شفاعت، آیاتی، شفاعت کنندگان، آیات در مورد شفاعت، من، گروههای متنوع آیات، خدا،
شفاعت، یک موضوع قرآنی و روایی است. در قرآن شریف، افزون بر بحثهای گذرا و بدون به کارگیری واژه شفاعت و مشتقات آن، در حدود 30 مورد عنوان «شفاعت»، به کار رفته است.
آیاتِ بیانگر این موضوع و شرایط و ویژگیها و قیود متعدد آن، به گروههای متنوعی قابل تقسیم و پژوهش است، و در نتیجه برطرف کننده شبهه هایی که در مورد شفاعت ممکن است در اذهان جستجوگر پدید آید.
1 نفی تفسیر تحریف شده و تخدیری از شفاعت
گروه نخست، آیاتی است که شفاعت، به مفهوم تحریف شده و تخدیری و ابزاری آن را، به صورت مطلق نفی می کند؛ نظیر این آیه:
وَ اتَّقُوا یَوْمَاً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (4)
و از روزی پروا کنید که نه هیچ کس، چیزی از کیفر گناهان را از کسی برطرف می سازد، نه شفاعتی از او پذیرفته می شود، نه از او بدل و جایگزینی می گیرند، و نه از جایی یاری خواهد شد.
گفتنی است که در این گروه از آیات، بی راهه های پنداری ظالمان و نظریه پردازان فریبکار آنان، برای رهایی جنایتکاران و خودکامگان از کیفر بیداد و حق کشی یا شفاعت به مفهوم تخدیری آن، به صراحت نفی می گردد، تا بدین وسیله نشان دهد که جز از راه حق گرایی و حق پذیری و ایمان و راستی و انجام کارهای شایسته و آراستگی به منش و روش انسانی و اخلاقی، و توبه و اصلاح و جبران، راهی برای نجات و درخور شفاعت شدن، نیست؛ چرا که فلسفه شفاعت، زدودن بلای یأس از رحمت خدا و سوزاندن روحیه نومیدی از امکان نجات، پس از پیش آمدن لغزش، آن گاه امید بخشیدن و همت دادن و برانگیختن به خودسازی و جبران و اصلاح است؛ نه چراغ سبز نشان دادن به تخریب وتباهی خود و دیگران و یا ادامه گناه و ستم و تباهی.
2 شفاعت ویژه خداست
گروه دوم، آیاتی است که شفاعت را تنها ویژه ذات بی همتای خدا عنوان می سازد و تنها او را به عنوان شفاعت کننده، معرفی می کند و بس؛ نظیر این آیه:
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لا یَعْقِلُونَ قُلْ لِلّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ5)
آیا غیر از خدا شفاعت کنندگانی برای خود برگرفته اند؟! بگو: آیا گرچه آنها اختیار چیزی را نداشته باشند و چیزی را به خِرد درنیابند، باز هم آنها را شفاعت گر خویش می پندارید؟! هان ای پیامبر، بگو! شفاعت، یکسره از آن خداست؛ فرمانروایی آسمانها و زمین، تنها از آن اوست، و سرانجام تنها به سوی او بازگردانده خواهید شد.
و همچون این آیه:
مالَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفیعٍ اَفَلا تَتَذَکَّرُونَ (6)
برای شما، جز او هیچ سررشته دار و شفاعتگری نیست؛ آیا باز هم به خود نمی آیید و پند نمی گیرید؟
3 شفاعت در گرو اجازه خداست
گروه سوم، آیاتی است که شفاعت دیگران را، تنها به اذن و اجازه خدا و فرمان او مشروط می سازد؛ نظیر این آیه:
وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ اِلاّ لِمَنْ اَذِنَ لَهُ .. (7)
و شفاعت نمودن در پیشگاه او، سود نمی بخشد، مگر برای آن کسی که به وی اجازه دهد.
و همچون این آیه:
مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ ... (8)
چه کسی است که جز به اذن و فرمان خدا، در پیشگاه او شفاعت کند؟
4 ویژگیهای شفاعت کنندگان
گروه چهارم، آیاتی است که ویژگیهای شفاعت کنندگان را بیان می کند؛ نظیر این آیه که گواهی آگاهانه و خالصانه به حق را از آن جمله می شمارد:
وَ لا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (9)
و آنهایی که شرک گرایان جز ذات پاک و بی همتای او، می خوانند و می پرستند، مالک شفاعت نیستند، مگر آن کسانی که به حق گواهی داده اند و خود می دانند.
و همچون این آیه:
... وَ لا یَشْفَعُونَ اِلاّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ (10)
... و آنان، جز برای کسی که ذات پاک خدا رضایت دهد، شفاعت نمی کنند؛ و خود از بیم او ترسانند.
و همانند این آیه:
یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقینَ اِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمینَ اِلی جَهَنَّمَ وِرْداً لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ اِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (11)
و روزی را به یاد آور که پرواپیشگان را به سوی نعمتهایِ خدایِ بخشاینده، به صورت دسته جمعی و با احترام می بریم. و مجرمان و تبهکاران را بسان شتر تشنه و دربند، به سوی دوزخ و آتش شعله ور آن می رانیم. آن روز هیچ کس اختیار شفاعت گری ندارد، جز آن کسی که از سوی خدای بخشاینده پیمانی گرفته است.
5 تحریم شفاعت در مورد برخی از گناهان
گروه پنجم، آیاتی است که «شفاعت» را بر برخی از گناهان سهمگین و گناهکاران سیاه کار تحریم می کند؛ نظیر این آیه:
وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الازِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَنَاجِرِ کَاظِمینَ مَا لِلظّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ (12)
و آنان را از آن روز نزدیک بترسان، آن گاه که جانها نزدیک گلوگاهها می رسد، در حالی که آنان از اندوه آکنده اند؛ آری، در آن روز سهمگین است که برای ستمکاران نه خویشاوند دل سوزی خواهد بود، و نه شفاعت گری که از او فرمان برده شود و به کار آید.
بدین سان قرآن هشدار می دهد که نمی توان بسان برخی ناآگاهان و یا خودفریبان و دیگرفریبان در راه زندگی، به هر حق کشی و خشونت و استبداد و ستمی دست یازید، و خدا و مذهب و عواطف و اعتماد مردم را به ابزار فریب تبدیل ساخت، و باز هم از خدا و پیامبر و امامان عدالت، و شفاعت آنان دم زد و بدان، امید دروغین بست.
4.سوره بقره (2) آیه 48.
5.سوره زمر (39) آیات 43 و 44.
6. سوره سجده (32) آیه 4.
7. سوره سبأ (34) آیه 23.
8.سوره بقره (2) آیه 255.
9. سوره زخرف (43) آیه 87.
10.سوره انبیاء (21) آیه 28.
11. سوره مریم (19) آیات 85 87.
12.- سوره غافر (40) آیه 18.
1 نفی تفسیر تحریف شده و تخدیری از شفاعت
گروه نخست، آیاتی است که شفاعت، به مفهوم تحریف شده و تخدیری و ابزاری آن را، به صورت مطلق نفی می کند؛ نظیر این آیه:
وَ اتَّقُوا یَوْمَاً لا تَجْزی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ (4)
و از روزی پروا کنید که نه هیچ کس، چیزی از کیفر گناهان را از کسی برطرف می سازد، نه شفاعتی از او پذیرفته می شود، نه از او بدل و جایگزینی می گیرند، و نه از جایی یاری خواهد شد.
گفتنی است که در این گروه از آیات، بی راهه های پنداری ظالمان و نظریه پردازان فریبکار آنان، برای رهایی جنایتکاران و خودکامگان از کیفر بیداد و حق کشی یا شفاعت به مفهوم تخدیری آن، به صراحت نفی می گردد، تا بدین وسیله نشان دهد که جز از راه حق گرایی و حق پذیری و ایمان و راستی و انجام کارهای شایسته و آراستگی به منش و روش انسانی و اخلاقی، و توبه و اصلاح و جبران، راهی برای نجات و درخور شفاعت شدن، نیست؛ چرا که فلسفه شفاعت، زدودن بلای یأس از رحمت خدا و سوزاندن روحیه نومیدی از امکان نجات، پس از پیش آمدن لغزش، آن گاه امید بخشیدن و همت دادن و برانگیختن به خودسازی و جبران و اصلاح است؛ نه چراغ سبز نشان دادن به تخریب وتباهی خود و دیگران و یا ادامه گناه و ستم و تباهی.
2 شفاعت ویژه خداست
گروه دوم، آیاتی است که شفاعت را تنها ویژه ذات بی همتای خدا عنوان می سازد و تنها او را به عنوان شفاعت کننده، معرفی می کند و بس؛ نظیر این آیه:
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لا یَعْقِلُونَ قُلْ لِلّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الاْءَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ5)
آیا غیر از خدا شفاعت کنندگانی برای خود برگرفته اند؟! بگو: آیا گرچه آنها اختیار چیزی را نداشته باشند و چیزی را به خِرد درنیابند، باز هم آنها را شفاعت گر خویش می پندارید؟! هان ای پیامبر، بگو! شفاعت، یکسره از آن خداست؛ فرمانروایی آسمانها و زمین، تنها از آن اوست، و سرانجام تنها به سوی او بازگردانده خواهید شد.
و همچون این آیه:
مالَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفیعٍ اَفَلا تَتَذَکَّرُونَ (6)
برای شما، جز او هیچ سررشته دار و شفاعتگری نیست؛ آیا باز هم به خود نمی آیید و پند نمی گیرید؟
3 شفاعت در گرو اجازه خداست
گروه سوم، آیاتی است که شفاعت دیگران را، تنها به اذن و اجازه خدا و فرمان او مشروط می سازد؛ نظیر این آیه:
وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ اِلاّ لِمَنْ اَذِنَ لَهُ .. (7)
و شفاعت نمودن در پیشگاه او، سود نمی بخشد، مگر برای آن کسی که به وی اجازه دهد.
و همچون این آیه:
مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ اِلاّ بِاِذْنِهِ ... (8)
چه کسی است که جز به اذن و فرمان خدا، در پیشگاه او شفاعت کند؟
4 ویژگیهای شفاعت کنندگان
گروه چهارم، آیاتی است که ویژگیهای شفاعت کنندگان را بیان می کند؛ نظیر این آیه که گواهی آگاهانه و خالصانه به حق را از آن جمله می شمارد:
وَ لا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (9)
و آنهایی که شرک گرایان جز ذات پاک و بی همتای او، می خوانند و می پرستند، مالک شفاعت نیستند، مگر آن کسانی که به حق گواهی داده اند و خود می دانند.
و همچون این آیه:
... وَ لا یَشْفَعُونَ اِلاّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ (10)
... و آنان، جز برای کسی که ذات پاک خدا رضایت دهد، شفاعت نمی کنند؛ و خود از بیم او ترسانند.
و همانند این آیه:
یَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقینَ اِلَی الرَّحْمنِ وَفْداً وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمینَ اِلی جَهَنَّمَ وِرْداً لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ اِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً (11)
و روزی را به یاد آور که پرواپیشگان را به سوی نعمتهایِ خدایِ بخشاینده، به صورت دسته جمعی و با احترام می بریم. و مجرمان و تبهکاران را بسان شتر تشنه و دربند، به سوی دوزخ و آتش شعله ور آن می رانیم. آن روز هیچ کس اختیار شفاعت گری ندارد، جز آن کسی که از سوی خدای بخشاینده پیمانی گرفته است.
5 تحریم شفاعت در مورد برخی از گناهان
گروه پنجم، آیاتی است که «شفاعت» را بر برخی از گناهان سهمگین و گناهکاران سیاه کار تحریم می کند؛ نظیر این آیه:
وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الازِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَی الْحَنَاجِرِ کَاظِمینَ مَا لِلظّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ (12)
و آنان را از آن روز نزدیک بترسان، آن گاه که جانها نزدیک گلوگاهها می رسد، در حالی که آنان از اندوه آکنده اند؛ آری، در آن روز سهمگین است که برای ستمکاران نه خویشاوند دل سوزی خواهد بود، و نه شفاعت گری که از او فرمان برده شود و به کار آید.
بدین سان قرآن هشدار می دهد که نمی توان بسان برخی ناآگاهان و یا خودفریبان و دیگرفریبان در راه زندگی، به هر حق کشی و خشونت و استبداد و ستمی دست یازید، و خدا و مذهب و عواطف و اعتماد مردم را به ابزار فریب تبدیل ساخت، و باز هم از خدا و پیامبر و امامان عدالت، و شفاعت آنان دم زد و بدان، امید دروغین بست.
4.سوره بقره (2) آیه 48.
5.سوره زمر (39) آیات 43 و 44.
6. سوره سجده (32) آیه 4.
7. سوره سبأ (34) آیه 23.
8.سوره بقره (2) آیه 255.
9. سوره زخرف (43) آیه 87.
10.سوره انبیاء (21) آیه 28.
11. سوره مریم (19) آیات 85 87.
12.- سوره غافر (40) آیه 18.
منبع : پایگاه حوزه