لطفا منتظر باشید

خطر جدايى از دين‏

  • تاریخ انتشار:   11 خرداد 1394
  • تعداد بازدید:   412

 

از اعتراف بالا موقعيت عالى اسلام را در مسئله تربيت دريافتيد و اكنون به ضررهاى جدايى ملت‏ها از آيين خدايى توجه كنيد:

خطاى بزرگ اجتماع امروزى اين است كه از پيروى قانون تعالى‏بخش روانى‏ سرپيچى كرده، و مستبدّانه روان را به قواى عقلانى منحصر نموده است، و در تربيت قواى فكرى مى‏كوشد؛ زيرا فكر به كمك علم تسلط بر همه چيز را تأمين مى‏كند؛ ولى فعاليت‏هاى ديگر روانى را از ياد برده است، فعاليت‏هايى كه به زبان عام، جز تصاوير ناقصى از آنان نمى‏توان كشيد و جز با عمل و هنر و نمايش قابل بيان نيست، مثل: حس اخلاقى، ايثار، شجاعت، حس جمال و حس مذهبى، در مدارس به شاگردان نظم شخصى و انضباط و ادب و دليرى نمى‏آموزند. از ياد برده‏اند كه تمام تمدن‏هاى قديم، هنگام حاكميّت خود، حس مذهبى داشته‏اند.

مردمِ امروزى هنوز توجه نكرده‏اند كه سرپيچى از قانون تعالى روانى، تا چه اندازه خطرناك است، و گمان مى‏برند كه پرورش فكرى، معادل با تربيت روانى است؛ در حالى كه در كنار عقل، فعاليت‏هاى معنوى قرار دارند كه براى زندگى صحيح، لازمند.

استيلاى تدريجى، زشتى و پليدى، بى‏ادبى و الكليسم، راحت و امنيت‏طلبى، حسد و بدگويى، كينه متقابل و معايبى كه به نظر «دانته» پست‏تر از همه مى‏آيد (به نظر خدا و انبيا تمام اين عيوب پست مى‏آيد) يعنى تزوير، دروغگويى و خيانت از آثار اين مشى غلط است.

وقتى كه قانون تعالى روانى پايمال شود، زندگى خود به خود با سوق به سوى سقوط و انحطاط واكنش نشان مى‏دهد. بديهى است كه تقاضاهاى زندگى از آدمى خيلى بيشتر از امكاناتى است كه در اختيار دارد. روان، يك مجموعه غير قابل تقسيم است و نمى‏توان به دلخواه خود، از اين مجموعه جزيى را انتخاب كرد «1».

اين همان راهى است كه اسلام به انسان نشان مى‏دهد؛ يعنى توجه به‏ مجموعه غير قابل تقسيم، يعنى جوابگويى به تمام تقاضاهاى وجودى در سايه قانون الهى؛ زيرا همانطورى كه بشر نمى‏تواند بدون عوامل حيات زنده بماند، نمى‏تواند بدون مذهب نيز حيات اجتماعى داشته باشد.

 

 

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه