باید نعمتها را متذکر بشویم، آنها را بشناسیم و بفهمیم که چه چیزهایی در اختیار ما گذاشته شده است و باید بفهمیم که دربارۀ هر نعمتی با ما قرارداد بسته شده است که آنها را چگونه خرج کنیم. نور خورشید را برای چه به ما دادهاند؟ ماه را برای چه عنایت کردهاند؟ شب را برای چه در اختیار ما گذاشتهاند و روز را برای چه؟ گیاهان را برای چه در اختیارمان قرار دادهاند و حیوانات را برای چه رام ما کردهاند؟ و دریا و ابر و باد را چرا مسخّر ما نمودهاند؟ باید به فراز )وَ میثاقَهُ الَّذی واثَقَكُمْ بِه ( توجه کنیم.
خداوند میفرماید که من با شما قرارداد تکوینی دارم و طبع تمام نعمتها و عنایات من قرارداد است که وقتی به دست شما میرسد شما با آنها تجارت کنید و از سرمایۀ این نعمتها مرا و بهشتم را به دست آورید. پس شما هر نعمتی را در راه غیر خودش خرج کنید فریاد آن نعمت بلند میشود: )يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَ) و )وَ تُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون (.
یعنی در قیامت فریادِ دست شما هر جا برخلاف واقع آن را مصرف کرده اید بلند میشود. متن قرآن کریم است که )وَ تُكَلِّمُنا أَيْديهِمْ(، و این آیه میخواهد بگوید که دست، شاکی میشود که چرا مرا در این راه به کار بردی؟ از دست صاحبش شاکی میشود که مرا به کجاها برده است، چه قلمی در دست گرفته است، برای چه کسی نوشته و چه ظلمهایی با آن کرده است، چه حقهایی را ناحق نموده و چه پروندههایی را پنهان کرده است، چه پروندههایی را به ناحق رو آورده و چه پروندههایی را به ناحق از بین برده است. خلاصه این که طبع نعمتها رضایت ندارند که در راه غیر خدا مصرف بشوند: )وَ میثاقَهُ الَّذی واثَقَكُمْ بِه (
به نظرتان هم مشکل نیاید که نمیشود بنده شد، برای این که علاوه بر انبیای خدا و ائمه طاهرین:، از میان مردم کوچه و بازار گروهی بنده شدند که نشان بدهند که میشود بنده شد، کسانی بنده شدند که اگر من و شما هم بخواهیم، میتوانیم همانند و یا بهتر از آنها بنده شویم. پس ما حق نداریم فریاد نعمتها را دربیاوریم. بین مرد و زن نیز فرقی در این زمینه نیست و کسی در این زمینه معذور شناخته نشده است. طبع نعمت هم رضایت ندارد که جای دیگر خرج بشود:
)إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور(.
منبع : پایگاه عرفان