متأسفانه ما فكر خود را به همه چيز مشغول مىكنيم، اما يك بار مطالعه نمىكنيم كه كجاييم و چه مىكنيم؟ براى همين، در كارهاى خود فكر نمىكنيم، در ازدواجمان فكر نمىكنيم، و .... چگونه ممكن است با اين وصف در زمره كسانى نباشيم كه در هنگام بررسى ميزان عقل در قيامت محكوم مىشوند؟ اما اگر درباره خدا ونعمتهاى او بينديشيم و با فكر خويش به او برسيم، كم كم، مركز اسماء و صفات الهى مىشويم و آن قدر ارزش مىيابيم كه مقاممان در طول مقامات انبياى الهى قرار مىگيرد و در قيامت نيز با آنان محشور مىشويم.
نكته مطلب در به كارگيرى فكر در اين است كه در دنيا و آخرت همنشين و گرفتار افرادى چون يزيد و معاويه و ابوسفيان و ابوجهل نباشيم، بلكه در كاروان متفكران و صاحبان عقل قرار گيريم؛ در زندگى خود، خدا را گم نكنيم و از وجود مقدّسش غفلت نورزيم؛ به آفرينش خداوند بينديشيم، خداوندى كه آفرينشاش همه از روى حكمت است.
براى نمونه، اگر دقت كنيم مىبينيم كه خداوند گياهان را به رنگ سبز آفريده است، چون سبز بهترين رنگهاست. وقتى انسان در چمنزارى گردش مىكند يا به منظره سرسبزى نگاه مىكند، افسردگىاش از بين مىرود و دلش باز مىشود. «1» اين خاصيت رنگ سبز طبيعت است. براى همين، اگر گياهان به رنگ سرخ بودند، گردش در چمنزار يا ديدن جنگل صفابخش نبود و براى اعصاب نيز زيان داشت. اگر گياهان به رنگ سياه بودند، آيا افسردگى را از دل مىبردند؟ آيا بشر در اين هنگام تفريحگاهى داشت؟ آيا دلتنگى بشر دائمى نمىشد؟ اگر رنگ همه گياهان زرد و منظره پاييز هميشگى بود، چه مىشد؟ اگر گياهان سفيد رنگ بودند، آيا مىتوانستيم چشم صحيح و سالمى داشته باشيم؟
رنگ سفيد چشم انسان را مىزند. از اين رو، پزشكان براى زندگى در مناطق برفى عينك مخصوصى را لازم مىدانند. آيا اختيار رنگ سبز براى گياهان، در ميان همه اين رنگ، نشانه عقل و حكمت سازنده آن نيست؟
منبع : پایگاه عرفان