من فتنه عظیم و تاریکی به وقوع خواهد پیوست. فتنه بدون الف و لام دلالت بر عظمت فتنه دارد. فتنه مظلمه، فتنهای است که انسان را از دیدن و شنیدن حق کور وکر میکند، قلب را از درک حق منحرف میسازد و فکر مردم را مثل فضای دوزخ تاریک میکند.
از این جهت خداوند متعال خبرداده است که به یقین فتنه هایی برپا شود و بعد از پیامبر فتنه های بزرگ در جریان است. در قرآن کریم هم به پیامبر اشاره فرمود که بعد از تو منبر و محراب به دست بنی امیه و بنی عباس میافتد و بعد دولت های ظالم به نام پیامبر سخنان فتنه انگیز میزنند.
اما درفتنه تاریک تا روز قیامت همه فتنهگران و رهروان آن اهل دوزخ هستند. تنها یک گروه از این فتنه نجات پیدا میکنند، «النَّاجِي مِنْهَا مَنْ تَمَسَّكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»، کسی نجات پیدا میکند که به دستگیره محکم خدا چنگ بزند. حضرت نفرمود: عروة الوثقی بلکه فرمود: بالعروة الله الوثقی. کسی اهل نجات است که به دستگیره بسیار مطمئن خدا چنگ بزند، یک نوع چنگ زدنی که اهل نجات است، وقتی حضرت میفرماید: بالعروة الله الوثقی یعنی دستگیره الهی که نشانگر جمیع کمالات بینهایت پروردگار است.
چون جمله مبهم بود بعضی از مردم پرسیدند: این دستگیره بسیار محکم الهی، یعنی دستگیرهای که از کمالات بی نهایت خدا ظهور کرده است، چیست؟
حضرت فرمود: بعد من به یقین یک فتنه تاریک که چشم و گوش و دل و روح همه را کور میکند، آشکار میشود. درطوفان فتنه تاریک راه نجات فقط برای آنانی است که به دستگیره بسیار مطمئن الهی خدا محکم چنگ بزنند. دستگیره بسیار مطمئنتر خیلی سخن عظیمی است، چون حضرت با این بیان میفرماید بعد از من به هر دستگیرهای چنگ بزنید هم دستگیره رها میشود و هم خودتان با دستگیره به جهنم میروید، چون دستگیره محکمی وجود ندارد، این حکمت ها را با یقین به سند روایت باور کنید.
«وَلَايَةُ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ »، آن دستگیره که بسیار مطمئن است، قبول ولایت و امامت و سرپرستی سرور تمام جانشینان انبیاء الهی است. مردم پرسیدند سید وصیین کیست؟ از این روایت معلوم میشود که واقعه غدیر اتفاق نیفتاده است. حکایت برای سال های چهارم و پنجم و ششم هجری است. حضرت فرمود: امیرالمؤمنین، باز مردم نمیدانند امیرالمؤمنین کیست، چون هنوز لقب امیرالمؤمنین اعلام نشده بود. پرسیدند: یا رسول الله امیرالمؤمنین کیست؟ فرمود: سرپرست و راهنما و امام تمام امت من تا قیامت امیرالمؤمنین است، باز مردم پرسیدند او کیست؟ تصور نکنید که همه نمی دانستند. خدا بسیار بندگان عاشق و روشن بین و نورانی دارد.
اسحاق بن عمار به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد: چرا ما هنوز سخن را تمام نکرده ایم بعضی ها تا آخر مطلب را میفهمند؟ امام فرمود: زیرا وقتی که نطفه بندگان روشن ضمیر، در رحم مادر قرار گرفت، خداوند عقل را با نطفه آنان عجین کرده است.[2]
حضرت اشاره فرمود: مولای مسلمانان برادرم علی بن ابی طالب است. این عروة الوثقی متجلی از الوهیت الله و طلوعکننده از همه کمالات الهی درحد بشریت، امیر المؤمنین است. اگر انسان دررفتار، اعتقادات، اخلاق، اقتصاد، سیاست و اداره خانه وصل به ولایت امیر المؤمنین علیه السلام باشد، وصل به الله می شود، یعنی به چشمه همه کمالات متصل شده و مانند علی عین الله و ید الله می گردد.
امام علی علیه السلام مظهر تجلی حق
روایتی را علمای اهل سنت نقل کردند:
«جوانی درطواف کعبه به زنی نگاه شهوت انگیزی میکرد، امیرالمؤمنین درحال طواف بود، به او رسید و سیلی محکمی درگوش او نواخت و فرمود: مراقب چشمانت باش. جوان هم گریه کنان نزد خلیفه دوم رفت و گفت: به دادم برس به من ظلم شده است، خلیفه پرسید: چه کسی به تو ظلم کرد؟ جوان گفت: علی بن ابیطالب، گفت: چگونه به تو ظلم کرده است؟ جوان گفت: درحال طواف سیلی به صورت من زد، خلیفه گفت: آن دستی که به تو زده یدالله است، یدالله که محاکمه ندارد.»[3]
یعنی وقتی متمسک به امامت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام باشید، وصل به کمالات بی نهایت حق می شوید، چشم وگوش خدا ،چشم وگوش علی است. دست حق، دست علی است، علم خدا، علم علی است.
اگر غیر شیعه این حقایق را باور ندارد ما از کتابهای آنان ثابت می کنیم که صادقانهترین سخنان عالم چنین است.
پیمان محکم با اهل بیت و ولایت
اما درادامه سخن امیر المومنین علیه السلام است که هرکسی به ما تمسک کرد و ولایت ما را پذیرفت، چند روز دنیا آماده هر نوع بلا و رنجی مثل ما باشد، مثل ما به جرم ولایت خانه را خراب می کنند، مال را می برند، حکم به کفر و شرک می کنند، اگر ما را میخواهید، باید مثل ما باشید.
پیمان ما با اهل بیت علیهم السلام برای امروز نیست، قبل از اینکه خداوند ما را خلق کند پیمان ما ازلی و ابدی بوده است، همه ما درمعرض آلودهترین گناهان هستیم ولی پیمان با اهل بیت نمی شکنیم، بیوفایی نخواهیم کرد، آنان میدانند دل ما با اهل بیت است، ما هرگز از ولایت جدا نمیشویم. ما مردان و زنانی هستیم که فرزندان خود را با عشق و محبت اهل بیت تربیت کردیم. این حقایق برای ما روشن است.
پی نوشت ها:
.[1] التحصين:552، باب13؛ اليقين:250، باب85 ؛ بحارالأنوار: 36 /20 ،باب27،حدیث16؛« عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله وآله سَيَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ مُظْلِمَةٌ النَّاجِي فِيهَا مَنْ تَمَسَّكَ بِعُرْوَةِ اللَّهِ الْوُثْقَى فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى قَالَ وَلَايَةُ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قِيلَ وَ مَنْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ مَوْلَى الْمُسْلِمِينَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِي قِيلَ وَ مَنْ مَوْلَى الْمُسْلِمِينَ قَالَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ علیه السلام.»
.[2] الكافي:1/ 26 ،حديث27؛ بحارالأنوار:1/ 97 ،باب2 ،حديث10 ؛«عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الرَّجُلُ آتِيهِ وَ أُكَلِّمُهُ بِبَعْضِ كَلَامِي فَيَعْرِفُهُ كُلَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ آتِيهِ فَأُكَلِّمُهُ بِالْكَلَامِ فَيَسْتَوْفِي كَلَامِي كُلَّهُ ثُمَّ يَرُدُّهُ عَلَيَّ كَمَا كَلَّمْتُهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ آتِيهِ فَأُكَلِّمُهُ فَيَقُولُ أَعِدْ عَلَيَّ فَقَالَ يَا إِسْحَاقُ وَ مَا تَدْرِي لِمَ هَذَا قُلْتُ لَا قَالَ الَّذِي تُكَلِّمُهُ بِبَعْضِ كَلَامِكَ فَيَعْرِفُهُ كُلَّهُ فَذَاكَ مَنْ عُجِنَتْ نُطْفَتُهُ بِعَقْلِهِ وَ أَمَّا الَّذِي تُكَلِّمُهُ فَيَسْتَوْفِي كَلَامَكَ ثُمَّ يُجِيبُكَ عَلَى كَلَامِكَ فَذَاكَ الَّذِي رُكِّبَ عَقْلُهُ فِيهِ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ أَمَّا الَّذِي تُكَلِّمُهُ بِالْكَلَامِ فَيَقُولُ أَعِدْ عَلَيَّ فَذَاكَ الَّذِي رُكِّبَ عَقْلُهُ فِيهِ بَعْدَ مَا كَبِرَ فَهُوَ يَقُولُ لَكَ أَعِدْ عَلَيَّ.»
.[3] بحارالأنوار:39/340، باب90؛ النهاية؛ابن الأثير:3/ 332؛ «فِي حَدِيثِ عُمَرَ إِنَّ رَجُلًا كَانَ يَنْظُرُ فِي الطَّوَافِ إِلَى حَرَمِ الْمُسْلِمِينَ فَلَطَمَهُ عَلِيٌّ عليه السلام فَاسْتَعْدَى عَلَيْهِ فَقَالَ ضَرَبَكَ بِحَقٍّ أَصَابَتْهُ عَيْنٌ مِنْ عُيُونِ اللَّهِ.»
منبع : پایگاه عرفان